دکتر علیرضا متحدی

فضایی برای انتشار مطالب حقوقی و روانشناسی

فضایی برای انتشار مطالب حقوقی و روانشناسی

مرد خردمند هنر پیشه را
عمر دو بایست در این روزگار
تا به یکی تجربه اندوختن
با دگری تجربه بردن به کار!

مهمترین ابزار قدرت و موفقیت در زمانه حاضر "آگاهی" است. اگر افراد قبل از هر اقدامی جستجوی اطلاعات نمایند، و اگر صاحبان دانش و تجربه و اندیشه، احساس وظیفه کنند که تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهند، همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیمات درست تر، جلو خسارات و شکستها را گرفته و استفاده بهتری از عمر و انرژی خود داشته باشند.

در این پیج اطلاعاتی در حوزه حقوق و روانشناسی که دارای جذابیت، و عمدتا مورد نیاز مردم است منتشر می شود. باشد که مورد رضایت و استفاده قرار گیرد.
همچنین تلاش می شود در حد امکان سوالات حقوقی عزیزان را پاسخگو باشیم. می توانید سوالات خود را در پیامرسانهای داخلی مطرح فرمایید. در اولین فرصت و در حد مقدورات پاسخ کافی ارائه خواهد شد.

تابلو اعلانات


اگر سری به راهروی دادگاه‌های خانواده بزنید، می‌بینید که یکی از مشکلات زن و شوهرهای امروزی حق تعیین محل زندگی و مسکن است. طبق ماده 1114 قانون مدنی، حق تعیین محل زندگی با مرد است اما در مواردی هم این حق در زمان عقد به زن داده می شود و این جاست که گاهی کشمکشی تمام نشدنی بین اعضای خانواده به‌ وجود می‌آید.



مختصری درباره «حق»

قبل از این‌که بخواهیم در مورد «حق تعیین مسکن» حرفی بزنیم بهتر است در ابتدا بدانیم تعریف حق چیست؟
در علم حقوق «حق» به معنای امتیاز و توانایی است که از طرف خداوند یا جامعه، به انسان داده می‌شود و او هم می‌تواند از این توانایی با توجه به نیازهایی که دارد به نفع خودش استفاده کند. البته فراموش نکنید که در مقابل حق، تعهد و تکلیف هم وجود دارد. هرشخصی باید بداند که در مقابل حق و حقوقی که دارد باید حق و حقوق دیگران را هم رعایت کند، که به این کار تعهد می‌گویند. بنابراین در هر جامعه‌ای انسان هم دارای حق و حقوق است و هم دارای تکلیف و تعهد؛ ناگفته نماند که تعهد به دو نوع تقسیم می‌شود: نوع اول، تکلیف و تعهداتی است که تعیین آن در جامعه به عهده قانون است (مانند ریاست مرد بر خانواده) و نوع دوم، تعهدهای خصوصی هستند که در قراردادها برای انسان مشخص می‌شوند (مانند شروط ضمن عقد ازدواج).

مرد می‌گوید کجا زندگی کنید
چون طبق قانون مدنی مدیر و رییس خانواده مرد است، اصل بر این است که مرد همان‌طور که نفقه زن (شامل مسکن و خوراک و پوشاک و ...) را به عهده دارد، طبق ماده 1114 قانون مدنی باید حق انتخاب مسکن که از لوازم تأمین نفقه است، را نیز داشته باشد. بنابراین مرد با امتیاز و حقی که قانون به او داده است، می‌تواند وضعیت مسکن را تعیین کند. مگر این که مرد در زمان عقد نکاح، این حق خود را به زن واگذار کند؛ در این صورت اصل حق مرد بالعکس شده و زن حق تعیین مسکن را بدست می آورد. (و یا تعیین مسکن با موافقت و نظر هر دو نفر باشد)

در باره این حق بسیار کوچک که چندان هم مهم به نظر نمی‌رسد باید بدانید که حق مسکن، در زندگی زناشویی مشکلات زیادی را برای مرد و زن به‌وجود می‌آورد. این مورد را با یک مثال توضیح می‌دهیم؛ می‌دانید که طبق قانون یکی از وظایف شوهر در زندگی مشترک، تهیه مسکن مستقل و مناسب برای زن است. این مسکن باید متناسب با شأن و موقعیت خانوادگی و اجتماعی زن باشد. یعنی زن باید در منزلی که شوهر تعیین می‌کند، زندگی کند و شوهر وظیفه دارد مسکن مناسبی برای زن تهیه کند و اگر مرد این مسکن مناسب را برای زن تهیه نکند، زن می تواند از او به دادگاه شکایت کند. اما وقتی این حق به زن واگذار شود، مرد موظف است مسکنی را که زن دوست دارد و صلاح می داند، برای او تهیه کند. در غیر این صورت باید جوابگوی قانون باشد. از سوی دیگر اگر زن در مسکنی که مرد تعیین کرده است سکونت نکند ناشزه محسوب شده و اصولاً حق نفقه نخواهد داشت.

مردان از این حق گاهاً سوء استفاده می نمایند. یعنی منزل را در جایی تهیه می کنند که زن نتواند در آن سکونت ورزد (به دلیل اشتغال، دوری از خانواده یا هر چیز دیگر) و به این جهت عدم تمکین او را اثبات و از پرداخت نفقه شانه خالی می کنند، و گاه نیز اجازه ازدواج مجدد می گیرند.

سوء استفاده ممنوع

جالب است بدانید بحثی باعنوان «سوء استفاده از حق»، در حقوق وجود دارد که بر اساس آن، ممکن است اشخاص از حقوقی که قانون یا جامعه یا خداوند به آن ها داده است، سوء استفاده کنند. در این مورد دادگاه صلاحیت رسیدگی به این مسأله را دارد و خود شخص نباید و نمی‌تواند در این زمینه تصمیم‌گیری کند. حق تعیین مسکن یکی از این حقوق است که در موارد بسیاری مورد سوء استفاده مرد یا زن قرار می‌گیرد. برای مثال مردی که حق مسکن را در اختیار دارد زمان ازدواج با یک زن از طبقه مرفه جامعه باید بداند که موظف است خانه‌ای در شأن زن برایش تهیه کند. این مرد نمی‌تواند به هر دلیلی، حتی نداشتن توان مالی، زن را مجبور به زندگی در محلی کند که دوست ندارد یا در شأن او نیست. البته در این میان اگر مرد واقعاً توان مالی نداشته باشد قانون تخفیف‌هایی برای او در نظر می‌گیرد، اما اگر مرد از روی لجبازی دست به این عمل بزند و در صورتی که دادگاه تشخیص دهد مرد می‌خواهد از حق خود سوء‌استفاده کند، به نفع زن رأی صادر می‌کند. برای این کار مددکار دادگاه پس از حضور در خانه‌ای که نشانی آن در پرونده اعلام شده، با بررسی خانه و اثاث آن و نیز مقایسه آن با شأن و جایگاهی که زن در خانه پدری خود داشته و همچنین در  نظر گرفتن مسایلی مانند شغل، درآمد، موقعیت تحصیلی و وضع زندگی زن، اعلام نظر می‌کند که آیا این خانه متناسب با شأن او هست یا خیر؟ اگر پاسخ این بررسی منفی باشد و مرد هم از توان مالی برخوردار باشد، دادگاه او را ملزم به تهیه مسکن مناسب برای همسرش می‌کند. البته سوء استفاده از حق تنها مربوط به آقایان نیست و خانم‌های زیادی هم هستند که این کار را انجام می‌دهند. برای مثال زنی که حق مسکن دارد، بعد از ازدواج بر خلاف میل شوهرش مکانی را برای سکونت انتخاب می‌کند. در این صورت مرد هم می‌تواند مانند زن به دادگاه مراجعه و از حق و حقوق خود دفاع کند. اما اگر به تشخیص دادگاه دلایل زن منطقی باشد، مرد مجبور است مسأله را بپذیرد و در خانه‌ای که زن تعیین می‌کند، زندگی کند.

جهت اطلاع!
بد نیست بدانید که اگر مرد خانه‌ای را برای زن فراهم کند و زندگی در آن خانه برای زن با ضرر مالی، شرافتی و... همراه باشد یا حتی زندگی در خانه تهیه شده به عواطف و روح و جسم زن لطمه وارد کند، زن می‌تواند خانه را ترک کرده و دادخواست طلاق خود را به دادگاه ارایه کند و تا زمانی که با درخواستش موافقت نشده، می‌تواند در خانه پدر و مادرش زندگی کند. البته در این موارد مردهایی هم هستند که می‌خواهند همسرشان را اذیت کنند؛ بنابراین رفتن زن به خانه پدرش را بهانه می‌کنند و دادخواست «عدم تمکین» او را به دادگاه می‌دهند. اگر زن بتواند ضرری را که از ماندن در خانه همسر به او وارد می‌شود را ثابت کند؛ دیگر دادخواست عدم تمکین شوهر مورد پذیرش دادگاه نیست.

زندگی با غریبه‌ها ممکن نیست
در زمان‌های قدیم رسم بود که زن و شوهر بعد از ازدواج با خانواده مرد زندگی کنند؛ اما کم کم این رسم برداشته شد و امروزه دیگر کمتر کسی با میل باطنی حاضر به زندگی مشترک با خانواده شوهرش است. اگر شما هم یکی از کسانی هستید که مجبور به زندگی با خانواده شوهرتان شده‌اید، خوب است بدانید که در این مورد دادگاه نمی‌تواند شوهرتان را مجبورکند که حتماً برای شما خانه‌ای مستقل تهیه کند. اما در مورد اشخاص بیگانه یا دوستان، این طور نیست و اگر مردی همسرش را مجبور به زندگی با دوستان و آشنایان خود کند، این عمل مرد مخالف با عرف و مبانی خانواده به شمار می‌رود و زن می‌تواند به دادگاه مراجعه و از او شکایت کند.

قابل توجه خانم‌ها
یادتان باشد که در قانون، زن می‌تواند در ضمن عقد نکاح، اختیار انتخاب مسکن را شرط کند و در صورتی که شوهر قبول کند، زن حق انتخاب مسکن و این که در کدام شهر زندگی کنند، را به دست می‌آورد. همچنین در صورتی‌که شوهری از تهیه مسکن برای همسر خود کوتاهی کند، زن می‌تواند الزام به تهیه مسکن را از دادگاه تقاضا کند. یعنی اگر زنی با چنین مشکلی مواجه شد، باید به دادگاه مراجعه و از دادگاه بخواهد که شوهرش را وادار به تهیه خانه‌ای مناسب کند. معمولا زوج‌های جوان در اوایل زندگی در مورد مسکن و زندگی با خانواده زوج یا زوجه و نیز نوع شغل یکدیگر دچار مشکل می‌شوند اما اگر در همان ابتدا به حق و حقوق یکدیگر آشنا باشند و شروط خود را در عقدنامه بیاورند، از بروز اختلافات بعدی جلوگیری و منجر به تحکیم روابط خانوادگی نیز می‌شود.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی