دکتر علیرضا متحدی

فضایی برای انتشار مطالب حقوقی و روانشناسی

فضایی برای انتشار مطالب حقوقی و روانشناسی

مرد خردمند هنر پیشه را
عمر دو بایست در این روزگار
تا به یکی تجربه اندوختن
با دگری تجربه بردن به کار!

مهمترین ابزار قدرت و موفقیت در زمانه حاضر "آگاهی" است. اگر افراد قبل از هر اقدامی جستجوی اطلاعات نمایند، و اگر صاحبان دانش و تجربه و اندیشه، احساس وظیفه کنند که تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهند، همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیمات درست تر، جلو خسارات و شکستها را گرفته و استفاده بهتری از عمر و انرژی خود داشته باشند.

در این پیج اطلاعاتی در حوزه حقوق و روانشناسی که دارای جذابیت، و عمدتا مورد نیاز مردم است منتشر می شود. باشد که مورد رضایت و استفاده قرار گیرد.
همچنین تلاش می شود در حد امکان سوالات حقوقی عزیزان را پاسخگو باشیم. می توانید سوالات خود را در پیامرسانهای داخلی مطرح فرمایید. در اولین فرصت و در حد مقدورات پاسخ کافی ارائه خواهد شد.

تابلو اعلانات


بهتر است بدانیم ما برای موفقیت در روابط خانوادگی، شغلی و اجتماعی خود نیازمند یک پل ارتباطی محکم و قوی هستیم. تا این پل ارتباطی قوی وجود نداشته باشد، اطلاعاتی بین ما و اطرافیان رد و بدل نمی شود - حداقل اطلاعات به طور دقیق رد و بدل نمی شود و احتمال نافرمانی و اطاعت نکردن کودک از دستورات وجود دارد.
در نظر بگیرید شما کارمند اداره ای هستید و رئیسی بداخلاق و پرخاشگر دارید. او برای پیشبرد کارهای اداره مدام از تنبیه، توبیخ و داد و فریاد استفاده می کند. شما ممکن است کارهایی را از روی ترس انجام دهید، ولی به هیچ وجه از روی علاقه و خلوص نیّت و با جان و دل کار نخواهید کرد. ولی اگر رئیس شما در عین حال که بر اجرای قوانین و وظایف تأکید دارد، برخوردی خوب و مناسب نیز با شما داشته باشد، برای توانایی های شما ارزش قائل شود، به علت موفقیت در کارتان برای شما پاداش در نظر بگیرد و در صورت بروز مشکل با شما صحبت کند و به فکر حل مسالمت آمیز مشکلات باشد، نه فقط شما در محیط کار دچار خستگی، تنش و فرسودگی نمی شوید بلکه خلاقیت و انگیزه تان نیز شکوفا می شود و این مسئله هم به نفع آن اداره خواهد بود و هم به نفع شما.
مثال فوق اهمیت ارتباط را در زندگی ما نشان می دهد.
ما کسی را دوست داریم که با ما ارتباط خوبی دارد، ما از دستورات کسی اطاعت می کنیم که او را دوست داریم.
پس اگر می خواهید فرزندان تان از شما اطاعت کنند، دستورات شما را گوش دهند و ارزش های اخلاقی شما را بپذیرند، ابتدا باید با آن ها ارتباط خوبی برقرار کنید.
اگر شما والدی کج خلق و ایرادگیر باشید، فرزندان تان فقط تا زمانی از شما اطاعت می کنند که از شما بترسند. به محض رسیدن به توانایی فکری و جسمی متوجه می شوند که ترس بی مورد است. بنابراین، مقابل شما می ایستند و رابطه معکوس می شود.
بسیاری از والدین نگران آن هستند که چرا فرزندان شان ارزش های دینی و اخلاقی آن ها را نمی پذیرند؟ چرا آن ها را به عنوان الگویی برای همانند سازی انتخاب نمی کنند؟ شاید بخشی از آن به این علت است که شما نتوانسته اید ارزش های مورد نظر خود را به آن ها منتقل کنید.
شما مانند جزیره ای هستید که پر از ذخایر طلا و سنگ های قیمتی است، ولی نمی تواند سنگ های قیمتی خود را برای استفاده و فروش به شهر منتقل کند؛ چون، هیچ راهی بین این جزیره و شهر وجود ندارد. مادامی که راه مناسب و امنی وجود نداشته باشد، طلایی منتقل نخواهد شد.
حال برای این که شما بخواهید ذخایر ارزشمند وجودتان را به فرزندان تان منتقل کنید باید به دنبال پل ارتباطی بگردید.
برای ایجاد ارتباطی مثبت و قوی با کودکان خود موارد زیر را در نظر بگیرید:

زمان کافی و مناسبی را با فرزند خود سپری کنید

شاید گذاشتن وقت و زمان برای کودکان در زندگی پرمشغله ی امروز امری فانتزی و لوکس به نظر برسد، ولی آن چه در این مقوله مهم است کیفیت این زمان است و کمیت آن چندان اهمیت ندارد. شما از هر فرصتی حتی زمان های یک یا دو دقیقه ای نیز می توانید استفاده کنید که با کودک خود حرف بزنید، جواب سؤال او را بدهید، او را نوازش کنید با او بازی کنید و به نقاشی او توجه کنید، ولی باید این کار به طور مکرر در طول روز انجام شود. می توانید از محل کار به او تلفن بزنید یا در هفته زمان هایی را به فعالیتی اختصاص دهید که مورد علاقه ی فرزند شماست، فعالیت هایی مثل دوچرخه سواری، رفتن به پارک، سینما و رستوران و... فراموش نکنید که ممکن است نیازها و علائق کودکان با هم متفاوت باشد. مثلاً علائق و نیازهای کودک پنج ساله با نوجوان هفده ساله و یا علائق و خواسته های فرزند دختر شما با فرزند پسرتان کاملاً متفاوت باشد، پس برای هر یک از فرزندان خود باید وقت اختصاصی و ویژه ای در نظر بگیرید.

فعالیت مشترکی را با فرزند خود انجام بدهید که مورد علاقه ی اوست

بچه ها خیلی دوست دارند که با پدر و مادرشان کار و فعالیتی را به طور مشترک انجام دهند. گاه فرزندتان به سراغ شما می آید تا:
- مامان اجازه بده من هم در آشپزی کمکت کنم.
- من هم می خواهم سبزی پاک کنم.
- بابا من هم می خواهم در شستن ماشین بهت کمک کنم.
- بابا من آچار را بهت بدم؟
- بابا می آیی با هم توپ بازی کنیم؟
خوب چرا از همین زمان ها برای تحکیم روابط خود با فرزندان تان استفاده نمی کنید؟ شما می توانید فعالیت های مشترک زیادی را در خانه و خارج از خانه تدارک ببینید. می توانید بازی هایی را تدارک ببینید که مورد علاقه ی آن هاست. در زیر مثال هایی آورده شده است. به عقیده ی شما، فرزندتان به کدام یک از این فعالیت ها و بازی ها علاقه مند است؟
- به پارک یا محلی بروید و با هم دوچرخه سواری کنید.
- یک روز بعدازظهر با هم کیک بپزید.
- شب جمعه با هم به رستوران بروید و غذای مورد علاقه ی او را بخورید.
- با هم والیبال بازی کنید و یا کشتی بگیرید.
- با هم به بازی کامپیوتری بپردازید.
- با هم کتاب داستان بخوانید و یا به موسیقی گوش دهید.
- با اسباب بازی ها و عروسک هایش بازی کنید.
- با هم اسم فامیل بازی کنید.

با کودک خود حرف بزنید

می توانید از هر فرصتی برای حرف زدن با کودک خود استفاده کنید، مثلاً، زمانی که او سراغ شما می آید و سؤالی می پرسد، زمانی که با هم تنها در منزل هستید، زمانی که با هم بیرون رفته اید و در پارک یا خیابان مشغول قدم زدن هستید. راجع به خودتان با او صحبت کنید. راجع به خاطرات دوران کودکی تان، راجع به علائق تان، و درباره ی موضوعاتی که کودک به آن علاقه مند است و توجه نشان می دهد. زمانی که او سراغ شما می آید و راجع به علائق، خواسته ها، آرزوها و برنامه هایش صحبت می کند، با علاقه به حرف هایش گوش دهید.

احساسات خود را نشان دهید

او را نوازش کنید، بغل کنید، لمس کنید و ببوسید. احساسات خود را به فرزندتان نشان دهید، اما توجه داشته باشید که سن و شخصیت کودک چه ابراز احساساتی را می طلبد. شاید اگر فرزند نوجوان تان را جلوی دوستش بغل کنید و ببوسید، خجالت بکشد و دوست نداشته باشد که شما با او این گونه رفتار کنید و احساس کند که شما مثل بچه ها با او رفتار می کنید در حالی که او بزرگ شده است. در مورد نوجوانان می توانید با تکان دادن دست، چشمک زدن یا دست به شانه ی او گذاشتن احساسات خود را نشان دهید. در حالی که کودک پنج ساله ی خود را بغل می کنید، ماساژ می دهید، قلقلک می دهید و او را می بوسید. نشان دادن عواطف و احساسات مثبت باعث احساس اطمینان و پیوند امن با والدین می شود. نه فقط شما باید فرزندتان را بدون قید و شرط دوست داشته باشید، بلکه باید این دوست داشتن را نشان دهید. حتی در روابط بزرگسالان نیز نشان دادن احساسات مثبت باعث تحکیم روابط می شود. از آن گذشته، چرا باید کلام مثبت را از اطرافیان مان دریغ کنیم. ما می توانیم به دیگران بگوییم: دلم برایت تنگ شده بود، صدایت را که می شنوم خوشحال می شوم، چه قدر این رنگ برازنده ی توست، خندیدن زیبایت مرا یاد مادرم می اندازد و...
فراموش نکنید که بچه ها بیش از همه نیازمند توجه، تحسین و تعریف و احساسات مثبت هستند. پس به آن ها بگویید: دوستت دارم، به تو افتخار می کنم، خیلی از رفتارت در مهمانی خوشم آمد و... هر چند گاهی ممکن است آن ها رفتارهایی داشته باشند که شما را ناراحت می کند، اما شما همچنان آنان را دوست دارید. این دوست داشتن را نه فقط در کلام، بلکه در رفتار و عمل خود نیز نشان دهید. وقتی در روز تولد او با هدیه ی مورد علاقه اش به منزل می روید، وقتی نقاشی او را به دیوار می کوبید، وقتی راجع به موفقیت تحصیلی او با مادربزرگ صحبت می کنید، وقتی عکس او را داخل کیف خود می گذارید و... این ها همه راه هایی هستند که بیانگر عشق و علاقه ی شما به کودک تان است.

او را تشویق کنید و به او پاداش دهید

همیشه وقتی به این موضوع می رسیم، واکنش والدین این است که او را خیلی تشویق می کنم، خیلی به او جایزه و پاداش می دهم، اما اصلاً فایده ای ندارد، تازه به ما زور هم می گوید. مثلاً، می گوید اول باید برایم موبایل بخری، بعد من درس بخوانم. اول پول بده برم خوراکی بخرم، بعد می نشینم سر تکالیفم.
آیا شما هم جزء همین دسته از والدین هستید که می اندیشند پاداش و تشویق کردن فایده ای ندارد؟ توصیه می کنم حتماً صفحات بعد را بخوانید، مطمئناً نظرتان عوض خواهد شد. شاید ما تا به حال تشویق نمی کردیم و شاید ما به جای این که پاداش بدهیم، رشوه می دادیم؟

پاداش و تشویق چیست؟

فکر می کنم قبل از هر چیز باید تعریفی صحیح از تشویق و تنبیه داشته باشیم. بسیار رخ داده است که والدین تمام درها را به روی درمان گر می بندند و اصرار دارند ناامیدی خود را به او نیز انتقال دهند: هر کاری که شما بگین براش کردم، آن قدر تشویقش کردم، آن قدر تنبیهش کردم که حد نداره، فایده ای نداره، همه چیز داره، همه جور اسباب بازی داره، همه ی چیزهایی که بچه های دیگه حسرتش را می خورند، ماشین کنترلی داره که داییش براش از آمریکا آورده، فکر کنم دویست هزار تومان قیمت داره، کامپیوتر داره، آتاری داره، از تنبیه هم که بخوام براتون بگم کتکش زدم، تو دستشویی زندانیش کردم، یک هفته باهاش قهر کردم، باباش گفت می رم و دیگه به خونه برنمی گردم و یک هفته هم رفت پیش پدر و مادرش، شاید این بچه اونو نبینه آروم بشه و یه ذره اطاعت کنه، اما فایده نداشت که نداشت و...
ببینید که چه قدر شگفت انگیز است؟ این پاداش ها و تنبیه های غلط!!!
خیلی ساده بگویم، اگر کاری کنید که رفتار خوب و مثبت کودک شما بیشتر شود یعنی آن را تشویق کرده اید و اگر کاری کنید که رفتار منفی و غلط کودک شما کم تر شود یعنی او را تنبیه کرده اید. پس تشویق رخداد یک رفتار را افزایش می دهد و تنبیه آن را کم می کند.
حال که آموختید تنبیه و تشویق چیست، با هم تمرینی را انجام می دهیم تا ببینید در چه مورد تشویق و در چه مورد تنبیه صورت گرفته است؟
- کودک شما دوستش را هنگام بازی کتک زده است. شما او را کتک می زنید و تهدید می کنید که بار دیگر نباید چنین رفتاری داشته باشد، ولی کودک شما مکرراً این رفتار را تکرار می کند. (شما با کتک زدن او را تشویق به کار منفی کرده اید.)
- کودک شما با شیلنگ روی شما آب می پاشد، شما در حالی که خودتان را کمی جمع می کنید و دست تان را جلوی صورت تان می گیرید و از کار او خنده تان گرفته است، می گویید: نکن، نکن من خیس شدم ها؟ (شما رفتار منفی کودک را تشویق کرده اید.)
- کودک شما گریه می کند، جیغ می کشد، پاهایش را روی زمین می کوبد. شما او را بغل می کنید، می بوسید، نوازش می کنید، به او شکلات و بستنی می دهید، او را نزد مادربزرگ می برید، ‌همه دورش جمع می شوید و التماس می کنید که گریه نکند وگرنه مریض می شود (شما رفتار منفی کودک را تشویق کرده اید.)
- نوجوان شما خسته و بی حوصله است، از سر درد می نالد برای این که حوصله اش سر رفته است. نه تکالیف درسی اش را انجام داده است و نه وظایفی را که در خانه به عهده دارد. نق می زند، شکوه و ناله می کند. شما به او می گویید امروز حوصله نداری درس نخوان، زنگ بزن دوستت بیاید با هم بروید بیرون. (شما رفتار منفی نوجوان را تشویق کرده اید.)
- کودک شما ناسزایی آموخته است و آن را بر زبان می آورد. شما یک ساعت تمام او را نصیحت می کنید، با او بحث می کنید که حرف زشتی زده است و اگر بابا بفهمد ناراحت می شود، اگر مامان بزرگ بفهمد این طور می شود، این کار را فقط بچه های بد انجام می دهند و... (شما رفتار منفی کودک خود را تشویق کرده اید.)
- کودک شما اسباب بازی هایش را جمع می کند و داخل کمد می گذارد. سپس به سوی شما که داخل آشپزخانه هستید می آید و می گوید: «مامان، مامان من اسباب بازی هایم را جمع کردم و داخل کمد گذاشتم.» شما نگاهی به او می اندازید و بدون توجه به کار مثبت کودک می گویید: «باز بدون دمپایی آمدی توی آشپزخانه، چند بار بهت گفتم پاهات کثیف می شه، دمپایی بپوش.» (شما رفتار مثبت کودک خود را تشویق نکرده اید و به آن بی توجهی کرده اید.)
- کودک شما در اتاق انتظار مطب دو ساعت کنار شما می نشیند. مکان و زمان برای وی بسیار خسته کننده است، ولی چیزی نمی گوید و رفتار نامناسبی نیز انجام نمی دهد. در پایان، شما دست های او را می گیرید و از مطب خارج می شوید و به منزل برمی گردید. (شما به رفتار مثبت کودک خود بی توجهی کرده اید.)
با این مثال ها روشن شد که در تشویق سعی بر افزایش رفتارهای مثبت و در تنبیه هدف کاهش رفتارهای منفی است. اینک می توانید برنامه ریزی صحیحی از تشویق و تنبیه برای کودک خود داشته باشید، ولی قبل از آن باید دانش و مهارت خود را در این زمینه افزایش دهید.

انواع تشویق

شما می توانید پاداش های مختلفی را برای تشویق کودک خود به کار برید که در زیر به آن ها اشاره می شود. ببینید برای کودک شما کدام یک می تواند کاربرد داشته باشد.

- پاداش کلامی:

این پاداش جزء مهم ترین تشویق ها و پاداش هاست. گرچه در مورد کودکان خردسال اهمیت ویژه ای دارد، ولی در هر رده ی سنی ما نیازمند این گونه پاداش های کلامی هستیم. در پاداش های کلامی بهتر است دقیقاً به رفتاری که کودک انجام داده است اشاره و آن را توصیف کرد.
«آفرین که لباس هاتو داخل کمد آویزان کردی.»
«به به، آفرین به دختر گلم که بعد از بازی اسباب بازی هاشو جمع کرده.»
«چه قدر لذت می برم وقتی می بینم مشقاتو تمام می کنی، بعد میری سراغ بازی.»
اوایل که شما شروع به تحسین و تشویق کودک می کنید باید برای کوچک ترین تلاش های او اهمیت قائل شوید و حتی اگر کاری را به طور کامل و ایده آل انجام نداد، به او پاداش دهید. به تدریج که رفتار تثبیت می شود می توانیم پاداش ها را کم تر کنیم.

- پاداش غیرکلامی:

مثل نوازش کردن، بوسیدن، بغل کردن، چشمک زدن، دست به موها و شانه های کودک زدن و... البته توجه داشته باشید که از این رفتارها فقط به عنوان پاداش استفاده نمی شود و شما در بسیاری از مواقع برای ابراز علاقه و تثبیت رابطه ای صمیمی از آن ها استفاده می کنید.

- پاداش فعالیتی:

به این معنا که شما کار و فعالیتی را با کودک انجام دهید که مورد علاقه ی اوست. این فعالیت ها چنین اند: انجام دادن یک بازی (مثل عروسک بازی، بازی با لگو و جورچین، ماشین بازی، دوچرخه سواری، بازی با کامپیوتر، توپ بازی و...)، خواندن کتاب داستان، پختن کیک یا غذای مورد علاقه ی کودک، قدم زدن، رفتن به پارک، رفتن به استخر، رفتن به خانه ی اقوام نزدیک مثل مادربزرگ، خاله، عمه و... که مورد تمایل کودک یا نوجوان است.
همانند مورد قبل این گونه فعالیت ها نه فقط به عنوان پاداش، بلکه برای ایجاد یک رابطه ی خوب و نشان دادن علایق و احساسات نیز انجام می شود. فراموش نکنید که انتخاب فعالیت ها بر اساس علاقه ی کودک باشد. ممکن است شما به شنا علاقه ی وافر داشته باشید و به همین علت کودک خود را نیز مجبور می کنید که با شما در استخر شنا کند. این مورد نمی تواند به عنوان پاداش برای کودک شما محسوب شود.

- پاداش مادی:

شامل اشیاء، وسایل و اسباب بازی های مورد علاقه ی کودک، خوراکی، لباس و...

تشویق صحیح و مناسب چه ویژگی هایی دارد؟

نباید برای تشویق و پاداش صرفاً یک چیز مادی در نظر گرفته شود.
بسیاری از والدین وقتی سخن از تشویق به میان می آید می گویند: «هرچه برایش اسباب بازی می خرم فایده ندارد. هیچ چیزی برای این بچه تشویق نیست. هیچ خوراک و پوشاکی، و هیچ تفریحی او را راضی نمی کند.» وقتی از آن ها پرسیده می شود که یعنی هیچ چیز نیست که بتوان برای او به عنوان پاداش استفاده کرد. می گویند: «خیر، هیچ چیز، هیچ چیز.»
حتی اگر با او با اسباب بازی هایش بازی کنید؟ با هم به حمام بروید و آب بازی کنید؟ با او به دوچرخه سواری بروید؟ و پاسخ والدین این است: «او عاشق بازی کردن با ماست، اگر بخواهیم با او بازی کنیم دیگر رهای مان نمی کند.»
چرا فکر می کنید پاداش و تشویق حتماً باید یک چیز مادی و خریدنی باشد؟ ممکن است ده دقیقه بازی با کودک مهم ترین پاداش برای او باشد. هر کودکی اگر از تمام پاداش های دنیا خسته شود و برایش بی اهمیت باشد، مطمئن باشید ارتباط با شما و انجام دادن یک بازی و فعالیت لذت بخش با شما بزرگ ترین پاداش دنیا برای اوست.

تشویق باید چیزی باشد که مورد علاقه ی کودک است.

بسیاری از والدین فکر می کنند همان چیزی که برای خودشان خیلی مهم است و ممکن است برای ‌آن ها پاداش باشد، برای فرزندشان نیز پاداش است. خیلی از کسانی که به شعر و ادبیات علاقه دارند، زمانی که می خواهند برای دوستی یا عزیزی هدیه بگیرند کتاب یا نوار شعر می گیرند. یا اگر به موسیقی علاقه دارند، کاستی از نوازنده ای معروف می گیرند. پس ما در زمان هدیه و پاداش دادن به دیگران، بیش تر علائق خود را در نظر می گیریم و به خواسته و علاقه ی طرف مقابل کم تر اهمیت می دهیم. در حالی که ما کتاب شعر را ترجیح می دهیم، ولی دوست ما ممکن است به راکت تنیس علاقه داشته باشد.
پس در پاداش دادن به کودکان حتماً بدانید که علاقه مندی آن ها به چیست. برای یک بچه پول به عنوان پاداش عمل می کند، برای بچه ای دیگر پول کوچک ترین ارزشی ندارد و این که با پدرش به استخر برود برای او بزرگ ترین پاداش است. برای کودکی خرید یک اسباب بازی، یک وسیله ی کامپیوتری و برای بچه ی دیگر رفتن به خانه ی مادربزرگ پاداش محسوب می شود.
شما باید علائق فرزندتان را بشناسید، ببینید برای هریک از فرزندان تان چه چیزی می تواند به عنوان تشویق یا پاداش عمل کند.

باید از قبل مشخص شود که بابت چه رفتاری به کودک پاداش می دهید و چه نوع پاداشی می دهید.

پس هم نوع تشویق باید مشخص شود و هم این که چه رفتاری سبب این تشویق می شود. به مثال های زیر دقت کنید:
- وقتی مشق هایت را نوشتی و تکالیف مدرسه ات را انجام دادی، آن وقت می توانی نیم ساعت با کامپیوتر بازی کنی.
- اسباب بازی هایت را که جمع کردی و داخل سبد گذاشتی، به تو یک بستنی می دهم.
- اگر نمره ی فیزیکت بالای 15 شد، می توانی با دوستانت به سینما بروی.
- از این که در شستن ظرف ها به من کمک کردی، متشکرم.
پس اگر کودکی به شما می گوید: «اول بستنی بده تا درس بخوانم. یا تا زمانی که بستنی ندهی درس نمی خوانم.» دیگر در این جا بستنی نقش تشویق یا پاداش را ندارد.
یا اگر نوجوان شما گفت: «اگر برام موبایل بخری، امسال درس می خوانم.» و شما برای او موبایل می خرید، این دیگر تشویق نیست. یا اگر بگویید: «چه دختر خوبی.» تأثیر پاداش کم تر است تا این که بگویید: «متشکرم که در شستن ظرف ها به من کمک کردی.»

تشویق باید هم با رفتار انجام شده و هم با سن، جنسیت و خصوصیات اخلاقی کودک متناسب باشد.

باید بین رفتار کودک و پاداش دریافتی تناسب برقرار کنید. مثلاً، خرید یک دوچرخه در قبال انجام دادن تکالیف مدرسه مناسب نیست. یا وقتی کودک تلاش زیادی می کند و به موفقیتی دست پیدا می کند، مثل کسب رتبه ی برتر تیم ورزشی مدرسه، مسلماً خرید یک خودکار برای او پاداش مناسبی نیست. پس از تشویق کوچک برای رفتار کوچک استفاده کنید و تشویق بزرگ را برای رفتار بزرگ در نظر بگیرید.
شما با توجه به نوع شخصیت و علایق فرزندتان باید تشویق و پاداش مناسبی برای او در نظر بگیرید. بوسیدن و نوازش کردن کودک پنج ساله ممکن است برای او تشویق باشد، ولی بوسیدن یک نوجوان در حضور دوستانش برای او تشویق مناسبی نخواهد بود.

سعی کنید بلافاصله پس از رفتار مثبت، پاداش کودک را بدهید و او را تشویق کنید.

نباید بین رفتار و پاداش مورد نظر زیاد فاصله بیفتد. به ویژه در مورد بچه های کوچک تر؛ چون،‌ آستانه ی صبر، تحمل و انتظار آن ها پایین است. از سوی دیگر، قصد شما از تشویق این است که رفتار مورد نظر تقویت شود. وقتی فاصله ی تشویق تا رفتار زیاد باشد، کودک نمی تواند بین این دو ارتباطی برقرار کند و پاداش، تأثیرش را از دست خواهد داد.
در نظر بگیرید که شما به بچه ی هفت ساله ای که تکالیف مدرسه اش را تا ساعت شش بعدازظهر تمام کرده است، سه روز بعد جایزه بدهید. برای این کودک بهتر است همان شب پاداشی در نظر بگیرید: مثل اجازه ی دیدن یک سریال کمدی تلویزیونی، اجازه ی بازی با کامپیوتر، اجازه ی بازی با پدرش هنگامی که از سرکار برمی گردد.
وقتی به کودک بگویید: «اگر امسال با معدل خوب قبول شوی، پس از امتحانات پدرت برایت دوچرخه می خرد.» کودک باید یک سال انتظار بکشد تا به دوچرخه برسد. این نوع پاداش ها تأثیری در تغییر رفتار ندارد.
به تدریج که کودک بزرگ تر می شود، می توانید بین پاداش و رفتار کمی فاصله بیندازید تا کودک بفهمد همه ی پاداش ها فوری نیستند و برای رسیدن به برخی چیزها باید کمی صبر و تحمل داشته باشیم.
بعضی از کودکان مثل بچه های بیش فعال یا کم توجه، نیاز به پاداش های فوری دارند و اگر بین رفتار و پاداش آن ها فاصله بیفتد، اصلاً خاصیت تغییر رفتار را نخواهد داشت. مثال: این شکلات را برای این برایت خریدم که سه روز پیش که گفتم لباست رو بپوش بریم بیرون، خودت لباست رو پوشیدی!
- تشویق بسیار مؤثرتر بود، اگر این مادر عزیز همان سه روز قبل که کودک به طور مستقل لباسش را پوشیده بود، نزد او می رفت، او را در آغوش می گرفت، می بوسید و می گفت: «آفرین به دختر گلم که خودش لباسش رو پوشید. به خاطر همین یه شکلات برات آوردم.»
پاداش و تنبیهی که کودک خیلی انتظار بکشد تا به آن برسد ارزشی ندارد و نمی تواند باعث تغییر رفتار شود. مثال های زیر را در نظر بگیرید:
- درست رو بخون تا در آینده دکتر بشی، مهندس بشی، پول از سر و کولت بالا بره.
- اگه درست رو نخونی بدبخت می شی، بیچاره می شی، کارگر شهرداری هم نمی شی.
دکتر شدن، مهندس شدن و پولدار شدن پاداش هایی اند که گرچه قشنگ اند، ولی برای کودکی که کلاس سوم دبستان است، بسیار دور است. در صورتی که همه ی شرایط طبیعی و ماورای طبیعی دست به دست هم بدهند، حداقل پانزده تا بیست سال زمان می برد تا کسی به این پاداش ها برسد. پس کودک نمی تواند برای چیزی که قرار است بیست سال دیگر رخ دهد، امروز بعدازظهر بنشیند و درس بخواند. برای امروز بعدازظهر او شما باید به فکر یک بستنی، ‌نیم ساعت بازی با کامپیوتر و یا بازی در حیاط منزل و... باشید.
همین طور تنبیهی مثل بدبخت شدن، بیچاره شدن و کارگر شدن چیزهای دور و غیر ملموسند و اثر تنبیهی خود را اعمال نمی کنند.

برای تغییر رفتار کودک ابتدا از تشویق رفتارهای ساده تر شروع کنید. سعی کنید در ابتدا رفتارهایی را انتخاب کنید که تغییر دادن آن ها راحت تر است تا هم کودک به تغییر رفتارش امیدوار شود و هم شما راضی باشید.

در واقع، شما با این کار به خودتان پاداش می دهید. در نظر بگیرید، کودکی گاه سلام می کند، گاه سلام نمی کند و مادر دوست دارد او همیشه با دیدن کسی، سلام کند. از سوی دیگر، این کودک عادت به برداشتن پول از کیف مادرش دارد و این رفتار را تقریباً هر روز انجام می دهد. او بدون اجازه پول برمی دارد و برای خودش خوراکی می خرد. حال اگر شما، مادر این کودک باشید در ابتدا کدام رفتار را برای برنامه ی رفتاری انتخاب می کنید؟ بدیهی است آن رفتاری که ساده تر است، کم تر مزمن شده است و شدت کم تری دارد. بنابراین، برنامه ی زیر را برای او تدارک می بینید.
- هر بار که سلام کنی، بیست تومان بهت می دهم. علت این که پول به عنوان پاداش انتخاب می شود، برای آن است که پول برای کودک ارزش ویژه ای دارد و از سوی دیگر، دومین مشکل رفتاری کودک را نیز تعدیل می کند.

پس از تثبیت رفتار، تشویق را به طور کامل قطع نکنید.

بدیهی است که قرار نیست این کودک تا آخر عمرش برای هر سلام دادن بیست تومان بگیرد و بعد با افزایش نرخ تورم، مبلغ پاداش از بیست تومان به صد تومان یا بالاتر برسد. به تدریج که رفتار درونی و تثبیت می شود، ما می توانیم از تشویق و تحسین کم تری استفاده کنیم، ولی نباید آن را کاملاً قطع کنیم. حالا به ازای هر چهار - پنج بار رخداد رفتار یک بار به او پاداش می دهیم (تا زمانی که این رفتار آن چنان درونی شود که بدون نیاز به تشویق و تحسین رخ دهد).

هر چند وقت یک بار نوع تشویق ها را عوض کنید.

معمولاً کودکان از تشویق های تکراری خسته می شوند و پس از مدتی آن تشویق و پاداش خاصیت خود را از دست می دهد. به ویژه کودکانی که اختلال بیش فعالی و کم توجهی دارند، معمولاً تنوع طلب و به دنبال چیزهای جدیدند. پس، هر از گاهی نوع تشویق خود را عوض کنید.

تشویق های خاص و ویژه ای برای کودک در نظر بگیرید.

گاهی کودک را با تشویق خاص و متفاوتی ذوق زده کنید؛ این تشویق می تواند چیزی باشد که به نظر او جالب است، مثل رفتن به رستوران، کوهنوردی، دوچرخه سواری، سینما، ترتیب دادن جشنی کوچک و...

قول تشویقی را بدهید که می توانید انجامش دهید.

هیچ گاه قول تشویق هایی را ندهید که نمی توانید آن ها را عملی کنید. اگر نمی توانید او را به سفر ببرید، برای او سی دی مورد علاقه اش را تهیه کنید، او را به استخر ببرید و یا برایش دوچرخه بخرید، این تشویق ها را برای او در نظر نگیرید.
اگر به کرّات قول بدهید و آن را انجام ندهید، به تدریج کودک اعتمادش را به شما از دست خواهد داد و وعده های بدون عمل شما باعث تغییر رفتارش نخواهد شد.
چنان چه به هر دلیلی نتوانستید پاداش وعده داده شده به کودک را عملی کنید، با او صحبت کنید. مثلاً:
قرار بود این جمعه بریم خونه ی مادربزرگ، ولی داره برامون مهمون میاد، به نظر تو چه کار کنیم؟... و در نهایت، برای قرار بعدی با هم به توافق برسید.

در مورد تشویق، نظر و خواسته ی کودک را جویا شوید.

بسیاری از مواقع می توانید با به خاطر آوردن کارهایی که کودک قبلاً از شما می خواست، نوع تشویق را انتخاب کنید. در غیر این صورت، از کودک بخواهید تا بگوید از چه فعالیت هایی لذت می برد. می توانید فهرستی از فعالیت های مختلف تهیه کنید و در اختیارش قرار دهید تا هم قدرت انتخابش بالا رود و هم بتواند به راحتی فعالیت مورد علاقه اش را انتخاب کند.
در صورتی که کودک خواسته ی نامتناسبی داشته باشد، به راحتی به او بگویید که نمی توانید چنین پاداشی را به او بدهید.

پاداش های بزرگ را به اجزای کوچک تر تقسیم کنید.

می توانید هر روز یک ستاره به ازای انجام دادن تکالیف مدرسه به او بدهید و وقتی ستاره های کودک به عدد خاصی رسید، برای او جایزه ی بزرگ تری تهیه کنید. یا در مورد کودکی که شب ادراری دارد به توافق رسیده اید که به ازای یک هفته که کودک شب ادراری نداشته باشد، او را به سینما ببرید. می توانید این پاداش را این گونه اجرا کنید که به ازای هر شبی که خشک بود، یک ستاره به او بدهید و قرار بگذارید وقتی ستاره ها به پنج عدد رسید، او را به سینما ببرید. یا قرار است برای کودک خود دوچرخه بگیرید، می توانید عکسی از یک دوچرخه بکشید و مانند قطعات پازل آن را به بخش های کوچکتر تقسیم کنید. در مقابل رفتارهای مختلف یکی از این قطعات را به او پاداش بدهید تا زمانی که پازل تکمیل شود و شما دوچرخه را برای او بخرید.

پاداش های مادی باید متناسب با وضعیت مالی خانواده باشد.

شما به هیچ وجه مجبور نیستید پاداش هایی را برای کودک خود در نظر بگیرید که توان خرید آن را ندارید. مطمئنم همیشه جایگزین هایی وجود دارند. فقط باید آن ها را بیابید.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی