اگر بخواهیم درآمدی بر آنچه امروز به شکل جدیدی از روابط بین زنان و مردان جوان که به عنوان ازدواج سفید شناخته شده است، داشته باشیم، شایسته است تا تعریفی متناسب با واقعیت آن ارائه نماییم. به سبب اینکه این موضوع فاقد تعریف رسمی است، عنوان ازدواج سفید را شاید نتوان به طور دقیق تعریف کرد، اما به دلیل اینکه خلق پدیدههای اجتماعی در جامعه همیشه همراه با تعریف حقوقی روشن همراه نیست، جامعهای که آنرا ساخته است بهترین منبع برای تعریف آن نیز خواهد بود. بر این اساس صرفا به دلیل اینکه در این نوع روابط هیچ قرارداد نوشته شدهای وجود ندارد به عنوان ازدواج سفید شناخته شده است. به هر میزان که عنوان سفید برای این ارتباط پسندیده است، عنوان ازدواج را شاید نتوان بدان بخشید، چون اقدام جامعه برای داشتن چنین روابطی برای عبور از قواعد ازدواج است از این رو شاید شایستهتر باشد تا آنرا به زندگی مشترک سفید بشناسیم تا ازدواج سفید. اما به سبب اینکه در این نوع ارتباط نیز در هم آمیختگی قراردادی دو انسان به شکل خود ساخته و بدون سندی که حکایت حقوقی از عقد ازدواج دارد، است با مسامحه میتوان آن را ازدواج نامید. ولیکن مفهوم آزادی در آن برای نداشتن قیود ناصواب ازدواج رسمی است. بدین منظور که در این ارتباط طرفین با حفظ اصول ارادی و اصول متعالی اخلاقی، زندگی با حفظ احترام و شان و منزلت برابر انسانی را تجربه میکنند.
لازم به یادآوری است که در این شکل از زندگی مشترک مانند شکل ازدواج رسمی و یا حتی فراتر از آن دو طرف مقید به اصول اخلاقی و پای بندی به حرمت این ارتباط و تعهد بدان هستند، چون درازدواج رسمی مرد میتواند همسر دوم رسمی و یا همسر موقت غیر رسمی به هر تعداد داشته باشد، اما ماهیت ازدواج سفید برای عبور از این موضوعات بوده است و طرفین با آزادی کامل این شیوه زندگی را پذیرفتهاند و موضوع داشتن همسر دوم به شکل یک حق قابل تصور نخواهد بود. در نتیجه هر دو به اصول اخلاقی پای بند هستند و اخلاق حاکم بین آنها از اخلاق مذهبی مستحکمتر است. البته از دیدگاه انسانی فرض خطا و خشونت به اشکال مختلف در این ارتباط نیز مانند سایر روابط انسانی متصور است، اما برخی از خشونتها شکل حقوقی به خود نخواهند گرفت. مانند تبعیض اشکار بین زن و مرد در ازدواج رسمی که به عنوان خشونت خانگی و قانونی شناخته میشوند.
صرف نظر از اینکه این پدیده را چگونه نام گذاری کنیم، آن را میتوان بخش بسیار مهمی از حرکت با نگاه به آینده جامعه دانست. این اتفاق حرکت سیال اجتماع برای تصحیح رفتار نادرست خود ناشی از گرفتار آمدن در سنتهای عمدتا مذهبی – فرهنگی حاکم بر قراردادهای ازدواج است که تلاش دارد از آنچه نکاح نامه، قباله، صداق و یا عقدنامه ازدواج نامیده میشود عبور کند. فارغ از شکل موجود و مورد حمایت مذهب و قانون حاکم بر خود، شروع به تجربه شکل تازهای از زندگی مشترک نموده است.
ساختار جدید از روابط آزاد بین جوانان در حقیقت پاسخ منفی به غیر کارآمد بودن قواعد سنتی ازدواج است، در این ساختار مدرن دختران جوان دل در گروه مهریه و ازدواجهای پر زرق و برق ندوختهاند بلکه عطای آنرا به لقای از دست دادن حقوق اولیهای نظیر حق سرپرستی کامل فرزندان خود، خروج آزادانه از کشور، طلاق و کار و تحصیل میبخشند و دلهره انگ خوردن و زبان زد شدن بین در و همسایه را نیز با شجاعت از خود دور ساخته و برای سعادت و رفاه خود زندگی در شرایط آزاد و مبتنی بر برابری انسانی را برمی گزینند.
قرارگرفتن انسانها در شکل تازهٔ زندگی مشترک در کنار یکدیگر اگر چه بسیاری از دلایل اختلاف و خشونت را به روشنی از این نوع خانوادهها میزداید، اما قدر مسلم اینکه این نوع روابط نیز گاهی ممکن است دچار اختلال شده و از حالت صلح و دوستی به قهر و نزاع احتمالی منجر شود. در این فرض شایسته است تا با احترام به این نوع تصمیمات شجاعانه و مبتنی بر برابری انسانی و به دور از بیبندوباری های رایج امکان وقوع خشونت خانگی بین آنها را مورد بررسی دقیق اجتماعی – حقوقی قرار داد و ابتداء مانع تحقق خشونت (پیش کنشی یا پیشگیری) و در گام بعد در حالت بروز آن حمایت جدی از آسیب دیده از خشونت به عمل آید (واکنشی یا تضمین عدالت برای خشونت دیده احتمالی).
با توجه به اینکه اصل حاکمیت اراده به موجب ماده ده قانون مدنی ایران در قراردادهای خصوصی پذیرفته شده است، ازدواج سفید و یا زندگی مشترک آزاد از نظر ساختار حقوقی با قوانین خانواده و حقوق مدنی ایران قابل دفاع است و مانعی جدی برای آن به جزء سلیقههای سنتی وجود نخواهد داشت، چون درفرض حاملگی کودک ملحق به والدین است و از همه حقوق قانونی بهرمند خواهد بود. در خصوص رابطه بین شرکای زندگی نیز اراده آنها جایگزین قانون است و یا توافق آنها قانون حاکم بین آنهاست و بر اساس آن روابط آنها به پیش خواهد رفت، این نوع زندگی مشترک با نظم عمومی و اخلاق انسانی نیز در تضاد نیست.
با همه این مسایل رهایی از خشونتهای خانگی در همه روابط انسانها یک اصل ضروری است که شایسته است، به صورت مشخص تعریف و جرم انگاری شود و در این اتفاق ازدواج سفید را نیز از نظر دور نداشت. دخالت جامعه زمانی در روابط انسانها مهم خواهد بود که برای تامین عدالت و مقابله با ستمی که ممکن است بر کسی وارد آید قدرت خود را اعمال کند. از این رو بررسی دقیقتر این موضوع و حتی از دیدگاه اسلامی پیوند دادن آن با حق اصل اباحه و یا ازدواج مبتنی بر قصد و هدف طرفین که در شریعت اسلامی پذیرفته شده است، امکان پذیر خواهد بود. از این طریق امکان بروز خشونتهای احتمالی به حداقل ممکن خواهد رسید و حمایت از قربانی خشونت در زندگی مشترک به حداکثر ممکن ارتقاء مییابد.