فریب در ازدواج و حق فسخ برای طرف مقابل
امروزه یکی از مشکلات میان زوجهای جوان که به واسطه آن کانونهای خانوادگی در همان سالهای اول از هم میپاشد، نبود صداقت و فریب خوردن یکی از طرفین یا اصطلاحاً فریب در ازدواج است که حجمی از پروندههای دادگاه خانواده را به خود اختصاص میدهد. طبق ماده 648 قانون مجازات اسلامی فریب در ازدواج جرم محسوب شده و فریب دهنده به مجازات خواهد رسید.
با توجه به پروندههای موجود در دادگاهها، بیشتر فریبهایی که از جانب آقایان صورت گرفته، دروغ در بیان داشتن تحصیلات عالیه، شغل مناسب و یا حتی ادعای فرزندی یکی از خانوادههای معروف بوده است و در مقابل فریبهایی که از جانب خانمها صورت گرفته اکثرا مبتنی بر پنهان کردن ازدواج در گذشته است که با آشکار شدن این موارد، فریب خورده شکایت خود را تحت عنوان فریب در ازدواج به دادگاه ارائه میدهد.
در مبحث نکاح با عنوانی به نام فریب در ازدواج یا تدلیس مواجهیم. بر مبنای ماده 438 قانون مدنی تدلیس عبارت از عملیاتی است که زن یا مرد یا شخص ثالثی انجام داده و موجب فریب در امر ازدواج شود.
ایجاد حق فسخ برای فریبخورده
بر اساس ماده 1128 قانون مدنی اگر برای یکی از طرفین صفت خاصی شرط شده و بعد از عقد مشخص شود که طرف فاقد وصف مذکور بوده، برای طرف مقابل حق فسخ خواهد بود. خواه وصف مذکور در عقد آمده باشد و یا عقد متبانیاً بر آن بنا شده باشد.
درباره نکات این ماده باید گفت: اول اینکه صفت خاص شرط شده دارای نفع، فایدهای عقلایی و مشروع باشد. دوم اینکه باید صفتی باشد که موجب ترغیب فرد شود یعنی فرد با اتکا به این صفت، با شخص ازدواج کند حال میتواند اوصاف ظاهری باشد و یا درباره شخصیت مادی و معنوی فرد صورت گیرد.
فسخ ازدواج با طلاق متفاوت است. در قانون مدنی حق طلاق با مرد است، و قانونگذار برای اینکه این حق خیلی به صورت وسیع استفاده نشود و گاهی مورد سوءاستفاده قرار نگیرد، تحقق آن را دشوار کرده است، که پرداخت نقدی حقوق مالی زوجه، مشاوره، داوری، و ... از آن جمله است. لیکن فسخ نکاح فاقد آن تشریفات و فوری است؛ یکی از موارد فسخ، فریب در ازدواج است که در صورت تدلیس طرف فریب خورده بدون این که بخواهد به سراغ طلاق رود نکاح را فسخ میکند.
مجازات فریب در ازدواج
درباره مجازات فریب در ازدواج دو راهکار موجود است. فرد فریب خورده یا میتواند از طریق کیفری شکایت کند که در این صورت 6 ماه الی 2 سال حبس تعیین میشود؛ یا میتواند اقدام حقوقی کرده تقاضای تنفیذ حق فسخ کند. فسخ ازدواج تشریفات خاص طلاق را ندارد و فریب خورده میتواند به راحتی نکاح را فسخ کند. (البته با محدودیت هایی)
دادگاه در صدور حکم مجازات مجاز است که میزان حبس را بر میزان حداقل یا حداکثر تعیین کند ولی همین دادگاه میتواند به لحاظ جهات مخففه یعنی با توجه به اینکه فرد فریب دهنده جوان بوده و دارای سوءسابقه نیست، جریمه را حتی تا میزان 50 هزار تومان تخفیف دهد یعنی کاملا بستگی به دادگاه دارد که میزان حبس و مجازات را به چه حدی تعیین کند.
فریب شایع در خانمها این است که خانم سابقه ازدواج داشته اما کتمان میکند یا شناسنامه المثنی میگیرد یا به نوعی خود را ازدواج نکرده معرفی میکند. البته دادگاه به این مسائل توجه چندانی ندارد و مجازات آنها را بالا تعیین نمیکند، معمولا برای این گونه موارد حبس تعیین نکرده و فقط جریمه مالی برای آنها در نظر میگیرد.
فریبهای زیاد و شکایات کم
در درصد زیادی از ازدواجها فریب صورت میگیرد اما تعداد کمی از آنها منجر به شکایت میشود. معمولا دخترها و پسرها متوجه نیستند دروغی که قبل از ازدواج گفته شده فریب در ازدواج است و میتوانند طلاق بگیرند، علت آن هم نداشتن اطلاعات کافی است. در ارتباط با آمار و ارقام فریب در ازدواج نیز بیشتر پروندههای فریب در ازدواج در تهران است و علت آن را هم زیاد بودن جمعیت و آشناییهای کمتر است. در شهرستانها معمولا افراد، یکدیگر را میشناسند و به ندرت فریبی صورت میگیرد.
با تناقضات قانونی چه کنیم
بر اساس ماده 647 قانون مجازات اسلامی فریب در ازدواج جرم محسوب شده و فریب دهنده به مجازات خواهد رسید .از طرف دیگر زمانی که دختری قبل از عروسی و بعد از عقد (باکره بودن) اقدام به طلاق کند میتواند با گرفتن شناسنامه جدید ازدواج قبلی و اسم شوهر قبلی را از شناسنامه خود بصورت کامل پاک کند و این رویه معمول ثبتی کشور است .
حال سوال اینجاست که پاک کردن اسم شوهر قبلی و ازدواج قبلی اصولاً برای چه منظوری صورت میگیرد .
تصور کنید دختری عقد میکند و بعد از عقد مهریه خود را به اجرا میگذارد و دو سال در دادگاههای مختلف بدنبال گرفتن مهریه است و در نهایت شوهر خود را راهی زندان میکند و شوهر با دادن مهریه و یا قسط بندی آن حاضر به طلاق توافقی میشود .
حال شما به خواستگاری آن دختر میروید و حتی ممکن است بعد از مدتها آشنایی و رفت و آمد کم کم به شما بگویند دختر خواستگارهای زیادی داشته ( وکیل و دکتر و مهندس ) و یکی از این خواستگارها مدتی هم نامزد کرده است و در نهایت بهم خورده است و شما با توجه به این موضوع و تصور اینکه بهر حال رابطه و زوجیت دائمی (و متعاقباً طلاق) بین طرفین نبوده حاضر به ازدواج میشوید و پای سفره عقد مینشینید .
اما بعد از مدتی با گذشت یکی دو ماه در حالی که عروسی نکرده اید احساس میکنید این همسر منتخب شما خیلی چیزها میداند و مثلا میگوید مردها همه مثل هم هستند! و یا چیزهای دیگر که از یک زن با تجربه میتوان انتظار داشت .
خب کم کم ممکن است فکر کنید قبلا با کسی دوست بوده و همینطور به مرور زمان شک قوی میشود تا اینکه یک روز یک عکس و یا صحبت یکی از زنهای فامیل و یا یک تلفن ناشناس خیلی چیزها را مشخص میکند .
بله خانم شوهر داشته و بعد از دو سال مهریه کشی و طلاق کشی زندگی به جدایی کشیده شده در عین حال شناسنامه همسر شما هم مثل همه دخترهایی که هنوز ازدواج نکرده اند سفید بوده .
خب چه احساسی به شما دست میدهد ؟
تمام قسمتهای این داستان تخیلی نبود . قسمتی از زندگی یکی از مراجعان من بود که اخیراً زن خود را طلاق داده و البته ایشان بخاطر مهریه به زندان اوین هم تشریف بردند و با پرداخت قسمتی از مهریه موفق به طلاق همسرشان شدند.
البته اگر بخواهید فکر کنید که این عمل آن خانم نسبتاً محترم خلاف قانون و جرم بوده و بر اساس ماده 647 باید مجازات شود و یا بخاطر تدلیس در نکاح عقد باید فسخ شود شما زیاد بیراه نگفته اید ولی این اقدامات آن دوست عزیز هرگز به نتیجه مثبتی منجر نشده است چون اثبات این امور کار ساده ای نیست.
چگونه می شود ثابت کرد که شما اطلاع نداشته اید. شما مدعی هستید پس «باید ثابت کنید» که نمی دانستید. طرف شما اگر منکر موضوع باشد میتواند قسم بخورد و مسأله ختم میشود.... خانم دوبار ازدواج کرده است، دو مهریه می گیرد، ولی نهایتاً شناسنامه اش را عوض کرده و هنوز مانند تمام دختران دیگر شناسنامه اش سفید است!
همین آقا اگر قبل از ازدواج برای مشاوره مراجعه کرده بود و تفاهمات ازدواج را تعیین کرده و مکتوب می نمودیم، قطعاً یکی از مواردی که ذکر می شد همین عدم ازدواج قبلی زوجین بود. طبیعتاً وقتی چنین مطلبی طرح می شود فرد فریبکار از امضاء خودداری کرده و همه چیز برملا می شود.
متاسفانه جوانان در بدو آشنایی به این مسائل فکر نمیکنند و تصور میکنند عقد صورت میگیرد و بعد از عقد دیگر مشکلات تمام است. هر چند در اجتماع ما صحبت از این می شود که ازدواج مثل هندوانه دربست است و مشخص نمیکند چه نتیجهای دارد. ولی باید به این نکته توجه داشت که شناخت قبل از ازدواج جلوی بسیاری از مشکلات را میتواند بگیرد. و البته این شناخت و آشنائی هیچ نسبتی با روابط احساسی و گشتن در پارک ندارد. اینکه شما فرد مورد نظر خود را در خانواده او بشناسید و تحت نظر و توجه داشته باشید بسیار کارآمدتر از آن است که از بقال محله و یا همسایهای که هنوز اسم افراد خانواده را بدرستی نمیداند اطلاعات بگیرید.
شروط صفت به زوجین کمک می کند که عوامل و مسائل پر اهمیت را به عنوان ملاک انتخاب همسر تعیین نموده و مکتوب نمایند. و سپس با خیال راحت تر ازدواج کنند. در مدت کوتاهی پس از ازدواج و حشر و نشر با خانواده همسر اگر مشخص شد که فربی در کار بوده است و ایشان خود را به گونه ای دیگر جلوه داده اند، این فرصت وجود خواهد داشت که ازدواج را فسخ نموده و خود را از مهلکه برهانند. به واسطه قرارداد قبل ازدواج اثبات مسائل در دادگاه بسیار ساده خواهد بود.
باید دقت داشت در جایی که عاقبت آن نامشخص است پای نگذارید و اگر خواستید در زندگی مشترک قدم بگذارید درصد اطمینان آن را از قبل بالا ببرید نه اینکه از روی شانس به امید خوشبختی باشید. شروط ضمن عقد و توافقات و قراردادهای قبل ازدواج می تواند جلوی بسیاری از خطرات و مشکلات آینده را بگیرد. حتماً و حتماً قبل از ازدواج با یک متخصص مشورت نمایید.