رعایت توانایی فهم کودکان و همزبانی با آنها
1- کودک تمایل دارد که معلم و همکلاسانش بدانند که وی با استعداد است. این شناسایی استعداد به وی احساس اعتماد به نفس و اطمینان خاطر می دهد.
2- یکی از بزرگترین رسالت پدران و مادران در درجه اول شناسایی استعدادها و نیروهای روانی کودکانشان است. بدیهی است که پس از شناسایی استعدادها باید بکوشند آن ذخایر وجودی را استخراج نمایند.
3- او را در رشته ای از دانش آموزی سوق دهید که در عین تطابق با استعدادش باشد.
4- باید توجه داشته باشید که برحسب استعداد هر فردی برایش تکلیفی در نظر بگیرید و کسانی که در سطح پایین تری قرار دارند تکالیف دشوار و خارج از توانایی آنان در اختیارشان نگذارید.
5- در درجه اول باید کودک را بشناسید سپس استعدادهای او را پرورش دهید.
6- استعدد فرزندانتان را بشناسید و با ایجاد زمینه مساعد امکان فعالیت آنها را فراهم آورید.
7- نسبت به تفاوتهای فردی میان کودکان و نوجوانان هوشیار باشید.
8- باید توجه داشته باشید اختلاف عمیق تری بین افراد وجود دارد و این اختلاف در استعدادها و رغبت های کودکان است. هرکسی براساس استعداد ذاتی و تمایلات فطری به چیزی و کاری علاقه مند است. اولیاء نباید این علایق را نادیده بگیرند.
9- به همان اندازه که به کار بچه های باهوش اهمیت می دهید به فعالیتهای افراد کم هوش نیز توجه داشته باشید.
10- شما والدین و مربیان عزیز بایستی از وجود تفاوتهای فردی میان کودکان آگاه باشید که اولاً: از دو کودک همسن و یا کودکان یک خانواده انتظارات یکسانی نداشته باشید ثانیاً: از تحقیر و سرزنش بی دلیل کودک به جهت دیر آموزی خودداری کنید.
11- آگاه باشید که علت پایین بودن نمرات کودک شما فقط کاهلی و بازیگوشی نیست بلکه ممکن است بعلت ضریب هوشی پایین و میزان درک اندک باشد.
12- با شاگردان خود در عین شادابی و گشاده رویی و اظهار شادمانی و محبت خوش آیند و صمیمانه و ابراز دلسوزی و احسان به آنها از طریق بذل علم و مقام و گرامیداشت آنها- در حد وسع و امکانات- برخورد و ملاقات کنید.
13- از توانایی فرزندانتان به نحو احسن استفاده کنید.
14- آنچه انجام آن برای کودک سنگین و طاقت فرساست از او نخواهید.
15- والدین محترم به اندازه امکانات و استعدادهای فرزندانتان از آنها مسئولیت بخواهید.
16- توقعات و انتظارات خود را از کودکان و نوجوانان، با توجه به شناختی که از جنبه های عقلانی- عاطفی آنها دارید متعادل و متناسب سازید.
17- تحمیل کار سنگین به کودک او را عاجز و احساس ناتوانی را در او قوت می بخشد.
18- از آنها نخواهید با قدم نهادن در شغل یا کاری که دلخواهشان نیست جبران ضعف و شکست شما را بکنند.
19- از بچه هایتان در بزرگی نخواهید که همان شوند که شما هستید.
20- کودکانی را که کمتر از 14 سال دارند بالاجبار وارد بازار کار نکنید چون از حوادث ناشی از آن رنج می برند.
21- باید به نیکی بر فرزندانتان یاری کنید و فوق طاقت از ایشان توقع ننمایید و چون ناشکیبا و ملول باشند برایشان تکلفی نفرمایید و از طاعت خداوند آنان را منع نکنید و به تربیت ایشان منّتی نگذارید.
22- آنچه را که کودک در قوه و قدرت خویش داشته و انجام داده است از او قبول کنید.
23- روشهای تربیتی و چگونگی برخورد با کودک و نیز انتظاراتی که از وی دارید باید متناسب با شرایط و خصوصیات ویژه او باشد.
24- از پسران خود به یک گونه درخواست و توقع داشته باشید و از دختران خود درخواست و توقعی دیگر.
25- به رفتار کودک آنگونه که هست نگاه کنید نه آن گونه که می خواهید باشد.
26- کودک و نوجوان خود را با دیگران مقایسه نکنید زیرا هیچگاه دو فرد از نظر خصایص روحی و به ویژه شرایط عاطفی یکسان نیستند.
27- در نظر داشته باشید که معلومات تجربی کودک محدود است بنابراین باید از تفسیر و توضیحات اضافی که مافوق نیروی ادراک کودک باشد خودداری کنید.
28- از فرزند توقعات سنگین و طاقت فرسا نداشته باشید اگر چنین کنید فرزندتان دروغگو و بدبین به دین خدا بار می آید.