دکتر علیرضا متحدی

فضایی برای انتشار مطالب حقوقی و روانشناسی

فضایی برای انتشار مطالب حقوقی و روانشناسی

مرد خردمند هنر پیشه را
عمر دو بایست در این روزگار
تا به یکی تجربه اندوختن
با دگری تجربه بردن به کار!

مهمترین ابزار قدرت و موفقیت در زمانه حاضر "آگاهی" است. اگر افراد قبل از هر اقدامی جستجوی اطلاعات نمایند، و اگر صاحبان دانش و تجربه و اندیشه، احساس وظیفه کنند که تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهند، همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیمات درست تر، جلو خسارات و شکستها را گرفته و استفاده بهتری از عمر و انرژی خود داشته باشند.

در این پیج اطلاعاتی در حوزه حقوق و روانشناسی که دارای جذابیت، و عمدتا مورد نیاز مردم است منتشر می شود. باشد که مورد رضایت و استفاده قرار گیرد.
همچنین تلاش می شود در حد امکان سوالات حقوقی عزیزان را پاسخگو باشیم. می توانید سوالات خود را در پیامرسانهای داخلی مطرح فرمایید. در اولین فرصت و در حد مقدورات پاسخ کافی ارائه خواهد شد.

تابلو اعلانات
دعا درمانی، مقوله‏ای است که در قرن اخیر علی رغم بحران دینی که برخی از اندیشمندان قائل هستند در خور توجه قرار گرفته است.
و آنگاه که ایوب پروردگار خود را چنین خواند که مرا سختی رسیده است و تو بخشنده‏ترین بخشندگانی، ما او را اجابت نمودیم و ناراحتی او را بر طرف ساختیم. قرآن کریم / انبیاء 
دعا درمانی، مقوله‏ای است که در قرن اخیر علی رغم بحران دینی که برخی از اندیشمندان قائل هستند در خور توجه قرار گرفته است. و یکی از روشهای تحقیق در خصوص درمان بیماران استفاده از مقوله‏ی نیایش می‏باشد. نوشتار این بخش در خصوص اثرات دعا و تحقیقاتی که پیرامون این مسئله انجام پذیرفته است تدوین گردیده است. 
از شاخصه‏های مهم سلامت روان، کیفیت صحیح ارتباط با چهار عامل محرک و حرکت آفرین است که ایجاد خلل ارتباط با این چهار عامل، حیات انسانی و سلامت روان او را به خطر می‏اندازد. 
۱) ارتباط با خدا؛ 
۲) ارتباط انسان با دیگران؛ 
۳) ارتباط انسان با طبیعت؛ 
۴) ارتباط انسان با خویشتن خویش. 
ارتباط با خدا، اضطرابها و نگرانیها را کاهش داده و بردباری و صبر انسان را افزایش می‏دهد. قدرت روحی انسان به حد اعلا رسیده و قدرت مقابله و ایجاد ارتباط منطقی جهت حل مشکلات را در فرد ایجاد می‏نماید. 
به تبع ایجاد ارتباط صحیح با خدا، ارتباط او با دیگران، طبیعت و خویشتن او نیز جهت دار و منطقی می‏گردد.
راههای مختلفی برای ارتباط با خدا وجود دارد «الطرق إلی الله بعد انفاسکم» راه رسیدن به خدا به شمارش نفسهای شماست یعنی به تعدد نفسهای شما راه برای ارتباط با خدا وجود دارد. از میان طرق گوناگون ارتباط با خدا، دعا دارای نقش گسترده‏ای در سلامت روان است. امام صادق‏علیه السلام فرمودند: ارگانیزم معنوی انسان با ارتباط با ملکوت اعلی جایگاه خود را یافته و آرامش و سکون می‏یابد، در حالیکه انسان بدون پیوستن به محضر ربوبی خویشتن را در اقیانوس بی هویتی تنها می‏بیند و دعا پیوستن روح ملکوتی انسان به سرچشمه کمال مطلق است، چرا که همه‏ی انسانها در پی کمال مطلق می‏باشند، اگرچه در مصداق به خطا می‏روند، اما تا رسیدن به کمال مطلق آرام خواهند گرفت. 
امروزه بحث دعا و نیایش به گفته الکسیس کارل همانند نیاز انسان به اکسیژن و آب است. او معتقد است، نیاز به مذهب و عرفان را می‏توان نظیر نیاز به اکسیژن دانست و نیایش نیز همانند دستگاه تنفس عمل می‏کند و می‏توان گفت که نیایش و دعا عامل پیوستگی روان انسان با جایگاه اصلی خویش است و بدون شک همان طور که جسم انسان بدون آب و اکسیژن از بین خواهد رفت، روح انسان نیز بدون دعا پاینده نخواهد ماند.

● جایگاه دعا در قرآن‏ 
غالباً زمانی که خدا کلمه‏ی «من» را در آیات استفاده می‏کند یا برای اظهار محبت شدید است یا اظهار غضب هرگاه کلمه‏ی «من» از گفته با ملاطفت بندگان و دعای آنها را منتسب به خود نموده و دست نوازش بر سر آنها کشیده است. البته باید گفت اجابت دعا به معنای برآورده شدن فوری تقاضا نیست، چه بسا دعاهایی که در ظاهر به نتیجه نمی‏رسند ولی نفس دعا نوعی اجابت خداست. 
با چنین نگرشی رابطه انسان با خدا منبع دریافت پیام الهی است و تنها راه خروج از بحرآنهاو ناامیدیهای روحی باعث برگشت انسان به مبدافیض ازلی می‏شود. الکسیس کارل در کتاب نیایش خود اشاره داشته است که در همه‏ی اعصار اثر درمانی دعا توجه آدمیان را به خود جلب کرده و امروز نیز در نیایشگاهها و زیارتگاهها اغلب از درمان بیماریها گفتگو می‏شود. 
موسسه طبی «لورد» با نشان دادن امکان چنین درمانهایی خدمت بزرگی به عالم پزشکی نموده است. دعا گاهی اثر معجزه آسائی دارد بیمارانی دیده شده‏اند که به ناگهان از بیماریهایی چون اوپوس سلی صورت، سرطان، عفونت کلیه، زخمهای بدنی، بیماریها ریوی و استخوانی بهبود یافته‏اند. 
کیفیت درمان تقریبا همیشه به یک شکل است ابتدا با دردی شدید و سپس با احساس بهبود همراه است در چند دقیقه یا حداکثر چند ساعت، نشانه‏های بیماری بر طرف می‏شود و ضایعات بدنی التیام می‏یابد. این شفای معجزه آسا با افزایش سرعت درمان همراه است و هیچگاه تا به حال چنین سرعتی در تجارب جراحان و فیزیولوژیستها دیده نشده. برای آنکه چنین حالتی رخ دهد احتیاجی نیست که بیمار خود دعا کند. کودکان خردسالی که هنوز سخن نمی‏گویند و یا کسانی که معتقد نبوده‏اند، در لورد شفا یافته‏اند دعا برای دیگران همیشه موثرتر از دعا برای خویشتن است البته عوامل زیادی در تأثیر دعا مؤثر هستند. 
اثر دعا بستگی به شدت و کیفیت آن دارد. در طول چهل یا پنجاه سال اخیر، تعداد شفایافتگان لورد کمتر شده است، زیرا بیماران، دیگر آن محیط پر از صفا و روحانیت قبلی را در اختیار ندارند. زائرین را اغلب سیاحتگران تشکیل می‏دهند و اثر دعای آنان ناکافی و نارساست. 
دکتر الکسیس کارل در جای دیگر نکات قابل توجهی را در مورد پدیده دعا و نیایش بیان می‏کند. 
اثر دعا بستگی به شدت و کیفیت آن دارد، هرچه دعا کننده از غیر حق بیشتر بریده باشد، توجه او به حضرت حق شدیدتر خواهد بود. لذا شدت و کیفیت آن در تاثیر گذاری آن مؤثر است.

● دعای در حق غیر 
عشق و محبتی که از سر معامله نباشد مهمترین و مؤثرترین عوامل جذب است. امام کاظم‏علیه السلام می‏فرمایند: هر دعائی که در حق دیگران باشد از عرش به او فرمان می‏رسد صدهزار برابر برای تو باشد. به عبارتی صدهزار برابر دعای تضمین شده از طرف خدا داریم. در این روایت ایجاد ارتباط عاطفی بین انسانها تاکید شده و تمرین داده می‏شود. زیرا یکی از شاخصه‏های سلامت روان ایجاد ارتباط سالم و پاک با دیگران است. همراهی با جمع، موجب سلامت روان فردی است. 
افرادی که قادر به برقراری ارتباط عاطفی با انسانهای دیگر نیستند از آلودگی روحی برخوردارند و آمادگی بزهکاریشان بیشتر است. در بررسی‏های آماری این نتیجه گرفته شده است که میان خشونت و بی مهری و بزهکاری افراد ارتباط مستقیم برقرار است. یعنی فردگرایی و اصالت با فرد با تجاوز به حقوق دیگران مرتبط است. پیامبر اکرم‏صلی الله علیه وآله می‏فرماید: دو تن از یکی بهتر و سه تن از دو تن برتر و چهار تن از سه تن نیکوتر است، همیشه با جماعت باشید. و حتی در میان جمع و جماعت دعا به اجابت مقرون‏تر است، البته برخی از ویژگیها و حالات خاص باعث نزدیک شدن دعا به اجابت می‏گردد. بدین سبب امام صادق‏علیه السلام فرموده است: سه کس مستجاب الدعوه هستند: حجاج، رزمندگان، بیماران.

● بهترین زمان دعا 
اوج انرژی هستی در لحظات پیش از طلوع است. اذان صبح تا طلوع آفتاب بهترین و مناسب‏ترین زمان از دیدگاه انرژی هستی و کیهانی است و انرژی جذاب هستی آماده‏ی جذب و خلق و ایجاد خواسته‏ها و نیات درونی شماست. 
از ائمه معصومین هم آمده است: هرگاه از خداوند مهربان چیزی خواستید صبح زود خواسته تان را مطرح کنید، از اذان صبح تا طلوع آفتاب فرشتگان ندا در می‏دهند که آیا حاجتمندی هست که ما حاجتش را روا داریم.

● پژوهشهای انجام شده در خصوص اثر درمانی دعا 
در سال ۱۹۹۱ در مجله British gournal پژوهشی تحت عنوان درمان سرطان به روش طب سوزنی رادیو فرکانس با استفاده از تلاوت قرآن مقدس به چاپ رسید. در این تحقیق دکتر ایمام به همراه یک تیم کامل پزشکی به مدت ۸ سال به طور نیمه تجربی و شاید به عنوان اولین پژوهش کابردی مفاهیم دینی در علوم پزشکی به مطالعه و تحقیق پرداخته‏اند. 
روش تحقیق در این پژوهش به این ترتیب بود که صوت آیات معینی از قرآن کریم (سوره‏ی مبارکه یس آیات ۱۱۹) را به شکل امواج رادیویی به کمک ترانس دیوسری بر روی نقاط طب سوزنی بیمار عبور می‏دادند و روزانه برای هر بیمار ۱۰ دقیقه و به مدت یک هفته این کار ادمه می‏یافت. 
این پژوهش بر روی ۷۵ بیمار که سنین بین ۲۸۰ سال داشتند و به انواع مختلفی از سرطان مبتلا بودند به مدت ۸ سال انجام گرفت ۶۴ نفر از این بیماران توسط مطالعات پاتولوژی و آسیب‏شناسی بدخیمی آنها تثبیت شده بود و توسط سرطان شناسان با استفاده از روشهای درمانی مرسوم تحت درمان قرار گرفته بودند. اکثر این بیماران سرطان رحم و سینه داشتند در پایان، محقق به این نتیجه رسیده است که در این روش علاوه بر اینکه کاهش علامتی و بالینی قابل ملاحظه‏ای شامل (تسکین درد) بهبود خواب، رفع تهوع و استفراغ، کاهش تومور و بهبودی سریع زخم مشاهده، گردیده در(۲۰%) موارد جواب مجدد پاتولوژی منفی گزارش شده و در (۴۰%) موارد درمان به طور نسبی بوده است. 
محقق مورد نظر در گوشه‏ای از مقاله خود آورده است که: قرآن، کتاب مقدس مسلمانان به سبک و نظم عربی است. وقتی آیات قرآن با قرائت صحیح و با صوت خوش تلاوت شود، موجب آرامش روح قاری و مستمعین می‏گردد و قرآن خود درباره ی فوائدش در بهبود بیماری‏های روح و جسم صحبت می‏کند و بعد محقق چنین استنباط می‏کند: که عبور تلاوتها به شکل امواج رادیوئی از درون نقاط طب سوزنی ناحیه‏ی مبتلا موجب یکسری فعالیتهای بیوفیزیکی و بیوشیمیایی در سطح سلولهای بدن شده و عناصر سلولی را مجدداً منظم می‏کند تا بتوانند به شکل هماهنگ با یکدیگر عمل کنند و بدین صورت است که این روش منجر به بهبود بیماریها می‏شود. این روش فیزیولوژی منحرف شده و سلولهای سرطان زا را مجدداً تنظیم نموده و از سنتز کنترل نشده پروتئینها جلوگیری می‏کند. 
در هفته نامه «هنگام» در مقاله‏ای تحت عنوان داروئی به نام دعا آورده شده است که یک متخصص بیمارستان تگزاس در مورد اثر شفابخش دعا در بیماران صحبت می‏نماید و در آن مقاله به تحقیقات سال ۱۹۸۸بخش عروق بیمارستان سانفرانسیسکو و تحقیقات سال ۱۹۸۰همان مرکز در مورد تاثیرات دعا و نیایش در بهبود بیماریها استناد نموده و در پایان مقاله‏ی خود جمله‏ای بدین مضمون آورده است: اگر به اعتبار این دارو معترف باشیم باید در نسخه‏های پزشکی خود بنویسیم: سه بار در روز دعا کنید. 
دکتر هوبرت بنسون استاد دانشکده و رئیس سمینار در ایالت بوستون آمریکا در کنفرانسی که تحت عنوان ارزشهای درمانی دعا برگزار شده بود عباراتی را چنین مطرح نموده‏اند: 
دعا خواندن مغز را به کار می‏اندازد. عوارض ایدز را کاهش می‏دهد، از فشار خون می‏کاهد و نازائی را درمان می‏کند. تکرار دعاها و بیرون کردن اندیشه‏های مضر از مغز، بسیاری از مردم را قادر می‏سازد تا تغییرات فیزیولوژیک در خود پدید آورند.
 
معنویت و اضطراب
انسان امروز را اگر انسان مضطرب و نگران بخوانیم، سخنی به گزاف نگفته ایم. صنعت و تکنولوژی از یک سو و دوری از معنویت از سوی دیگر روح انسانها را دچار سردرگمی و پریشانی کرده است. 
البته انسانهای مؤمن و دانا از این قاعده مستثنی هستند و آنها در سایه یاد و ذکر حضرت حق، به آرامش و آسایش رسیده اند. 
در این مقاله نویسنده سعی کرده است به بررسی نقش دین در کاهش اضطراب انسان بپردازد. مطلب را با هم از نظر می گذرانیم:

● پیچیدگی انسان 
انسان در نظام آفرینش و در میان موجودات عالم با داشتن دو دستگاه ادراکی (عقل) و تحریکی (قلب)، پیچیده ترین و درهم تنیده ترین و به لحاظ جامعیت وجودی، مدال احسن المخلوقین(۱) بر سینه و تاج کرمنا (۲) بر سر دارد. او دارای استعدادها و قابلیت های فراوانی است که در صورت قرار گرفتن در مدار سجده و عبودیت و بندگی گل وجودش به کمال شکفتگی می رسد و سعادت و نیکبختی حاصل این حرکت است «قد افلح من زکیها»(۳) و اگر از مدار بندگی خدا خارج شود نتیجه و فرجام آن ناامیدی، باختن و پژمردگی و دفن گل وجود در گل گناه خواهد بود «و قد خاب من دسیها»(۴) و دارای خواسته ها، نیازها و کشش هایی است که در صورت تلاش و کوشش نیازهای خود را ارضاء خواهد کرد «لیس للانسان الا ما سعی»(۵). 
او با تکمیل مثلث رشد، ترقی و توسعه، خواستن- دانستن- توانستن مسیرهای سخت و نفس گیر زندگی را طی می کند ولی در اثنای حرکت درمی یابد که طی این مرحله با همرهی خضر باید صورت گیرد که: 
طی این مرحله بی همرهی خضر مکن 
ظلمات است بترس از خطر گمراهی(۶) 
انسان دارای نیازهای متعدد و متنوعی است، نیازهای مادی و معنوی، فردی و اجتماعی، یکی از نیازهای او نیاز به دین است و به تعبیر آلپورت (۱۹۶۷): گل سرسبد نیازهای انسان دین است(۷)، ریشه احساس به دین در وجود آدمی را باید در حس پرستش که یکی از ابعاد فطرت است جستجو کرد و تلاش دین الهی و همه پیام آوران آسمانی در گذر تاریخ معطوف به پرواز دادن انسان از عالم خاک به عالم پاک می باشد. و در واقع همه ناله ها و درد هجرانهای انسان رسیدن به کمال مطلق و خدای مهربان است که: 
بشنو از نی چون حکایت می کند 
وز جداییها شکایت می کند 
از نیستان چون مرا ببریده اند 
وز نفیرم مرد و زن نالیده اند 
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق 
تا بگویم شرح درد اشتیاق 
هر کسی کو دور ماند از اصل خویش 
باز جوید روزگار وصل خویش(۸) 
نیاز به دین و معنویت 
به دیگر سخن انسان گرایش و جذبه و کشش های دائمی به سوی معبود خویش دارد و تلاش ها، کوشش ها، زمزمه ها، طلب ها و راز و نیازهایش برخاسته از آن کشش هاست، عبادت تجلی خواست درونی بشر است و منظومه عبادات نیز شکل دادن بر آن حقیقت و تجلی فطری است. بنیامین راش پدر روانپزشکی آمریکا می گوید: دین آنقدر برای پرورش و سلامت روح آدمی اهمیت دارد که هوا برای تنفس(۹). آرنولدتوین بی می گوید: بحرانی که اروپائیان در قرن حاضر دچار آن شده اند اساساً به فقر معنوی باز می گردد، ولی معتقد است: تنها راه درمان این فروپاشیدگی اخلاقی که غرب از آن رنج می برد بازگشت به دین است.(۱۰) 
حماسه سرای بزرگ ابوالقاسم فردوسی در این زمینه می گوید: 
ز دانش نخستین به یزدان گرای 
که اویست جان تو را رهنمای(۱۱) 
ویلیام جیمز فیلسوف و روانشناس آمریکایی می گوید: ایمان نیرویی است که باید برای کمک به انسان در زندگی وجود داشته باشد، فقدان ایمان زنگ خطری است که ناتوانی انسان را در برابر سختی های زندگی اعلام می دارد.(۱۲) ولی معتقد است: زندگی مذهبی به یک معنا شکستن بن بست هاست زندگی مذهبی همراه شدن (هم نوازی) با هستی است(۱۳). و نیز می گوید: اگر از من بپرسند وجود خداوند چگونه ممکن است در حوادث و رویدادهای بشر تغییری را سبب شود به سادگی جواب می دهم با اتصال بشر در موقع دعا(۱۴). 
ایشان معتقد است: انسان متدین واقعی، تسلیم اضطراب نمی شود و توازن شخصیت خویش را حفظ می کند و همواره آماده مقابله با مسایل ناخوشایندی است که احتمالا روزگار برایش پیش می آورد(۱۵). 
دکتر توماس هایسلوپ می گوید: مهمترین عامل آرامش بخش که من در طول سالهای متمادی تجربه کرده ام و در مسایل روانی به آن پی برده ام همین نماز است(۱۶). 
دکتر الکسیس کارل می گوید: دعا و نماز قوی ترین نیرویی است که انسانها می توانند ایجاد کنند(۱۷). 
دکتر پول ارنست P.E.Adolph متخصص جراحی عمومی دانشگاه پنسیلوانیا می نویسد: مهمترین عامل شفای انسان مریض ویتامین ها، داروها، معاینات و جراحی نیست بلکه امید و ایمان است(۱۸). 
وایلر willer (۱۹۸۸) اظهار می دارد که: فرد مذهبی از طریق اعتقادات دینی بر مشکلات چیره می شود(۱۹).
قرآن کریم: انسان مؤمن و معتقد به خدا از حزن و اندوه گذشته و از ترس و نگرانی و اضطراب آینده به مجمع الجزایر امن امان و صلاح و سعادت رهنمون می شود. 
(الا ان اولیاءالله لاخوف علیهم و لاهم یحزنون (۲۰).

● منشأ اضطراب و افسردگی 
و مثلث شناختی منفی که در سبب شناسی اضطراب و افسردگی به صورت: 
نگرش منفی نسبت به خویشتن= حقارت 
نگرش منفی نسبت به تجربیات گذشته= احساس بدبینی 
نگرش منفی نسبت به حوادث آینده= احساس ناامیدی، رخ نشان می دهد. 
درچشم دین و در آئینه مذهب هرسه احساس مذکور رنگ می بازد و مورد نکوهش قرارمی گیرد (۲۱) 
۱) درنکوهش از احساس حقارت می فرماید: «ولله العزه و لرسوله و للمومنین» عزت ازآن خداوند و رسول او و مؤمنین است.(۲۲) 
۲) درنکوهش احساس بدبینی می فرماید: «یا ایهاالذین آمنوا اجتنبوا کثیراً من الظن» ای کسانی که ایمان آوردید از بدگمانی بپرهیزید. (۲۳) 
۳) درنکوهش از احساس نومیدی می فرماید: «و لاتیئسوا من روح الله» از رحمت خدا ناامید نشوید. (۲۴) 
و بدینسان با نفی احساس حقارت و کهتری، احساس عزت، کرامت، مهتری و اعتماد به نفس و با نفی احساس بدبینی و بدگمانی، احساس واقع نگری و بلکه مثبت نگری و به جای احساس ناامیدی و یأس سکوت و ایستایی، امید و رجاء و حرکت و پویایی نصیب انسان می شود.(۲۵) و بقول اقبال لاهوری: ساحل افتاده گفت: 
گرچه بسی زیستم، هیچ نه معلوم گشت آه که من کیستم. 
موج زخود رفته ای تیز خرامید و گفت: 
هستم اگر می روم، گر نروم نیستم(۲۶) 
و این همان معیار ایده آل سلامت روانی در مکتب اسلام است. امروز بشر به خاطر دوری از دین و معنویت بیش از هر زمان دیگری در اضطراب است، اضطراب یکی از آلام روانی است، اضطراب احساس ناخوشایند و مبهمی از رنج و هراس است همراه با انتظاری تلخ، اضطراب همچنین با عکس العملهای فیزیولوژیک مانند تعریق، تپش قلب، خشکی دهان، لرز و بی قراری همراه است. تفاوت ترس و اضطراب دراین است که ترس عاملی مشخص و عینی درحال یا آینده دارد، ولی اضطراب مبهم است. فشار روانی یا استرس هم واکنش فرد به یک رویداد و موقعیت درگذشته یا حال است یکی از عوامل بوجود آورنده اضطراب که در موقع امتحان و کنکور ایجاد می شود ارزیابی های غیرواقع گرانه است (۲۷)

● راهکار مقابله با مشکلات و سختی ها 
قرآن کریم در مقابله با سختی ها و حوادث زندگی انسانها را به تلاش «لیس للانسان الا ما سعی...» (۲۸)، صبر و شکیبایی «صبرا جمیلا» (۲۹) و استقامت و پایداری (واستقم کما امرت» (۳۰) فرا می خواند. 
درگذر سالم از عرصه ها و مسیرهای دشوار و انتخاب بهترین راه توکل «فاذا عزمت فتوکل علی الله ان الله یحب المتوکلین» (۳۱) وتوسل به پیامبر(ص) و اهل بیت (ع)، «وابتغوا الیه الوسیله» (۳۲) استفاده از توفیق، حمایت و الطاف پروردگار سفارش می کند. ارتباط مفیدو موثر با خداوند و با خود و دیگران در چشم دین وحدت آفرین، امیدبخش، انرژی زا است. نماز و نیایش و دعا و ارتباط خالصانه با خداوند و ارتباط با منبع لایزال نیرو و قدرت «لاحول ولاقوه الابالله» نیروبخش ترین عامل برای انسان در عرصه های عشق آفرین زندگی به شمار می روند و لذا قرآن می فرماید: 
«واذکروالله کثیرا» خدا را پیوسته یاد کنید 
«اقم الصلوه لذکری» نماز را مخصوصا برای یاد خدا بپا دارید 
«استعینوا بالصبر و الصلوه » و ازخدا به صبر و نماز یاری جویید 
«الا بذکرالله تطمئن القلوب» دلها فقط با یاد خدا آرامش می گیرد 
اندیشمندان براساس یافته های علمی ۴ نوع از امواج مغز را شناسایی و کشف کرده اند: 
۱) موج آلفا دارای بار مثبت و ۴۱-۸ فرکانس (هرتز) هنگامی منتشر می شود که انسان در حالت آرامش عمیق، راحتی و استراحت که با نوعی آگاهی و هوشیاری درونی یا خودآگاهی همراه است منتشر می شود. 
۲) موج بتا دارای بار مثبت و منفی و بیش از ۴۱ فرکانس هنگامی منتشر می شود که انسان هوشیار است در وضعیت عادی روزمره قرار دارد. 
۳) موج تتا دارای بار مثبت و منفی با ۷-۴ فرکانس هنگامی منتشر می شود که انسان در حالت خواب سبک قرار دارد. 
۴) موج دلتا دارای بار مثبت و منفی و با ۳ و کمتر از ۳ فرکانس و هنگامی منتشر می شود که انسان در حالت خواب عمیق قرار دارد و صفر وپایین تر ازصفر در حالت اغماء و مرگ است. 
مشاهده می شود که در حالت های آرامش بخش انسان در حالت موج آلفا قرار می گیرد و بهترین وضعیت برای تجدید قوای جسمی و روحی روانی است که میزان یادگیری را بالا می برد و در ارائه یافته های ذهن مفید و موثر است و این نسخه بی بدیل دین و معنویت است که در همه عرصه ها و مخصوصا درعرصه های خطر دست انسان ها را می گیرد و آنها را از مسیرهای سخت و پرخطر به سوی سعادت و موفقیت رهنمون می شود.
همیت معنویت و رشد معنوی در انسان، در چند دهه گذشته به صورتی روز‌افزون توجه روانشناسان و متخصصان بهداشت روانی را به خود جلب کرده است. پیشرفت علم روانشناسی از یک سو و ماهیت پویا و پیچیده جوامع نوین از سوی دیگر، باعث شده است که نیازهای معنوی بشر در برابر خواسته‌ها و نیازهای مادی قد علم کنند و اهمیت بیشتری بیابند. چنین به نظر می‌رسد که مردم جهان، امروزه بیش از پیش به معنویت و مسائل معنوی گرایش دارند و روانشناسان و روان‌پزشکان نیز به طور روزافزون در می‌یابند که استفاده از روش سنتی و ساده برای درمان اختلالات روانی کافی نیست. 
از سوی دیگر سازمان جهانی بهداشت در تعریف ابعاد وجودی انسان، به ابعاد جسمانی و روانی اجتماعی و معنوی اشاره می‌کند و بعد چهارم، یعنی بعد معنوی را نیز در رشد و تکامل انسان مطرح می‌سازد. 
در آستانه قرن بیست و یکم، انسان به نقشه کامل ساختار ژنتیکی بشر دست یافته و ادعا می‌شود که تا پنجاه سال آینده، کلیه بیماری‌های ژنتیکی مهلک، شناخته و ریشه‌کن خواهند شد و احتمالا در آینده بسیار نزدیک، بشر قادر خواهد بود انسان بسازد، اما سوال این است که خلق دوباره انسان به دست انسان، چه نتایجی در بر خواهد داشت؟ افزایش طول عمر انسان از ۸۰ سال به ۱۰۰ سال و ۲۰۰ سال و ازدیاد جمعیت به صورت انفجارآمیز، چه وضعیتی را در جهان به وجود خواهد آورد؟ این سوال‌ها تنها از آینده‌نگری از نوع علمی - تخیلی ناشی نمی‌شود، بلکه به تجزیه و تحلیل فلسفی، اخلاقی و معنوی نیاز دارد. 
انسان باید جهان را از نو شناسایی کند. باید درکی دقیق و عمیق از طبیعت، محیط‌زیست و کهکشان و خلقت به دست آورد. اینجاست که بعد معنوی انسان خودنمایی می‌کند. 
هرگاه ماهیت معنوی انسان و نقش روان درمانی در رشد معنوی انسان بخواهد مورد بررسی قرار گیرد لازم است هدف روان درمانی که همانا درمان مشکلاتی که ماهیت عاطفی دارند می‌باشد که البته این درمان براساس روش‌های روان‌شناختی که به وسیله یک فرد متخصص که با بیمار، ارتباط حرفه‌ای خاص ایجاد می‌کند، اجرا می‌شود، بررسی گردد. 
از سوی دیگر برخی از روانشناسان (شهیدی، ۱۳۸۰، وون، ۱۹۹۳) معنویت را عنوان تلاش دائمی بشر برای پاسخ دادن به چراهای زندگی تعریف کرده‌اند. به عبارت واضح‌تر، استفاده بهینه از قوه خلاقیت و کنجکاوی برای یافتن موجود مرتبط با زنده ماندن و زندگی کردن و در نتیجه،‌ رشد و تکامل بخش مهمی از معنویت را تشکیل می‌دهد.

● روان درمانی و معنویت: 
هرگاه معنویت بخواهد نقش خود را در مواجهه درمانی به طور کامل ایفا کند، باید دیدگاه‌ یا رویکردی وجود داشته باشد که به درمانگر کمک کند تا بتواند این نقش را به درستی درک کند. بدون تردید هر درمانگری برای خودش دیدگاه‌هایی در زمینه معنویت دارد. در این موضوع نکته این است که درمانگر چگونه می‌تواند در تجربه معنوی مراجعان در طول زندگی آنان و در اتاق درمان حضور پیدا کند. موضع خاصی که درمانگر اتخاذ می‌کند، به این سوال که کدام رویکرد را باید پذیرفت، پاسخ نمی‌دهد. (البته این هم راه‌‌حلی است که درمانگر با افراد و مراجعین متعلق به مذهب خودش کار کند و به این ترتیب نقشی شبیه به نقش یک هدایت کننده معنوی داشته باشد.) 
درمانگر انعطاف‌پذیر که در یک چارچوب مذهبی کار می‌کند می‌تواند کنکاش‌ها و فراز و نشیب‌های معنوی مراجعان خود را به خوبی درک کند. اما هر قدر هم که درمانگر مذهبی، انعطاف‌پذیر باشد بازهم اشکال پیش می‌آید، برای مثال، یک درمانگر مسیحی را در نظر بگیرید که با بلاتکلیفی‌های زیر مواجه شود؛ 
۱) مراجعین درگیر بت‌پرستی یا شرک شده‌اند. 
۲) مراجعین به طالع‌بینی، جادو، خرافات و مانند اینها علاقه مندند. 
۳) مراجعین به فکر سقط جنین افتاده‌اند. 
۴) مراجعین به تناسخ روح اعتقاد پیدا کرده‌ و مدعی‌اند که قبلا چند بار به دنیا آمده و در این جهان زندگی کرده‌‌اند. 
۵) مراجعین حضور خویشاوندان مرده خود را در اتاق درمان احساس می کنند. 
هریک از این پدیده‌ها یا همه آنها ممکن است برای درمانگر مسیحی بسیار مذهبی، مشکلاتی به وجود آورند. می‌توان تصور کرد که برای درمانگران بودایی، هندی، یهودی و دیگر مذاهب نیز مشکلات مشابهی پیش آید. در این موارد، رویکرد فلسفی مشهور به پدیدارشناسی، یک راه حل ارائه کرده است (پدیدارشناسی، مکتبی فلسفی است که در آن اعتقاد بر این است که “دانش و درک قابل اعتماد، به وسیله بررسی و توصیف تجربه‌های انسان، از اشیای پیرامون او به دست می‌آید.”) پدیدارشناسی با تجربه‌های ما از واقعیت و نه خود واقعیت، سر و کار دارد. 
نتیجه اینکه در چارچوب دیدگاه پدیدارشناختی من نمی‌توانم بگویم احساس یا تجربه شما، اشتباه یا غیرواقعی است. من فقط به عنوان درمانگر می‌توانم بگویم تجربه شما (مراجع) تجربه‌ای غیر معمولی است و نتایج آزارنده‌ای خواهد داشت. 
پس دیدگاه پدیدارشناختی، عمیقا برای واقعیت دیگران، احترام قائل است. چالش درمانگر این است که مراجع خود را در کشف واقعیت خصوصی او همراهی کند که در این صورت به ناچار جهان‌بینی او بر مراجع تاثیر می‌گذارد. 
از سوی دیگر روان درمانی هستی‌گرا (وجودی) نوعی رویکرد درمانی است که بر مسائلی که در وجود فرد ریشه دارند، تمرکز می‌کند، هستی‌گرایی یا وجودگرایی، فلسفه‌ای است که هدف آن درک یا روشن کردن تجربه “بودن در جهان هستی” است. بنابراین، کانون توجه آن، نحوه بودن فرد و حالت کیفی رابطه انسان با خود، دیگران و جهان مادی است.روانکاوی به نام فرانکل که هستی‌گرا بود، رویکرد درمانی خود را لوگوتراپی یا معنا درمانی نامید. او مدت سه سال در بازداشتگاه آشویتس و داخائو زندانی بود. 
در همان جا بود که فهمید “فقط کسانی می‌توانستند زنده بمانندکه به آینده می‌اندیشیدند و هدفی در آینده داشتند و در جستجوی یافتن معنایی در آینده بودند (فرانکل ۱۹۷۸ :۱۳۵) فرانکل معتقد بود که یک خلاء وجودی در قلب زندگی قرن بیستم وجود دارد که فقط می‌تواند توسط خداوند پر شود. “درباره احساس بی‌معنایی به خودی خود نیز می‌توان گفت که نوعی ناامیدی وجودی و پریشانی معنوی است تانوعی اختلال عاطفی یا بیماری روانی” (۱۹۷۸ :۱۳۴) فرانکل مذهب را یک پدیده انسانی قلمداد می‌کرد و معتقد بود که مذهب، نتیجه چیزی است که “من آن را انسانی‌ترین پدیده‌ انسانی، یعنی “اراده برای کسب معنا” می‌دانم و ما می‌توانیم بگوییم که مذهب برای ارضای آنچه اکنون می‌توانیم آن را “اراده‌ای برای کسب معنای نهایی” بنامیم ظهور کرده است” (۱۹۷۸:۱۵۳)

● نقش دعا در روان‌درمانی: 
در کتابی که توسط انجمن روان‌شناختی آمریکا به چاپ رسیده است. ریچاردز و برگین (۱۹۹۷) نوعی راهبرد معنوی برای استفاده در مشاوره و روان درمانی مطرح می‌کنند. این راهبرد چیزی نیست جز دعا کردن برای مراجعین و ترغیب آنان به دعا کردن درباره مشکل خود.صرف‌نظر از هر معنایی که دعا برای درمانگر دارد، دعا برای درمانجو ممکن است معناهای کاملا متفاوتی داشته باشد.معنای دعا برای مراجع، با هر آنچه که این عمل برای مشاور معنا می‌دهد، می‌تواند بسیار متفاوت باشد.مثلا می‌تواند دعا کند در هنگام احساس اضطراب یا دعا کردن قبل از جلسه درمان و ... باشد. 
در فرآیند روان‌درمانی، به نظر می‌رسد که ترغیب مراجعین به دعا کردن، رابطه درمانی را تغییر دهد و آن‌ را شبیه به راهنمایی معنوی سازد و در عین حال ممکن است برای مراجعینی که گرایش‌های مذهبی دارند، بسیار مناسب هم باشد.در عین حال شواهدی نشان می‌دهد که دعا می‌تواند تاثیر مثبتی بر سلامتی شخص هدف دعا داشته باشد، به این ترتیب حال که می‌دانیم دعا، نتایج سودمندی دارد، آیا منصفانه است که آن را رد کنیم؟


-----» سایر مطالب مرتبط «-----

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی