مهم ترین اصل تربیّت اسلامی، اصل کرامت انسانی است. توجه مربّی در امر تربیّت به این واقعیت که انسان در مقایسه با سایر موجودات، از بهره های وجودی افزون تری برخوردار است و می تواند با بهره گیری درست از استعدادها و توانایی های درونی خویش، کامل تر شود و از همه موجودات فراتر رود، سنگ بنای تربیّت است.
باید کوشش مربّی به این نکته معطوف باشد که شخص تحت تربیّت او به اعتلای روحی دست یابد و در پرتو علم و ایمان و عمل صالح به کرامت انسانی نائل گردد؛ زیرا هر چند آدمی از کرامت تکوینی برخوردار است؛ اما این کرامت دارای نوسان است، به گونه ای که اگر در کنار آن بشر از کرامت تشریعی- که از طریق تلاش و کوشش و در نتیجه افعال اختیاری برای آدمی حاصل می شود- برخوردار نگردد، از همه موجودات پست تر می شود.(1)
نوجوان و تکریم شخصیّت
یکی از خواهش های طبیعی نوجوانان این است که مانند بزرگسالان به شخصیّت شان احترام گذاشته شود و مورد تکریم قرار بگیرند. آنان این توقع را دارند که والدین و بستگان و سایر مردم آنان را به چشم یک فرد کامل نگاه کنند و در برخوردهای اجتماعی، احوال پرسی ها و پذیرایی ها مانند بزرگسالان با آن ها برخورد نمایند.
تمنّای تکریم و احترام و حس استقلال و آزادی با فرا رسیدن دوران بلوغ در نهاد جوان بیدار می شود و دیگر نوجوان و جوان حاضر نیست مانند دوران کودکی مطیع و فرمانبردار باشد.
گاهی والدین به علّت عدم آگاهی، این حسّ استقلال طلبی و شخصیّت خواهی فرزندان- که حق طبیعی آنهاست- را نشانه خودسری، بی حیایی و یا خودپسندی و تند روی آنان تلقی می نمایند و با گفتار بد، شخصیّت جوان را زیر سؤال می برند. در صورتی که اگر والدین با شیوه تکریم شخصیّت با جوان خود برخورد کنند بیشتر می توانند در او نفوذ نمایند؛ زیرا پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دوره سوم تربیّت را دوره مشورت اعلام کردند« الولدُ وزیر سبع سنین».(2)
امام (علیه السلام) با ابراز علاقه و محبت سعی در تکریم شخصیّت جوانان داشت.
اکنون بخشی از بیانات امام (علیه السلام) در مورد جوانان را مرور می کنیم:
«من به همه شما جوانان ارادت دارم، اخلاق دارم، محبت دارم، دوستی دارم. شما را از خودم می دانم و من هم از خود شما هستم، شما جوانان ذخیره ما هستید و من خدمتگزار شما هستم. امید من به شما جوانان است. خداوندا! تو یار این جوانان مخلص باش».(3)
یکی از حقوق فرزندان که بر عهده ی والدین است، حق تکریم شخصیّت و احترام است. همه انسان ها- خصوصاً کودکان و نوجوانان- دوست دارند شخصیّت آنها مورد توجه و احترام دیگران قرار گیرد؛ چون نیاز به احترام از اساسی ترین نیازهای انسان است. انسان معمولاً تشویق پذیر و تنبیه گریزند؛ لذا همه انسان ها دوست دارند در جمع مورد احترام و تشویق باشند. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: « أکرموا أولادَکم؛(4)... فرزندان خود را اکرام کنید.»
کودکانی که در خردسالی مورد تکریم والدین و اطرافیان باشند در بزرگسالی قدرت سازگاری فردی و اجتماعی بیشتری دارند.
امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) می فرمایند:
«مَن کرمت علیه نفسه هانت علیه شهواتُه»؛(5)
«هر کس کرامت نفس داشت شهوات و پستی ها در چشم او زشت و نازیباست.»
یکی از مهم ترین علت های گرایش بعضی از کودکان و نوجوانان به رفتارهای نابهنجار، از بین رفتن کرامت انسانی در وجود آنان است. تکریم شخصیّت کودک و نوجوان باعث تقویت رفتارهای مطلوب و احساس خود ارزشمندی در آنان است. همچنین با توجه به اینکه انسان غریزه حب ذات دارد؛ علمای تعلیم و تربیّت می گویند تنها چیزی که باعث ارضاء و اشباع غریزه حب ذات می شود این است که مورد احترام دیگران باشد.
نتایج تکریم شخصیّت و احترام به کودکان
1-احساس آرامش درونی؛
2- تقویت حس اعتماد به نفس؛
3- ارضای غریزه حبّ ذات؛
4- به توانایی و توانمندی خود پی بردن؛
5- یادگیری احترام به دیگران؛
6- مصون شدن از خطا و گناه؛ همانطور که حضرت علی (علیه السلام) می فرمایند « هر کس نفس خود را کوچک بشمارد امید خیری به او نداشته باش»؛(6)
7 - ایجاد دلگرمی در زندگی و تحصیل
اسلام و تکریم شخصیّت کودک و نوجوان
تکریم و احترام به شخصیّت کودک را می توان به عنوان یک روش تربیّتی معرفی کرد. به همین جهت اسلام به والدین اکیداً سفارش می کند که به کودکان خود احترام بگذارید. در اینجا توجّه شما را به چند حدیث در این زمینه جلب می کنیم:
پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند: « فرزندان خود را گرامی بدارید و آنان را نیکو تربیّت کنید تا خدا گناهانتان را بیامرزد».(7)
ابن عباس می گوید: « رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) امام حسن (علیه السلام) را بر دوش خود سوار کرده بود. مردی این منظره را دید و عرض کرد، پسر! چه مرکب خوبی داری؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: چه سوار خوبی».(8)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: « وقتی نام فرزندانتان را «محمد» گذاشتید او را گرامی بدارید و در مجالس برایش جایی باز کنید و با صورت در هم کشیده با او برخورد ننمایید».(9)
در حدیثی دیگر آمده است؛ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نشسته بود که حسن و حسین (علیه السلام) به سوی ایشان آمدند. همین که آنان را مشاهده کرد به احترامشان از زمین برخاست. وقتی آمدن آنان قدری به تأخیر افتاد به سوی آنان شتافت. آنان را بر دوش خود سوار کرد و فرمود «مرکب شما خوب مرکبی است و شما نیز سواران خوبی هستید. پدر شما از شما بهتر است».(10)
راه های تکریم شخصیّت کودکان و نوجوانان
1-انتخاب نام و فامیل زیبا؛ نام خوب در واقع قسمتی از ساختمان روانی کودک را تکمیل می نماید. اسم بچه ها بخشی از هویت شخصی و روانی آنها است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در وصیت خود به علی (علیه السلام) فرمود: «ای علی! فرزند بر پدر خود حق دارد که نام زیبایی برایش انتخاب کند و خوب او را تربیّت نماید».(11)
2- نام کودک را با احترام بردن، مثل حسن آقا، زهرا خانم؛
3- سلام کردن به کودک و نوجوان؛
در روایت از رسول گرامی اسلامی آمده است که حضرت فرمود: «پنج کار را تا آخر عمرم فراموش نمی کنم؛ یکی از آنها سلام کردن به کودکان است».(12)
4- دست دادن و احوال پرسی کردن موقع ملاقات با کودکان؛
5- جا دادن و احترام گذاشتن موقع ورود در مجالس؛ متأسفانه بارها دیده شده در مجالس مذهبی وقتی شخص مورد احترامی وارد مجلس می گردد، بچه ها را از مجلس بیرون کرده و یا به قسمت پایین مجلس هدایت می کنند.
6- دعوت رسمی کودکان برای مجالس جشن، مانند بزرگسالان؛
7- در منزل، کودکان مانند بزرگسالان وسایل مخصوص خود داشته باشند.
8- در مسافرت ها برای کودکان صندلی در نظر گرفتن؛
9- برگزاری جشن تکلیف هنگام رسیدن بچه ها به سن تکلیف.
ورود بچه ها به دوران بلوغ، تأثیر بسزایی در شخصیّت نوجوانان دارد. سید بن طاووس (از علمای بزرگ) با عنایت به اهمیت تکریم شخصیّت نوجوان برای سه فرزند پسر خود جشن تکلیف گرفت.
10- در جمع خانواده و فامیل نقاط مثبت او را بیان کردن؛
11- در صورت تخلف، در جمع تذکر ندادن و پرهیز از تنبیه های عاطفی و غیرعاطفی؛
12- در هنگام مسافرت، با تماس تلفنی از آنان احوال پرسی کردن؛
13- موقع حرف زدن، به حرف و صحبت آنان گوش دادن؛
14- در صورت امکان در بعضی از موارد با آنان مشورت کردن؛
15- مسئولیت دادن به کودک و نوجوان، که نوعی احترام به اوست؛
16- به فرزندان اعتماد کردن؛
17- در صورت اظهار نظر درباره یک مسئله، گوش کردن و توجه نمودن؛
18- تغافل کردن و ندیده گرفتن در صورت اشتباه در بخشی از رفتار؛
19- عدم استفاده از زور و اجبار و تحمیل در انجام تکالیف مدرسه ای و دینی؛
20- حق انتخاب برای آنان قایل شدن و نظر آن ها را پرسیدن.
در این جا باید این نکته را یادآور شویم که:
احترام و تعریف نباید از حد و مقدار متعارف تجاوز کند؛ زیرا در غیر این صورت این مسئله باعث تکبر و خود بزرگ بینی فرزندان خواهد شد و در نتیجه باعث لوس شدن و زود رنجی او در مواجهه با مشکلات خواهد گردید.
نمونه هایی از اهانت به شخصیّت کودکان
با کمال تأسف بسیاری از اولیاء و مربیان، برخلاف تعالیم عالیه اسلام آن طوری که طبیعت کودکان اقتضاء می کند شخصیّت و روح حساس آنان را در نظر ندارند و اکثراً به اشکال مختلف خواسته و ناخواسته اسباب اهانت به شخصیّت آنان را فراهم می آورند. در این جا ما به بیان نمونه هایی از این اهانت ها می پردازیم:
1- دعوت نکردن مستقل از کودک در مهمانی ها؛
2- در مهمانی ها و در هنگام تقسیم غذا ابتدا به بزرگترها توجه می شود و بعد با صدای بلند می گویند « غذای بچگانه بیاورید»؛
3- نگرفتن بلیط و صندلی مستقل برای فرزندان؛
4- وجود نداشتن تلفن عمومی برای کودکان؛
5- در مجالس و مراسم ها در پایین مجلس آن ها را جا دادن و یا نسبت به آنان بی توجه بودن.
علل عقده حقارت به خاطر عدم تکریم شخصیّت
عقده حقارت یکی از مهم ترین و مرموزترین بیماری های روانی است که معلول بی توجهی به شخصیّت کودکان در دوران رشد است. در این بخش به چند نمونه از علت های آن اشاره می کنیم:
1- نقص عضو
نقص عضو در کودک دو علت می تواند داشته باشد:
الف) به صورت ژنتیک یا مادرزادی در کودک ایجاد شده است.
ب) کودک بعد از تولد در اثر بی توجهی والدین یا بروز حادثه ای دچار نقص عضو شده است.
به هر صورت کودکان یا بزرگسالانی که دچار نقص عضو در ساختمان بدنی خود هستند از دو جهت رنج می برند؛ اول نقص و محرومیتی که در خود احساس می نمایند؛ دوم، از توهین و تمسخر دیگران.
در تعالیم اسلام به طور عموم استهزاء، اهانت، ملامت و شماتت ممنوع شناخته شده است و اولیای اسلام با تأکید زیاد مردم را از این اعمال ناپسند برحذر داشته اند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در بیانی زیبا فرموده اند: « به مردم بلا زده و جذامی، چشم ندوزید و نگاه طولانی نکنید که باعث ملال و آزردگی انسان می شود».(13)
2- نام بد
نام معرّف انسان است. از حقوقی که فرزندان بر عهده اولیاء خود دارند، انتخاب نام و فامیل نیکو است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: « از حقوق فرزندان بر عهده والدین این است که نام خوبی برای او تعیین کنند و به نیکی ادبش نمایند ».(14) امام صادق (علیه السلام) نیز فرموده اند: « رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نام های زشت و زننده اشخاص و شهرها را تغییر می داد».(15)
در تاریخ وارد شده که «عمر» دختری داشت که نامش «عاصیه» به معنای گناهکار بود؛ حضرت نام او را جمیله گذاشت.
3- برچسب زدن
یکی از رفتارهایی که باعث تقویت حس حقارت فرزندان می شود- و چه بسا تا مدتهای مدیدی در ذهن کودک باقی بماند- برچسب زدن به وسیله القاب بد است. در همین رابطه خداوند متعال در قرآن می فرماید:
(وَ لاَ تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ )،(16) با القاب زشت از یکدیگر یاد نکنید.
از روش های زشت بعضی از مربیان مدرسه، نامگذاری دانش آموزان با الفاظ تمسخر آمیز است گاهی خود بچه ها در محیط مدرسه این کار را می کنند اما زمانی که معلم آن کلمه زشت را به کار برد، بچه ها بیشتر تشویق می شوند که فرد موردنظر را مسخره کنند.
4- اعتیاد والدین
فرزندانی که والدین معتاد دارند حس حقارت در آنان تقویت می گردد؛ چون یک فرد معتاد در جامعه جایگاهی ندارد و لذا افراد یک خانواده معتاد در روابط اجتماعی و حتی در انتخاب همسر و تشکیل خانواده، مورد پذیرش عمومی نیستند.
5- فقر و محرومیّت
محرومیّت کودک از امکانات زندگی مثل خانه، لباس، غذا و اسباب بازی، زمینه حس حقارت را تقویت می کند. کودکی که در جمع همسالان خود، لباس و کفش نامناسب و کهنه دارد، احساس حقارت می کند.
گاهی بعضی از کودکان در چنین شرایطی دچار عقده حقارت شده و برای جبران محرومیت خود به صورت های مختلفی انتقام می گیرند که این انتقام نتیجه فقر و نداری است.(17) خلاصه اینکه یکی از اصول مهم در تربیّت، توجه به تکریم شخصیّت کودک و نوجوان است.
اسلام رابطه ای را سالم می داند که براساس احترام متقابل، تکریم شخصیّت و عزت نفس باشد؛ پس کسانی که کرامت نفس و شرف معنوی خویش را باور دارند و مایلند که برای همیشه این گوهر گرانبها را حفظ کنند، هرگز پیرامون گناه و نادرستی نمی گردند. امام هادی (علیه السلام) فرمودند: «کسی که خود را کوچک و موهون بداند و در خود احساس حقارت کند، خویشتن را از شر او در امان ندان».(18) توصیه ما این است: هر کس در مصدر و بستر تربیّت قرار دارد، باید به متربی خود احترام بگذارد و او را گرامی بدارد.
پی نوشت ها :
1-تعلیم و تربیّت اسلامی، آموزش عقیدتی سیاسی، شماره 114، ص 65
2- بحارالانوار، ج104
3- دیدگاه امام خمینی (ره)، ص 4 تا 6
4- کنزالعمال، ج16، ص 456
5-غرر الحکم، ج2، ص213
6- غرر الحکم، ج2، ص 2،ح 77
7- مکارم الاخلاق، ص 255
8- بحارالانوار، ج42، ص 285
9 وسایل الشیعه، ج8، ص 441
10-وسایل الشیعه، ج15، ص 123
11- بحارالانوار، ج43، ص 398
12- مستدرک الوسائل، ج2، ص 618
13-بحارالانوار، ج2، ص 122
14- مستدرک الوسائل، ج2، ص 618
15- قرب الاسناد، ص 45
16- حجرات: 11
17-تعلیم و تربیّت اسلامی، کد1000
18- بحارالانوار، ج17، ص 214