دکتر علیرضا متحدی

فضایی برای انتشار مطالب حقوقی و روانشناسی

فضایی برای انتشار مطالب حقوقی و روانشناسی

مرد خردمند هنر پیشه را
عمر دو بایست در این روزگار
تا به یکی تجربه اندوختن
با دگری تجربه بردن به کار!

مهمترین ابزار قدرت و موفقیت در زمانه حاضر "آگاهی" است. اگر افراد قبل از هر اقدامی جستجوی اطلاعات نمایند، و اگر صاحبان دانش و تجربه و اندیشه، احساس وظیفه کنند که تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهند، همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیمات درست تر، جلو خسارات و شکستها را گرفته و استفاده بهتری از عمر و انرژی خود داشته باشند.

در این پیج اطلاعاتی در حوزه حقوق و روانشناسی که دارای جذابیت، و عمدتا مورد نیاز مردم است منتشر می شود. باشد که مورد رضایت و استفاده قرار گیرد.
همچنین تلاش می شود در حد امکان سوالات حقوقی عزیزان را پاسخگو باشیم. می توانید سوالات خود را در پیامرسانهای داخلی مطرح فرمایید. در اولین فرصت و در حد مقدورات پاسخ کافی ارائه خواهد شد.

تابلو اعلانات

۱۵۵ مطلب در بهمن ۱۳۹۳ ثبت شده است

نوجوان برای این که بتواند خود و جایگاه خود را در جامعه و خانواده ثابت کند و برای خود نقش و پایگاهی داشته باشد ممکن است به رفتار های مخرب و پر خطر روی بیاورد.

وجوان برای این که بتواند خود و جایگاه خود را در جامعه و خانواده ثابت کند و برای خود نقش و پایگاهی داشته باشد ممکن است به رفتار های مخرب و پر خطر روی بیاورد.

نوجوانی بر اساس تعریف سازمان بهداشت جهانی شامل گروه سنی 19-10 سال است که دوره گذر از کودکی به بلوغ به شمار می رود. این گذار دارای ابعاد زیست شناختی، روان شناختی، اجتماعی و عاطفی است که نوجوانان در معرض استرس های فراوانی قرار می گیرند .

اگر با دید دقیق تمام مراحل زندگی هر انسان را بررسی کنیم، می بینیم که نوجوانی یکی از سخت ترین، پر تلاطم ترین و پر فشارترین و در عین حال یکی از مراحل شیرین زندگی هر انسانی است، چرا که در این مرحله است که فرد برای اولین بار با مسائل و رفتارها و فرضیه هایی در ذهن، آشنا می شود که شاید در هیچ یک از مراحل قبل و بعد از این دوره با آنها آشنا نبوده است..


نوجوانی را سنی حساس در ایجاد و گسترش رفتارهای مقابله ای و پاسخ به نیازهای محیطی می دانند.در این دوره، نوجوان به واسطه تغییرات سریع قیزیکی، روانشناختی، اجتماعی، فرهنگی و شناختی با انبوهی از مشکلات مغایر سلامت همراه است. نوجوان برای این که بتواند خود و جایگاه خود را در جامعه و خانواده ثابت کند و برای خود نقش و پایگاهی داشته باشد ممکن است به رفتار های مخرب و پر خطر روی بیاورد.


آنان این کارها را برای اثبات خود و مرکز توجه قرار گرفتن انجام می دهند.رفتارها نامناسب،عوامل تهدید کننده سلامت , و پیامد های منفی این دوه می تواند تهدید جدی رابر سلامت فرد در طول زندگی ایجاد کند. از جمله این رفتارها، رفتارهای پر خطر است. رفتارهای پرخطر به رفتارهایی اطلاق می شود که احتمال نتایج منفی و مخرب جسمی، روان شناختی و اجتماعی را برای فرد افزایش می دهد .


باید اگاه باشیم که نوجوانی از دوران های مهم در ساخت و پایه ریزی شخصیت فرد محسوب می شود به همین دلیل برخی از مشکلات رفتاری ایجاد شده در این برهه، در دوره های بعدی زندگی، خود را به صورت ویژگی هایی پایدار نشان می دهند .
همچنین نوجوانی دوره رشدی مهمی است که با فرایند شکل گیری هویت همراه است. در این دوره، نوجوان به دنبال این است که به سوالهای متعدد ذهن خود پاسخ دهد، و از تمام چالش ها به سلامت عبور کرده و یک هویت یکپارچه برای خود شکل دهد. شکل گیری هویت به عنوان فرایند انسجام تغییرات فردی، تقاضاهای اجتماعی و انتظارات برای آینده محسوب می شود .


به دلیل اینکه نوجوانی یک دوره بحرانی از زندگی است، الگوهای رفتاری مهم و تاثیرگذار بر زندگی فرد، در این دوره شکل می گیرند. در نوجوانی، فرد جایگاه خویش را در خانواده، دوستان و جامعه تعیین می کند. عوامل اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی نقش مهمی در سوگیری رفتاری افراد به عهده دارند. اغلب نوجوانان با خانواده، جامعه و بستگان دچار چالش هستند و ممکن است فشار این مشکلات نوجوان را در مرحله تصمیم گیری به سمت رفتارهای پرخطر بکشاند. جامعه امروز، نوجوان و خانواده را با نیازهای فراوانی روبرو می کند. 


در دوره نوجوانی افراد تجربه آموزی نموده و از این رو با خطرهای گوناگونی روبرو می شوند، در این مرحله نوجوان از خانواده به سوی جامعه کشیده می شود و در راستای به دست آوردن جایگاه اجتماعی می کوشد. در این دوران آنان ممکن است دوستانی برگزینند که والدین نپذیرند و یا پوششی داشته باشند که والدین آنها را نپسندند و یا به مقایسه خانواده خود با سایر خانواده ها بپردازند.


در این دوره نوجوان برای این که بتواند خود و جایگاه خود را در جامعه و خانواده ثابت کند و برای خود نقش و پایگاهی داشته باشد ممکن است به رفتار های مخرب و پر خطر روی بیاورد. آنان این کارها را برای اثبات خود و عدم نادیده گرفته شدن و مرکز توجه قرار گرفتن انجام می دهد. از جمله این رفتارها، رفتارهای پر خطر است. رفتارهای پرخطر به رفتارهایی اطلاق می شود که احتمال نتایج منفی و مخرب جسمی، روان شناختی و اجتماعی را برای فرد افزایش می دهد .


رفتارهای پرخطر نوجوانان یکی از مهم ترین مسایل بهداشتی و اجتماعی جوامع کنونی است که بر فرد، خانواده و جامعه تاثیر می گذارد (جانستون، اومالی، بچمن،  رفتارهای پرخطرشامل رفتارهایی هستند که زندگی دیگران را مختل کرده و ممکن است به اشخاص و یا اموال آنان آسیب برسانند و شامل رفتارهایی است که معمولا تحت عنوان بزهکاری نوجوانان دسته بندی می شوند که شامل تخطی از قانون، نظیر تخریب اموال، سرقت، خشونت یا استفاده از سیگار، الکل، مصرف مواد، فرار از مدرسه،آتش افروزی،تجاوز به عنف یا تهدید می شود .


با ارائه اصطلاح سندروم رفتار مشکل ساز، مقوله های رفتارهای پر خطر را شامل سیگار کشیدن، مصرف مواد، الکل، رانندگی خطرناک و فعالیت جنسی زود هنگام می داند. مصرف مواد مخدر، خشونت و رفتارهای جنسی عامل بسیاری از مرگ و میرهای سنین نوجوانی و اوایل بزرگسالی است .
بسیاری از رفتارهای پر خطر از قبیل مصرف سیگار، مواد و روابط جنسی نامطمئن در سنین قبل از 18سالگی اتفاق می افتند .

عوامل به وجود آورنده رفتار پرخطر 

 1- نظریه رفتار مشکل با این فرض را آغاز می شود که آسیب پذیری در برابر رفتارهای مشکل آفرین ناشی از تعامل شخص و محیط است. محیط به ساختارها یا عوامل نزدیک و دور تقسیم می شود. در هسته مرکزی ساختارها ی دور، پیوند و ارتباط با خانواده و همسالان قرار دارد. اگر نوجوان ها با والدین دلبستگی و پیوند برقرار نکنند، با همسالان خود ارتباط نزدیک تری داشته باشند و بیشتر تحت تأثیرآنها قرار می گیرند، تا والدین خود، در معرضِ رفتارهای پرخطر هستند.
در هسته ساختارهای نزدیک، الگوپذیری اجتماعی و رفتارهای ویژه مواد از سوی دوستان و اعضای خانواده است. اگر نوجوانان دوستانی داشته باشند که رفتارهای پرخطر (مصرف مواد، بزهکاری، خشونت،...) انجام بدهند؛ احتمال انجام این رفتارها از سوی آنان بیشتر است. ویژگی های شخصیتی و روانی فرد نیز به سه مقوله دور، واسط، و نزدیک تقسیم می شود. 
دورترین ویژگی روانی گروه باور شخصی قرار می گیرد، ساختاری که بر اساس آن نوجوان در معرض رفتارهای پرخطر است؛ اگر

الف) از نظر اجتماعی عیب جو و خرده گیر باشد و از نظر فرهنگی احساس طرد و غریبگی نماید. 

ب) عزت نفس پایین داشته باشد و احساس کند در صورت اقدام به رفتارهای انحرافی چیزی زیادی را از دست نمی دهد. منبع کنترل بیرونی داشته باشد؛ یعنی هیچ کنترلی بر رفتارش ندارد و موفقیت ها و شکست های خود را به عوامل بیرونی و محیطی نسبت می بدهد.
عوامل واسط رفتارهای پرخطر تحت گروه ساختار تحریک انگیزشی قرار می گیرد و جهت گیری اهداف اصلی نوجوانان، انتظارات و ارزش های شخصی آنان را در نظر دارد. این ساختار بیان می کند که نوجوانان، در معرض رفتارهای پرخطر هستند. اگر نوجوانان، به ارتباط با همسالان ارزش زیادی بدهند، به دنبال استقلال و جدایی از خانواده باشند و پیشرفت و موفقیت تحصیلی را بی ارزش بدانند و در نهایت نزدیکترین علل درون فردی تحت گروه ساختار کنترل فردی قرار می گیرد. 
این ساختار نگرش نوجوانان را در مورد رفتارهای انحرافی در نظر دارد و مدعی است که نوجوان در معرض رفتارهای پرخطر است اگر عموماً رفتارهای انحرافی را بپذیرد و یا معتقد باشد که سودمندی های رفتارهای پرخطر از آثار زیان بار آن بیشتر است .

 2- عوامل روان شناختی از میان عوامل روان شناختی و تفاوت های فردی که بتواند علت رفتارهای پرخطر را تبیین نماید می توان به این عوامل زیر اشاره کرد: مزاج فرد که معنای سطح پایه فعالیت رفتاری، مردم آمیزی و دامنه توجه کردن را تعیین می کنند. نوجوانانی که که رفتارهای پرخطر را انجام می دهند دارای منبع کنترل بیرونی هستند و در مقایسه با نوجوانان عادی اعتماد به نفس کمتری دارند.
تکانشگری، حالت های افسردگی، توانایی ضعیف در ابراز وجود، اضطراب زیاد و نیاز شدید به تأیید اجتماعی، با رفتارهای پرخطر ارتباط دارد.
در پژوهشهای مختلف روشن شده است که نوجوانانی که در سابقه زندگی شان حوادث و رویداد های منفی بیشتری وجود داشته است، احتمال بیشتری دارد که رفتارهای پرخطر را انجام دهند شواهدی وجود دارد که نوجوان از مصرف مواد مخدر به منزله راهی برای مقابله با مشکلات، احساسات منفی و موقعیت های فشارزا استفاده می کند. فشار روانی نظیر فشار گروه همسالان و پرخاشگری، پیش بینی کننده مصرف مواد در نوجوانان است .


3- نظریه تعامل خانواده بروک و همکاران (1990) نظریه ای را توصیف می کنند که در آن دلبستگی عاطفی به والدین یادگیری های اجتماعی و ویژگی های درون فردی نوجوانان، به طور مستقیم بر سوء مصرف مواد اثر می گذارند. پایه و اساس نظریه تعامل خانواده، ارتباط و پیوند قوی عاطفی میان والدین و کودک است. خصوصاً ارتباط مادر و کودک.
بر اساس این نظریه، دلبستگی میان والد و کودک چهار علت دارد.
علل آن عبارتند از:
الف) ارزشهای مورد قبول والدین،
ب) رفتار و روش توام با حمایت و عطوفت والدین،
ج) آرامش روانی مادر و
د) کنترلی که مادر در مورد کودک خود دارد


4-مدل بوم شناسی اجتماعی به اعتقاد کامپر و ترنر

زیر بنایی ترین علت بروز رفتارهای پرخطر فشار روانی خصوصا فشار روانی مربوط به مدرسه است، نوجوانانی که مدرسه را فعالیتی مشکل و پرفشار می یابند، از فعالیتهای مدرسه گریزان شده و همسالان منحرف را به منزله مَفّری برای رهایی از فشار روانی انتخاب می کند و انجام رفتارهای پرخطر توسط آنها تقویت می شود. در این دیدگاه خود کار آمدی تحصیلی ضعیف مهمترین علت فشار روانی نوجوانان در مدرسه است در نتیجه مدل بوم شناسی اجتماعی مدعی است که اگر نوجوان در مورد مهارتهای تحصیلی خود دچار تردید شود و مدرسه را محیطی پرفشار و نامساعد درک کند ممکن است به رفتارهای پرخطر خصوصا مصرف مواد روی می آورند.

5 - مقابله سازه ای دیگری که با سلامت عمومی رابطه دارد، مقابله است. مقابله فرایندی است که از طریق آن افراد استرس های ناشی از عوامل استرس زا را کنترل می کنند و هیجانات منفی ایجاد شده بوسیله این عوامل را تحت کنترل در می آورند. اضطراب و آشفتگی هیجانی بخشی از رفتارهای قالبی نوجوانان هستند که به صورت رفتارهای آزمایشی، خشن و ناپایدار بروز می کند. هال در مورد نوجوانی اصطلاح "طوفان و فشار" را به کار برد تا نشان دهد واکنش های هیجانی نوجوانان شدید و گذرا هستند. ، مرحلۀ بحرانی را زمانی می دانند که یک سری تغییرات مهم به طور همزمان در درون و بیرون فرد رخ می دهند. در دوران تغییرات شدید، شیوه های آگاهانۀ تفکر و عمل موقتاً مختل می شوند.

در نتیجه، افراد نسبت به زمان های دیگر از لحاظ روان شناختی آسیب پذیرتر هستند. احتمالاً بیشتر از هر دورۀ دیگر، نوجوانی اولیه زمانی است که تحولات شدید و وسیع اشخاص را از بعد جسمانی، روان شناختی و جامعه شناختی تحت تأثیر قرار می دهند.
این تغییرات شیوه های تعامل فرد با اشخاص دیگر را تغییر می دهند و این تعاملات تغییر یافته تعامل بیشتری را ایجاد می کند. به علاوه، این تحولات بین نوجوانان و زمینه های اجتماعی آنها، در گسترۀ زمانی کوتاه مدتی رخ می دهند. این بدان معنی است که نوجوان با تحولات سه محوری زیستی، روانی و اجتماعی خود در فضایی که انتظارتی نیز از او دارد باید خود را در زمانی کوتاه سازگار سازد .

 


-----» سایر مطالب مرتبط «-----


بهترین همسری که دوست داشتید را پیدا کرده‌اید: جذاب، مهربان و … اما یک مشکل وجود دارد، طرف ‌مقابلتان از ازدواج سابق خود بچه دارد.... 


اینکه بدانید همسرتان قبل از شما همسر دیگری داشته است به اندازه کافی بد است چه برسد به اینکه مجبور باشید تحمل کنید آن رابطه‌ بخاطر بچه‌ها همچنان ادامه داشته باشد.

بچه‌هایی که می‌توانند نقش بسیار مهمی در زندگی شما بازی کنند، مخصوصاً اگر قرار باشد این بچه همیشه با شما زندگی کند نه فقط هفته‌ای یک روز! قبل از اینکه این تصمیم بزرگ را بگیرید و با کسی که بچه‌ دارد ازدواج کنید، چند نکته مهم را باید بدانید. 


نسبت به بچه‌ها چه احساسی دارید؟

خیلی‌ها اصلاً بچه دوست ندارند و خوششان نمی‌آید بچه دوروبرشان باشد. اگر می‌دانید که همه عمرتان بچه دوست نداشته‌اید، این را به خودتان یادآور شوید و باز برای فکر بیشتر به خودتان وقت بدهید. اما اگر معمولاً از حضور بچه‌ها لذت می‌برید، مسئله‌ای که باید به آن فکر کنید این است که بچه‌های طرف‌مقابلتان را دوست دارید یا نه.


بچه نسبت به شما چه احساسی دارد؟

طلاق همیشه برای بچه‌ها سخت است اما ازدواج دوباره والدینشان می‌تواند سخت‌تر هم باشد. بیشتر بچه‌ها وقتی پدر یا مادرشان فردی جدید را پیدا می‌کند کمی حسودی می‌کنند و گاهی هم می‌ترسند که پدر یا مادرشان را از دست بدهند. گاهی اوقات فکر می‌کنند شما می‌خواهید جای پدر یا مادر واقعی‌اش را بگیرید. 
اینها احساساتی کاملاً طبیعی هستند که با ارتباط و گفتگوی درست می‌توان با آنها کنار آمد. واقعیت سخت‌تر این است که این بچه اعتراف کند که از همسرتان بدش می‌آید و ترجیح می‌دهد با آن یکی والدین خود زندگی کند.

یکی دیگر از مشکلات می‌تواند این باشد که این بچه بطور مداوم شما و همسرتان را به جان هم بیندازد. برای کنار آمدن و برخورد با چنین موقعیت‌هایی یک توصیه سه کلمه‌ای داریم: گفتگو، گفتگو، گفتگو. بچه‌ها خراب‌کارهایی عالی هستند. اگر از قبل می‌دانید که می‌توانند مانعی بر سر راه شما باشند، می‌توانید پیش مشاور بروید و خیلی وقت‌ها هم البته این مشکلات قابل‌حل نیستند.


پدر یا مادرخوانده بودن چطور زندگی‌تان را تغییر می‌دهد؟

 از شب‌ها بیرون رفتن و خوشگذرانی لذت می‌برید؟ بدانید که اینها و خیلی کارهای دیگر اگر نگوییم غیرممکن از این به بعد سخت خواهد شد. باید بفهمید که وضعیت نگهداری بچه بین همسر جدید شما و همسر سابق او به چه صورت خواهد بود. بعضی والدینی که از هم جدا شده‌اند بچه‌ها را به صورت نیمه‌وقت نگه می‌دارند و گاهی کلاً مسئولیت سرپرستی بچه به عهده یکی از آنها خواهد بود. 


چه میزان مسئولیت خواهید داشت؟

بفهمید که همسرتان از شما بعنوان والدین جدید این کودک تا چه میزان توقع دارد. آیا انتظار دارد اگر بچه دل‌درد گرفت، بخاطر او نیمه شب از خواب بیدار شوید؟ آیا باید هر شب برای او غذای مخصوص درست کنید؟ برایش شب‌ها قصه بخوانید تا خوابش ببرد؟ اگر شیطنت کرد تنبیهش کنید؟ ممکن است همسرتان همه مسئولیت‌های پدر یا مادری را از شما توقع داشته باشد. اما اینکه هیچ مسئولیتی هم به شما در قبال آن بچه واگذار نکند به همین اندازه بد است. 


آیا می‌توانید تحمل کنید همسرتان با همسر سابقش ارتباط داشته باشد؟

 اینکه بدانید همسرتان قبل از شما همسر دیگری داشته است به اندازه کافی بد است چه برسد به اینکه مجبور باشید تحمل کنید این رابطه‌ بخاطر بچه‌ها همچنان ادامه داشته باشد. ببینید اگر همسر سابق او تلفن کند یا اگر بفهمید که با هم برای تفریح بچه، او را جایی برده‌اند چه احساسی پیدا می‌کنید؟ اینکه بطور مداوم همسرتان را متهم کنید که رابطه با همسر سابقش را از سر گرفته است یا بعد از جلسه اولیا و مربیان بچه که همراه همسر سابقش به مدرسه رفته بود چند روز با او حرف نزنید از نبایدهاست. به خاطر داشته باشید که این فرد الان به شما متعهد شده است! 


آیا می‌توانید با این مسئله که همیشه نفر اول نیستید کنار بیایید؟

 همه این فکر را دارند که حداقل چند سال اول زندگی برایشان مثل ماه‌عسل خواهد بود یعنی فقط شما دو نفر و عشقتان. وقتی همسرتان بچه داشته باشد، این دوره به محض اتمام ماه‌عسل تمام خواهد شد (تازه اگر تصور کنیم که قرار است آن را دو نفری بروید!) و بعد مجبورید به واقعیت زندگی برگردید. دیگر به جای اینکه همسرتان از پشت شمع روی میز شام به شما زل بزند، مشغول زور کردن بچه‌اش برای غذا خوردن است. وقتی دوست دارید برای تفریح به جزیره کیش بروید، همسرتان ممکن است بخاطر بچه‌ها پارک ارم را پیشنهاد کند. حتی ممکن است مجبور شود به جای گرفتن دست شما، دست دختر کوچولویش را بگیرد. برای اینکه با مشکل مواجه نشوید، باید انعطاف‌پذیر باشید و درک کنید که همسرتان تا چه اندازه دوستتان دارد هر چقدر که بچه‌هایش را هم دوست دارد دیگر مهم نیست.


آیا همسرتان می‌خواهد بچه‌های بیشتری داشته باشد؟

همیشه این احتمال وجود دارد که همسرتان به اندازه‌ای که می‌خواسته بچه‌دار شده است. اگر شما هم قصد بچه‌دار شدن دارید، حتماً باید در این مورد با طرف ‌مقابل صحبت کنید. ممکن است مجبور شوید آرزوی همیشگی داشتن ۲ یا ۳ بچه را به یک بچه تقلیل دهید اما اگر این فرد همانی باشد که همیشه می‌خواسته‌اید، ارزشش را دارد!

 


-----» سایر مطالب مرتبط «-----

متخصصان روانشناسی و مشاورین خانواده معتقدند، دعوا بهترین فرصت برای زن و شوهرهاست تا یاد بگیرند چگونه به عنوان هم گروه با هم کار کنند و متوجه شوند کشمکش چیز خوبی نیست.

 آیا هفته ها یا شاید ماه هاست که درگیر بحث و مجادله با همسر خود روی مساله ای همیشگی هستید؟ اگر جزو افرادی هستید که همیشه با شریک زندگی خود کشمکش و دعوا دارند، می توانید از توصیه های زیر کمک بگیرید.


توصیه اول: برای «انصاف» تلاش نکنید

همیشه دو نفر، دیدگاه و ارزشگذاری متفاوتی نسبت به مسایل مختلف دارند، مخصوصا اگر مربوط به انصاف باشد. زندگی انصاف ندارد. رابطه های مردم منصفانه نیست. پس به جای این کارها، سعی کنید در مورد نیازهای خود با شریک زندگیتان صحبت و با بیان درخواست هایتان آن را تکمیل کنید.
به جای گفتن: «تو هیچ وقت به من توجه نمی کنی»، از او درخواستی داشته باشید. مثلا بگویید: «دوست داری با من به سینما بیایی؟ یک مشاور خانواده به نام اسپیلمن می گوید: «اگر زن و شوهرها سعی کنند در مورد نیازهای خود با طرف مقابل صحبت و تقاضاهایشان را مطرح کنند، رابطه شادتری خواهند داشت. شادی همیشه قابل دستیابی تر از انصاف است.»


توصیه دوم: نفس عمیق بکشید

 وقتی همه چیز خیلی بد پیش می رود، پیش از انجام هر کاری و بیان کلمه ای، 6 تا 7 نفس عمیق بکشید. شما باید اکسیژن کافی در مغز خود داشته باشید تا متوجه شوید دیگر یک کودک ده ساله نیستید، طرف مقابلتان را دوست دارید، او مشکل دارد و زندگی شما مهم تر از این بحث های بیهوده است. این کار از واکنش های تهاجمی و بیان جملاتی که بعدها از بیان آنها پشیمان می شوید، جلوگیری می کند. 


توصیه سوم: با همسر خود مثل دشمن رفتار نکنید

 متخصصان روانشناسی و مشاورین خانواده معتقدند، دعوا بهترین فرصت برای زن و شوهرهاست تا یاد بگیرند چگونه به عنوان هم گروه با هم کار کنند و متوجه شوند کشمکش چیز خوبی نیست.
آنها باید حداقل زبان بدن خود را بشناسند. به محض اینکه همسر شما زبان بدن شما را تشخیص داد و متوجه عصبانیت شما شد، به جای پاسخ دادن به کلمه های شما، در مقابل این عصبانیت ها واکنش نشان می دهد. ایستادن در حالیکه دست هایتان را روی ران خود گذاشته اید، شکاندن بندهای انگشت خود، دست به سینه ایستادن همه نشانه های عصبانیت هستند و همسر شما آنها را به خوبی تشخیص خواهد داد. رفتارها و واکنش های شما نیز به اندازه حرف هایی که می زنید مهم هستند.

 

توصیه چهارم: از یک متخصص کمک بگیرید

 اینکه همیشه بر سر موضوعات تکراری با همسر خود بحث می کنید یا نمی توانید مسایل گذشته را فراموش کنید، مساله بی اهمیتی نیست. پیش از بدتر شدن اوضاع پیش مشاور بروید. بیشتر مردم از روش های مشابه استفاده و نتیجه های مشابه نیز کسب می کنند. اما مشاور همیشه راهکار تازه ای به شما ارئه خواهد کرد. در وهله اول، شما را به روانشناسی معرفی می کند که می تواند به هر دوی شما راهکارهای جدید آموزش بدهد. دوم ، آنهایی که قصد جدا شدن از هم را دارند را به وکیل خانواده معرفی می کند.


توصیه پنجم: به این دعوای دو طرفه ... و رابطه خود خاتمه دهید

گاهی اوقات، اختلاف های زوجین، بدون توجه به تلاش های آنها برای حل این مساله، غیر قابل سازگاری هستند. اصولا نشانه های اتمام یک رابطه زمانی مشهود است که یکی از دو طرف صرف نظر از همه تلاش ها، مشاوره ها و خوشی های آخر هفته از سرمایه احساسی خود دست می کشد. اختلاف های مردم تا زمانیکه به آن نقطه نرسند، آشتی ناپذیر است. و وقتی به آن مرحله رسید، هیچ مرهمی آن را درمان نمی کند. البته استثنا و معجزه هم وجود دارد اما کسی نمی تواند به آنها دل ببندد. در این حالت، بهترین کار رها کردن رابطه و حرکت به جلوست. زن و شوهرهایی که نمی توانند به طور دوستانه اختلاف های خود را حل کنند، بهتر است به دادگاه خانواده مراجعه کنند و به طور توافقی از هم جدا شوند.

 


-----» سایر مطالب مرتبط «-----

شاید ازدواجتان تمام شده باشد اما خانواده تان نه...


شراکت پدر و مادر از هم جدا شده در تربیت فرزند می تواند به ثبات کودکان و روابط نزدیک با هر دو پدر و مادر، کمک بسیاری نماید اما به ندرت اتفاق می افتد. کنار گذاشتن مسائل مربوط به زندگی گذشته و همکاری پدر و مادر با رضایت طرفین در تربیت فرزندان می تواند مملو از استرس باشد. با این راهنمایی، شما می توانید آرامش خود را حفظ کنید، سازگار باقی بمانید، و از مناقشه اجتناب کرده و مشترکا کودک را سرپرستی نمایید.

همکاری پدر و مادر پس از جدایی یا طلاق

پس از جدایی زن و مرد ترجیح می دهند حتی یکدیگر را نبیینند . در این شرایط تصمیم گیری برای صحبت برای تربیت مشترک فرزند خیلی سخت و طاقت فرساست . با وجود اینکه این راه حل آسان نیست، اما بهترین راه برای تا مین نیاز های کودک و رسیدگی به او بهره مندی از پدر و مادر توام با هم است. در شروع بهتر است به رابطه خود در مورد تربیت فرزند فکر کنید تا رابطه شخصی با یکدیگر. فرزندن باید اولویت پدر و مادر باشند.اولین قدم برای بالغ بودن در این راه این است که پدر و مادر همیشه فرزندان را اول از هر کاری قرار دهند.


همکاری پدر و مادر بهترین گزینه برای کودکان شما است

از طریق مشارکت پدر و مادر فرزندان می فهمند که جنگ آنها به پایان رسیده و پدر و مادر نیاز آنها به هر دو را درک می کنند.کودکان و نوجوانان که پدر و مادر طلاق گرفته دارند، در یک رابطه همکاری موارد زیر را بدست می آورند :

احساس امنیت: اعتماد به نفس فرزندان با دریافت عشق از هر دوی پدر و مادر بیشتر شده و با سرعت بیشتری با طلاق سازگار می شوند.

بهره مندی از ثبات: همکاری پدر و مادر موجب پرورش قوانین مشابه، نظم و انضباط، می شود و بچه ها می دانند از آنها چه انتظاری می رود.

درک حل مسئله بهتر: کودکانی که شاهد همکاری پدر و مادر با وجود طلاق هستند، بیشتر یاد میگیرند که چگونه به طور موثر و مسالمت آمیز مشکلات خود را حل کنند.

داشتن الگوی سالم: با همکاری پدر و مادر، برای فرزندان یک الگوی سالم تربیتی ایجاد می شود.

راهنمایی همکاری پدر و مادر برای پدر و مادر طلاق گرفته :

1-    خشم و صدمه زدن به یکدیگر را کنار بگذارید

کلید مشترک پدر و مادر این است که تنها بر کودکان و فرزندان خود تمرکز کنند. بله ، این می تواند بسیار دشوار باشد. این بدان معنی است که احساسات منفی، خشم، آسیب های روانی دیده شده در زندگی مشترک قبلی را به خاطر فرزندان در نظر نگیرید. مسلما، کنار گذاشتن چنین احساسات قوی ممکن است سخت ترین بخشی از یادگیری همکاری با همسر سابق خود باشد اما این را نیز بدانید این کار حیاتی ترین مرحله نیز هست.

* احساسات را از رفتار جدا کنید: این درست که شما صدمه دیده اید اما اجازه ندهید احساساتتان رفتارتان را هدایت کند.

* دریافت احساسات از جای دیگری: هرگز برای فرزند خود برون ریزی نداشته باشید . دوستان ، درمانگران، و یا حتی یک حیوان خانگی دوست داشتنی می توانند شنوندگان خوبب باشند زمانی که شما نیاز به خارج کردن احساسات منفی از سینه خود دارید . ورزش همچنین می تواند یک خروجی سالم برای از بین بردن احساسات منفی باشد.

* بر کودکتان تمرکز کنید: اگر شما احساس خشم و رنجش دارید ، سعی کنید به خاطر داشته باشید که چرا نیاز به اینکار دارید: بهترین منافع کودک شما در خطر است. خشم شما می تواند با تمرکز به اهداف فرزندتان به آرامش تبدیل شود.

* استفاده از بدنتان: شانه هایتان را رها کنید، آرام و منظم تنفس کنید و سیخ نه ایستید زیرا خشمتان حفظ می شود.

*کودکان در وسط قرار دارند: شما ممکن است هرگز نتوانید خشم و ناراحتی خودرا از بین ببرید اما باید بتوانید آن را از فرزندتان جدا کنید. آنها خاطرات و احساسات شخص شما هستند و نباید به فرزندتان مربوط شود.

* هرگز به عنوان خبر برنده از فرزندان استفاده نکنید: هنگامی که از فرزندتان برای بردن خبر بین خودتان استفاده می کنید آنها را در مرکز درگیری قرار می دهید در صورتی که هدف دور کردن آنها از درگیری است.

* مسائل خود را برای خودتان نگه دارید: هرگز چیز منفی در مورد سابق خود به فرزندان خود نگویید زیرا او احساس می کند که باید از بین شما دو نفر یکی را انتخاب کند.

2- با همسر سابق خود ارتباط برقرار کنید

ممکن است آرام بودن در زمان برخورد با همسر سابق که در گذشته ضربه های زیادی به شما زده است، غیرممکن به نظر برسد. اما با تمرین تکنیک های سریع کاهش استرس مثل تنفس عمیق شکمی ، شما می توانید بیاموزید که خود را کنترل کنید..

ارتباط با سابق خود را به احتمال زیاد به یک کار دشوار است. به یاد داشته باشید که همیشه لازم نیست برای برقراری ارتباط با همسر سابقتان با او گفتگو کنید راه های مانند پیام کوتاه و ایمیل هم می تواند شما را به هدفتان برساند. روش های زیر می تواند به شما در شروع و حفظ ارتباط موثر کمک کند :

* نگاهتان به این رابطه مثل یک رابطه شغلی و تجاری باشد: رابطه با همسرتان را به عنوان رابطه با یک شریک تجاری در نظر بگیرید. در این رابطه تجارت شما، رفاه و بهزیستی فرزندتان است. با همسر سابقتان به گونه ای صحبت یا مکاتبه کنید که انگار او یک همکار است. خونسرد باشید و آرام و مقتدر صحبت کنید.

* درخواست کنید: به جای جملات امری و دستوری از جملاتی استفاده کنید که نشان دهنده درخواست تقاضاهاست. مثلا برایت ممکن است که ....

* گوش بدهید: یک تعامل بالغانه با گوش دادن آغاز می شود. حتی اگر با همسر سابقتان مخالف باشید باید به او این اطمینان را بدهید که دیدگاه او را درک می کنید. گوش دادن لزوما به معنای موافق بودن نیست.

* گفتگوها را متمرکز بر فرزندانتان حفظ کنید: اجازه ندهید گفتگوها به سمت ابراز نیازهای شما یا او منحرف شود. این ارتباط تنها باید درباره نیازهای فرزندانتان باشد.

3- پدر و مادر به عنوان یک تیم

فرزندپروری پر است از تصمیماتی که باید با همسر سابقتان اتخاذ کنید. برای فرزندان شما خوب است که با نظرات و دیدگاه های متفاوت مواجه شوند و بیاموزند که انعطاف پذیر باشند. اما آنها هم چنین نیاز دارند که بدانند در هر دو خانه ، تحت انتظارات مشترکی زندگی می کنند.

* قانون ها: قانون ها نباید لزوما بین خانه های شما یکسان باشد. اما اگر شما و والد دیگر، خطوط هماهنگی را بنا کنید (مثل انجام تکالیف درسی، رفت و آمدها، و فعالیت های فوق برنامه) ، فرزندتان بین خانه شما و والد دیگرسردرگم نخواهد بود.

* اصول انضباطی: سعی کنید از سیستم های انضباطی مشابه (جریمه و پاداش) در هردو خانه استفاده کنید. مثلا محرومیت از تلویزیون دیدن به خاطر حرف زشت زدن.

*برنامه ریزی: سعی کنید تا حد امکان برنامه غذا خوردن، انجام تکالیف و زمان خوابیدن در هر دو خانه مشابه باشد.

مسائل مهم

تصمیم های مهم باید توسط هر دو شما گرفته شود سعی کنید صداقت و انصاف را رعایت نمایید.

 نیازهای پزشکی: ارتباط هر دوی شما با پزشک کودک موجب افزایش آرامش و کاهش اضطراب هم در کودک و هم در والد دیگر می شود.

 آموزش و پرورش: مدرسه نقش مهمی در حفظ یک محیط پایدار برای بچه ها بازی می کند ، به آنها اطمینان کنید و از تغییر وضعیت مطلعشان نمایید. با همسر سابقتان در مودر جلسات اولیا ومربیان، جلسات والدین صحبت نمایید تا هر دو بتوانید حضور یابید.

 مسائل مالی: هر دو با هم در مودر بوجه در نظر گرفته شده برای فرزندتان به توافق رسیده و سهیم باشید.

اختلافات

همزمان با فرزندپروری مشارکتی ممکن است بین شما و همسر سابقتان در زمینه برخی موارد عدم توافق وجود داشته باشد. راهکارهای زیر به شما کمک می کند راحت تر با یکدیگر توافق کنید.

 احترام گذاشتن : به والد دیگر اجازه بدهید از موضوعات مربوط به فرزندتان آگاه باشد و به ایده های او احترام بگذارید و در برابر آنها منعطف باشید.

 گفتگو: در مورد اختلاف نظرهای خود صحبت کنید البته نه در حضور فرزندتان. اگر نتوانستید به توافق برسید از یک مربی یا مشاور کمک بگیرید.

گذشتن از مسائل جزئی: اگر عدم توافق شما بر سر مسائل بااهمیتی مثل جراحی پزشکی یا انتخاب مدرسه برای فرزندتان است به هر شکل شده باهم صحبت کنید. اما اگر شما می خواهید فرزندتان ساعت 8 بخوابد و همسر سابقتان می گوید که 8/30 بخوابد، آن را رها کنید و انرژیتان را برای مسائل مهم تر صرف کنید.

در بسیاری از موارد مشاوره خانواده بهتر و بیشتر می‌تواند در زمینه طلاق به کودک کمک کند.

 


-----» سایر مطالب مرتبط «-----

گاهی زندگی فردی، خانوادگی، زناشویی، اجتماعی، شغلی، یا تحصیلی اشخاص با چالش‌ها و تنگناهایی مواجه شده، و موجب بروز مشکلات و احساسات نامطلوبی مانند نارضایتی، افسردگی، اضطراب، و درماندگی می‌شود. در این مواقع ممکن است به تنهایی قادر به حل مشکلات یا احساسات ناخوشایند نباشیم. البته همواره خانواده، دوستان، و اطرافیان در دسترس بوده و ما را از حمایت‌های بی‌دریغ خود برخوردار می‌کنند؛ لیکن گاهی ممکن است اطرافیان قادر به مساعدت نباشند، یا هشیارانه مایل به اطلاع دیگران از مشکلاتمان نباشیم، یا اهمیت موضوع به حدی است که جایی برای اشتباه وجود ندارد. اینجاست که کمک‌های تخصصی، از طریق ملاقات با یک مشاور یا روان‌شناس می‌تواند بهترین کارکرد را داشته باشد.

این مرکز در زمینه‌های عاطفی، سازگاری، خودشناسی و آزمون‌های روانی؛ درمان اختلالات شایعی مانند افسردگی، وسواس، اضطراب، فوبیا، افزایش وزن، و ... ؛ همچنین مشاوره قبل ازدواج، اختلافات خانوادگی، و مهارتهای ارتباطی؛ مداخله در بحران‌های روانی، اجتماعی و خانوادگی؛ سلامت و بهداشت روان برای کودکان، نوجوانان، بزرگسالان، و خانواده؛ آمادۀ خدمت به متقاضیان است.

در خصوص مشکلات خانوادگی باید توجه نمود که خانواده دارای جنبه‌های پراهمیت روان‌شناختی، و حقوقی است. اختلاف خانوادگی تمام زوایای زندگی افراد را عمیقاً تحت تأثیر قرار می‌دهد و باید سریعاً حل و فصل شود. معمولاً در زمان ازدواج مسائل حقوقی مربوط مورد غفلت قرار گرفته و موجب مشکلات عدیده‌ای در آینده می‌شود؛ در هنگامه دعاوی خانوادگی نیز عدم تسلط بر قوانین و همزمان عدم توجه به جنبه‌های روان‌شناختی، موجب هدر رفتن مدت مدیدی از عمر زوجین و فرزندان می‌شود. تلاش ما بر آن است که با ورود تخصصی به این حوزه، خدمات روانشناختی و خدمات حقوقی را به صورت همزمان و مکمل فراهم نماییم، تا بتوانیم به بهترین شکل در مشاوره قبل ازدواج، اختلافات زوجین، و همچنین دعاوی خانوادگی، به مراجعان خود ارائه خدمت نماییم. نگاهی به آمار طلاق در جامعه، ضرورت توجه کامل زوجین و نیز برنامه‌ریزی کافی مراکز مشاوره در این موضوع مهم را آشکار می‌نماید.

علاوه بر خدمات به صورت حضوری، مشاوره اینترنتی برای کسانی که امکان دسترسی و حضور در مرکز را ندارند نیز در دسترس است. همچنین این مرکز آمادگی همکاری با مدارس و سایر سازمان‌ها برای ارائه دوره‌های آموزشی روانشناسی، برگزاری سخنرانی یا کلاس‌های دوره‌ای برای اولیا و مربیان، و دانش‌آموزان، برگزاری کارگاه‌ها و سمینارهای آموزشی را دارد.

مرکز مشاوره روانشناختی و حقوقی دکتر علیرضا متحدی مرکز مشاوره روان شناختی و حقوقی ارشاد مشاوره پیش از ازدواج مشاوره قبل از ازدواج حل و فصل دعاوی و اختلافات خانوادگی مطالبه مهریه نفقه و حقوق مالی خانوادگی