دکتر علیرضا متحدی

فضایی برای انتشار مطالب حقوقی و روانشناسی

فضایی برای انتشار مطالب حقوقی و روانشناسی

مرد خردمند هنر پیشه را
عمر دو بایست در این روزگار
تا به یکی تجربه اندوختن
با دگری تجربه بردن به کار!

مهمترین ابزار قدرت و موفقیت در زمانه حاضر "آگاهی" است. اگر افراد قبل از هر اقدامی جستجوی اطلاعات نمایند، و اگر صاحبان دانش و تجربه و اندیشه، احساس وظیفه کنند که تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهند، همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیمات درست تر، جلو خسارات و شکستها را گرفته و استفاده بهتری از عمر و انرژی خود داشته باشند.

در این پیج اطلاعاتی در حوزه حقوق و روانشناسی که دارای جذابیت، و عمدتا مورد نیاز مردم است منتشر می شود. باشد که مورد رضایت و استفاده قرار گیرد.
همچنین تلاش می شود در حد امکان سوالات حقوقی عزیزان را پاسخگو باشیم. می توانید سوالات خود را در پیامرسانهای داخلی مطرح فرمایید. در اولین فرصت و در حد مقدورات پاسخ کافی ارائه خواهد شد.

تابلو اعلانات

اصل تنبیه و تشویق به عنوان امری مسلم در تربیت اسلامی شناخته و پذیرفته شده است. اصولاً وجود بهشت و جهنم، انذار و تبشیر پیامبران، آیه های مربوط به پاداش و کیفر، وعده و وعیدهای شوق انگیز و خوفناک و ... همه جلوه هایی از تشویق و تنبیه هستند.
بدیهی است که وجود انذار و تبشیر برای هر تربیت متعادلی، ضروری است؛ زیرا اگر نیکوکار و بدکار از نظر جزا یکسان باشند، زمینه بی رغبتی نیکوکاران به کارهای نیک و جرئت یافتن بدکاران در ادامه تبهکاری ها فراهم می شود. لذا توصیه شده است که مربی میان فرد کوشا و تن آسا تفاوت بگذارد و همه را به یک چشم نگاه نکند، در تربیت اسلامی بیشتر بر تشویق تکیه شده است تا تنبیه؛ زیرا اصل حیات بر محبت و تفاهم استوار است.

نیاز کودکان به تحسین و تشویق

این خطا است که تصور کنیم کودکان چون بزرگ شده و مسایل را می فهمند دیگر احتیاج به تشویق ندارند. بلکه اثر این تشویق به حدی است که پس از تمایلات فطری تا پایان عمر در وجود آدمی باقی می ماند. هیچ فردی نیست که از این امر بی نیاز باشد، همگان بدان محتاجند و آرزو دارند موقعیتی نصیبشان شود تا مورد تحسین و تشویق دیگران قرار بگیرند. رقابت ها و تلاش ها نیز اغلب بدین منظور است.

تشویق و یا تقویت اجتماعی

تعریف تشویق:

عامل خوشایندی است که بعد از عرضه آن به فرد باعث تکرار رفتار در آن فرد می گردد.

فواید تشویق:

1- تشویق یک نیاز فطری است؛ بدین معنا که بعد از تشویق نیاز فرد برآورده می شود؛
2- انسان، تشویق طلب و تنبیه گریز است؛
3- تشویق باعث احساس رضایت درونی می گردد؛
4- تشویق نوعی تلقین قدرت است؛
5- انسان غریزه ای دارد به نام غریزه « حب ذات » و تشویق باعث ارضای غریزه حب ذات می گردد؛
6- تشویق عامل ایجاد رغبت، شوق و انگیزه است؛
7- تشویق یک عامل وادار کننده است که به انسان نیرو و انرژی می دهد؛
8- تشویق روح شکست خورده کودک و نوجوان را ترمیم می کند؛
9- تشویق عامل احیاء شخصیت فرد است؛
10- تشویق باعث می گردد فرد از یأس و بدبینی نجات یابد؛
11- گاهی یک تشویق بجا مسیر زندگی انسان را تغییر می دهد؛ رافوئل می گوید: یک بوسه مادرم که مرا در جمع تشویق کرد باعث شد تا من یک نقاش معروف در دنیا شدم؛
12- شخصی که مورد تشویق قرار می گیرد اعتماد به نفس در او تقویت می گردد.

صورت های تشویق:

تشویق به سن و درک کودک و نوع عمل او بستگی دارد و بعضی از صورت های آن را می توان چنین برشمرد:
1- دلجویی از کودک؛
2- اظهار یک عبارت محبّت آمیز؛
3- نگاه توأم با لبخند و نشاط؛
4- وعده یک هدیه؛
5- دادن یک هدیه؛
6- در آغوش کشیدن کودک؛
7- نقاط مثبت او را بیان کردن؛
البته در تشویق کردن باید به نکاتی نیز توجه داشت که بعضی از آن ها عبارتند از:
1- تشویق نباید صورت رشوه به خود بگیرد؛ زیرا در این صورت عامل پرتوقعی و طلبکار شدن کودک خواهد بود؛
2- کودک خود را مستحقّ تشویق بداند؛ نه اینکه وسیله ای برای دلخوشی کودک باشد؛
3- تشویق یک نفر نباید عامل تنبیه دیگری باشد؛ مانند مادری که به یکی از فرزندانش بگوید تو راستگو هستی و مثل برادر یا خواهرت دروغ نمی گویی؛
4- تشویق باید گاه به گاه باشد (سهمی) نه دائم؛ زیرا در غیر این صورت اثر خود را از دست می دهد؛
5- تشویق نباید از حد تجاوز کند؛ چون ممکن است عامل غرور و خودبینی کودک و نوجوان گردد؛
6- بیشتر از تشویق کلامی استفاده شود، به خصوص اگر در بین جمع این تشویق صورت می گیرد؛
برنادشاو می گوید: « اگر مردها از دست پخت همسران خود تعریف کنند؛ زن ها پای اجاق گاز خودکشی خواهند کرد. »
7- تشویق در جمع باشد؛
8- عمل او تشویق شود نه خودش؛
9- اگر در تشویق و عده ای داده شد حتماً به آن وعده عمل شود.

تنبیه

تعریف تنبیه:

عامل ناخوشایندی است که بعد از اینکه فرد در معرض آن قرار گرفت، باعث خاموشی در رفتار او می گردد.
یکی از روش هایی که در تربیت از آن استفاده می شود، تنبیه است. تنبیه در لغت به معنای آگاهی دادن و بیدار کردن است و در اصطلاح عبارت است از مجازات انسانی که کار ناپسندی را انجام داده و به منظور ترک نمودن و جلوگیری از تکرار آن کار زشت از تنبیه استفاده می شود.
زندگی انسان مبتنی بر ستیز میان خیر و شر است؛ چون انسان آمیزه ای از استعداد خیر و شر می باشد. طبیعت تربیت این است که در جامعه بشری، خیر و سعادت را بر شر و سیه روزی، غالب و چیره سازد. وقتی فردی از مسیر خیر و سعادت آن چنان گام فراتر نهد که پیروی از تمایلات نفسانی را بر هر چیزی ترجیح می دهد، باید به منظور هشدار از چنین انحرافی و جلوگیری از تکرار آن، از عامل تنبیه و مجازات استفاده کرد. البتّه استفاده از این عامل وقتی است که سایر عوامل تربیتی از تأثیر و کارآیی در مورد فرد، نارسا و عاجز باشد. لذا تنبیه و مجازات که یکی از عوامل باز دارنده است، می تواند ضامن خیر و سعادت برای جامعه انسانی باشد.

انواع تنبیه

نوع اول: تنبیهات بدنی:

تنبیهات بدنی عبارت است از کارهای دردآور و دشواری که به طور مستقیم روی بدن انسان اثر می گذارد و اسباب ناراحتی او را فراهم می سازد؛ مانند: کتک زدن و شکنجه های جسمانی، کشتن، قطع عضو، سوزاندن.

نوع دوم، تنبیهات غیربدنی:

عبارت است از اعمالی که به عنوان مجازات انجام می گیرد و موجب ناراحتی می شود، ولی روی بدن اثری ندارد، مانند: توبیخ، سرزنش، تحقیر، حرف نزدن، قهر کردن، تندی و خشونت، زندانی کردن در اتاق تاریک، حبس کردن، منع از غذا و آب، تهدید، قطع پول تو جیبی، دشنام دادن و مجازات هایی از این قبیل...
جمعی از دانشمندان اصل تنبیه را به عنوان یک عامل تربیتی می پذیرند، اما نه مطلقاً؛ بلکه به عنوان یک وسیله درجه دوم و در شرایط خاص و به هنگام ضرورت، استفاده از آن را مجاز می دانند. آن ها می گویند تا زمانی که مربی می تواند با روش تشویق، استدلال و برهان، پند و اندرز و یا بیان مصالح و مفاسد، در کودک اثر بگذارد، نباید از تنبیه استفاده کند، ولی اگر از تأثیر عوامل مذکور مأیوس شد می تواند از تنبیه استفاده کند، لیکن در حد محدود و با رعایت شرایط مخصوص. راسل می گوید: « من شخصاً عقیده دارم که مقام تنبیه در تربیت خیلی کوچک و در درجه دوم است ».


مخالفین و موافقین در موضوع تنبیه و تشویق، صحبت هایی داشته اند ولی برای دوری از اطاله کلام از این بحث صرف نظر می کنیم و فقط به ضررهای تنبیه بدنی و غیربدنی پرداخته و راه حل هایی برای آن ارائه می دهیم؛ اما قبل از پرداختن به این موضوع، به بررسی نظر اسلام در مورد تنبیه اشاره می کنم.

ضررهای تنبیه بدنی و تنبیه غیر بدنی

1- کسی که کتک می خورد با منطق زورگویی آشنا می گردد و در آینده خواسته های خود را بر دیگران تحمیل می کند؛
2- کسی که کتک می خورد، زود تسلیم زورگویان می گردد؛ لذا در این موارد خطر تجاوزات جنسی زیاد است؛
3- کتک خورده نسبت به کسی که او را تنبیه کرده است، عقده پیدا می کند؛
4- در اثر کتک، تمام شخصیّت کودک در هم می شکند و تعادل روحی او به هم می خورد؛
5- فرد در اثر کتک خوردن به اختلالات رفتاری و روانی مانند: پرخاشگری، ناخن جویدن، تیک روانی و... مبتلا می گردد؛
6- به آزادی و استقلال او لطمه وارد می کند؛
7- احساس می کند دیگر کسی او را دوست ندارد و به او محبت نمی شود؛ لذا کسی که در کودکی از محبت محروم ماند، در بزرگسالی نمی تواند محبّت کند؛
8- سرزنش باعث افزایش لجاجت کودک می گردد. در تأیید این مطالب به بیان زیبای حضرت علی (علیه السلام) توجه کنید که فرمودند: « زیاده روی در ملامت، آتش لجاجت را شعله ور می سازد »؛(14)
9- کسی که تحقیر شد و به شخصیت او توهین شد، امید خیری به او نیست. این جمله نیز مضمون حدیثی از مولا امام هادی (علیه السلام) است که فرمودند:
« من هانت علیه نفسه فلا تأمن شَرّهُ »؛(15)
کسی که خود را خوار و خفیف یافت [ و احساس تحقیر نسبت به خودش پیدا کرد ] از شر او [ احساس ] ایمنی نداشته باش.
10- کسی که به خاطر انجام جرمی کتک می خورد، تنبیه بدنی به او می آموزد که عمل خلاف داشته باشد ولی مراقب باشد که به دام نیفتد. پس در واقع در انجام جرم ماهرتر می گردد؛
11- کسی که کتک می خورد حس اعتماد به نفس و عزت نفس خود را از دست می دهد؛
12- تنبیه نباید در جمع باشد، در خلوت به او تذکر داده شود یا تنبیه گردد؛
13- معلم نباید تنبیه را به دانش آموزان واگذار کند؛
14- در تنبیه بدنی مراقب باشید نقاط ضعف و نقص عضو او را به رخش نکشید؛
15- تنبیه نباید به دو صورت بدنی و غیر بدنی باشد؛ یعنی هم کتک بخورد و هم تحقیر شود؛
16- در تنبیه از اسم گذاشتن بد جدّاً پرهیز باید کرد؛
17- کسی که تنبیه می گردد علت آن را باید بداند؛
18- تنبیه نباید برای راضی شدن شخص تنبیه کننده باشد؛ یعنی آنقدر بزند تا دلش خنک شود؛
19- لاف زدن اولیاء در تنبیه، تأثیر تنبیه را از بین می برد؛ مانند قسم خوردن از برای کشتن فرد و یا بدن او را با شلاق سیاه کردن؛
20- در تنبیه وضعیّت فرد را در نظر بگیرید؛ مثلاً تنبیه شدید در کودکی که بیماری صرع دارد و یا آسم دارد باعث تلف شدن جان او خواهد بود؛
21- تنبیه، حس حقارت و حس خودکم بینی را در فرد تقویت می کند؛
22- گاهی اوقات تنبیه عامل گوشه گیری، انزوا طلبی و کم رویی می گردد؛
23- تنبیه بدنی گاهی مانع خلاقیت کودکان می گردد؛
24- کسی که کتک خورده است در آینده کتک می زند؛
25- کسی که تنبیه می گردد، در آینده مطیع و فرمان بردار است و قدرت ابراز وجود ندارد؛
26- تنبیه بدنی عامل بلوغ زودرس در پسران است.

چند نکته مهم در تنبیه کودکان

1- تنبیه در جمع نباشد؛
2- به کار او حمله کنید نه به شخصیّت او. مانند اینکه اگر نمره درسی را کم آورده است نباید شخصیت او زیر سؤال برود، بلکه به درس نخواندن و کم کاری او اعتراض شود؛
3- ابتدا راه صحیح را نشان دهید؛ اگر نتوانست انجام دهد بازخواست کنید؛
4- هر خطایی تنبیه ندارد؛ مثلاً بزرگترها هم گاهی لیوان آب را می ریزند، پس اگر کودک لیوان آب را ریخت او را تنبیه نکنید؛
5- در بیانی پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: خیلی از رفتارهای کودکان و نوجوانان را نادیده بگیرید؛ یعنی تغافل کنید؛
6- کتک و تنبیه، واقعیّت عمل را از بین نمی برد بلکه عیب را پنهان می کند؛ والدین و مربّیان این مطلب را بدانند که در پشت کتک، شکست آنها نهفته است.
به طور کلی بچّه ها را می توان به دو گروه تقسیم کرد:

ضعیف النفس ها:

در مقابل کتک خوردن، لکنت زبان گرفته و یا کم رو، گوشه گیر و بی زبان می شوند.

قوی النفس ها:

گستاخ، جسور، فحّاش، لجباز و سرکش و ناآرام می شوند.
ضرب المثل آفریقایی می گوید: جایی که شیشه ات را گذاشته ای سنگ مینداز که می شکند.
ژان پل سارتر نیز می نویسد: هر قتلی اتفاق می افتد همه دلشان به حال مقتول می سوزد اما من دلم به حال قاتل می سوزد؛ زیرا تا یک لحظه قبل یک انسان کامل بود ولی الان یک حیوان درنده خو است.

چند راه حل در تنبیه بدنی

1- اگر کودک از کارش پشیمان شد و از رفتارش بازگشت او را با مهر و نوازش پذیرا باشید؛
2- در تنبیه از مقایسه کودک خود با دیگران بپرهیزید؛
3- در تنبیه کردن، فرزندان خود را از محبت محروم نکنید؛
4- هیچ گاه کودک و نوجوان را به خاطر کاری که نمی تواند انجام دهد تنبیه نکنید؛
5- تنبیه را به روز بعد یا چند روز بعد مثلاً آخر هفته واگذار نکنید؛
6- والدین تنبیه را به خواهر یا برادران واگذار نکنند؛
7- در صورت تخلف کودک بلافاصله او را تنبیه نکنید. ابتدا انگیزه کودک را در ارتکاب آن کار بررسی کنید، شاید حسن نیت داشته باشد ولی از نظر شما آن کار بد است؛
8- اگر پدر تنبیه کرد، مادر هم تنبیه نکند؛ بلکه مادر با روش نصیحت او را به راه بیاورد.
والدین بدانند که گاهی جوان در دوره جوانی از تنبیه های دوران کودکی عقده ای شده و در جوانی به فکر می افتد که به نوعی آنها را تلافی کند. در این جا والدین می توانند از فرزند جوان خود معذرت خواهی کرده و بگویند ما راه بهتری نمی دانستیم و قصد ما تربیت بود تا بدین صورت عقده او از بین برود؛ چون مواردی داشته ایم که فرزند در بزرگسالی از مربیان خود انتقام گرفته است. نلسون ماندلا موقع آزادی از زندان این جمله را گفت: « گذشته را می توان بخشید اما نمی توان فراموش کرد. »

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی