دکتر علیرضا متحدی

فضایی برای انتشار مطالب حقوقی و روانشناسی

فضایی برای انتشار مطالب حقوقی و روانشناسی

مرد خردمند هنر پیشه را
عمر دو بایست در این روزگار
تا به یکی تجربه اندوختن
با دگری تجربه بردن به کار!

مهمترین ابزار قدرت و موفقیت در زمانه حاضر "آگاهی" است. اگر افراد قبل از هر اقدامی جستجوی اطلاعات نمایند، و اگر صاحبان دانش و تجربه و اندیشه، احساس وظیفه کنند که تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهند، همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیمات درست تر، جلو خسارات و شکستها را گرفته و استفاده بهتری از عمر و انرژی خود داشته باشند.

در این پیج اطلاعاتی در حوزه حقوق و روانشناسی که دارای جذابیت، و عمدتا مورد نیاز مردم است منتشر می شود. باشد که مورد رضایت و استفاده قرار گیرد.
همچنین تلاش می شود در حد امکان سوالات حقوقی عزیزان را پاسخگو باشیم. می توانید سوالات خود را در پیامرسانهای داخلی مطرح فرمایید. در اولین فرصت و در حد مقدورات پاسخ کافی ارائه خواهد شد.

تابلو اعلانات

یکی از روش های تربیت « موعظه » است. موعظه با تعلیم و سخنرانی و اقامه برهان تفاوت دارد و از تأثیر ویژه ای برخوردار است. به هنگام وعظ، سخن به گونه ای به شنونده القاء می شود که در قلب او نفوذ می کند و حالت رقت و صفا و نورانیّت در او به وجود می آورد. گرچه موعظه غالباً به صورت خطایی القاء می شود، و در آن از براهین عقلیه استفاده نمی شود؛ اما اثر آن بیشتر از استدلال های عقلی است.
امام حسین (علیه السلام) در شب و روز عاشورا بسیار نصیحت کرد، به طوری که در روایت تعبیر شده که حضرت در نصیحت و موعظه مبالغه کرد. هم چنین در نامه هایی که حضرت علی (علیه السلام) برای فرزندش امام حسن (علیه السلام) می نویسد نقش موعظه کاملاً برجسته و شفاف است. در یکی از نامه ها حضرت می فرماید: « پسرم! قلبت را با موعظه مونس کن »(1)

موعظه

حکمت

با دل کار دارد

با عقل کار دارد

تذکر است

تعلیم و یادگیری است

غفلت را از بین می برد

جهل را از بین می برد

بیداری است

آگاهی است

موعظه کننده باید خود عامل باشد

در حکمت، از گمراه هم می توانید حکمت را بگیرید


حضرت علی (علیه السلام) به امام حسن (علیه السلام) می فرماید: « احی قلبک بالموعظة؛ » (2) موعظه فطرت انسان را بیدار می کند و در دل می نشیند و از دلیل و برهان و امر و نهی بیشتر تأثیر دارد. پندپذیری استعدادی است که در جان انسان نهاده شده و برای قبول تربیت آماده اش ساخته است. پند و نصیحت یک نیاز طبیعی است ممکن است کسی از تعلیم دیگران بی نیاز باشد؛ اما هیچ کس نیست که از موعظه بی نیاز باشد. حتی دانشمندان و افراد صالح نیز گاهگاهی به موعظه نیازمند می شوند. اسلام نیز موعظه را امری مفید و مؤثر می داند و در ارزش و اهمیت آن احادیث فراوانی آمده است.

آیات و روایات در مورد موعظه و نصیحت

قرآن می فرماید: « این کتاب محبّت و بیان است برای مردم و هدایت و موعظه برای پرهیزکاران ».(3)
قرآن کریم: « ای مردم! این قرآن از جانب خدا برای شما موعظه آمده و شفای دل های شما و هدایت و رحمت برای مؤمنین است ».(4)
قرآن کریم: « مردم را تذکر و پند بده؛ زیرا تذکر برای مؤمنین سودمند است ».(5)
خداوند در قرآن به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: « مردم را به وسیله حکمت و موعظه حسنه به راه پروردگارت دعوت کن ».(6)
حضرت علی (علیه السلام) می فرمایند: « به سبب موعظه غفلت زدوده می شود ».(7)
علی (علیه السلام) می فرمایند: « موعظه و پند مایه حیات دل هاست ».(8)
امام خمینی (علیه السلام) می فرمایند: انسان باید هم خودش را موعظه کند و هم در معرض موعظه واقع بشود. هیچ انسانی نیست که محتاج موعظه نباشد. منتها انسان های والا، واعظ آنان خداست.

نکاتی که در نصیحت و موعظه باید رعایت شود

1- کسی که می خواهد پند و اندرز بدهد باید خودش عامل باشد و علاوه بر تذکر زبانی، از نظر رفتار و کردار هم اهل عمل باشد. امام صادق (علیه السلام) فرمودند: « چنانچه عالم به علم خود عمل نکند، موعظه اش از قلوب زایل می شود؛ چنان که باران از جای صاف می لغزد. »(9)
2- موعظه در خفا و به صورت خصوصی به فرد عرضه گردد تا فرد در مقابل آن مقاومت نکند؛ یا این که اگر در جمع بیان می شود شخص خاصّی را در نظر نداشته باشد.
3- موعظه و نصیحت کوتاه باشد تا بهتر مورد قبول قرار گیرد، خصوصاً در مورد نصیحت کودکان.
4- موعظه باید رسا و بلیغ و سنجیده باشد. خدا در قرآن می فرماید:
( یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَدِیداً )؛(10)
ای کسانی که ایمان آورده اید تقوا پیشه کنید و سخن حق بگویید.
5- باید در کمال نرمی و ملایمت و خیرخواهی نصیحت کرد. خداوند در قرآن به حضرت موسی (علیه السلام) می فرماید: « با فرعون با نرمی صحبت کن ».(11)
6- در نصیحت کردن از مقایسه، تحقیر و سرزنش پرهیز کنید.

پی نوشت ها :

1-مثنوی معنوی، دفتر اول، ج1، ص 175.
2-مستدرک الوسایل، ج2، ص 102.
3- آل عمران: 138.
4- یونس: 57.
5- الذاریات: 55.
6- نحل: 125.
7- اسلام و تعلیم و تربیت، ص 155.
8- غررالحکم، ص 285.
9-بحارالانوار، ج3، ص 39.
10- طه: 43.
11-احزاب: 70.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی