دکتر علیرضا متحدی

فضایی برای انتشار مطالب حقوقی و روانشناسی

فضایی برای انتشار مطالب حقوقی و روانشناسی

مرد خردمند هنر پیشه را
عمر دو بایست در این روزگار
تا به یکی تجربه اندوختن
با دگری تجربه بردن به کار!

مهمترین ابزار قدرت و موفقیت در زمانه حاضر "آگاهی" است. اگر افراد قبل از هر اقدامی جستجوی اطلاعات نمایند، و اگر صاحبان دانش و تجربه و اندیشه، احساس وظیفه کنند که تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهند، همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیمات درست تر، جلو خسارات و شکستها را گرفته و استفاده بهتری از عمر و انرژی خود داشته باشند.

در این پیج اطلاعاتی در حوزه حقوق و روانشناسی که دارای جذابیت، و عمدتا مورد نیاز مردم است منتشر می شود. باشد که مورد رضایت و استفاده قرار گیرد.
همچنین تلاش می شود در حد امکان سوالات حقوقی عزیزان را پاسخگو باشیم. می توانید سوالات خود را در پیامرسانهای داخلی مطرح فرمایید. در اولین فرصت و در حد مقدورات پاسخ کافی ارائه خواهد شد.

تابلو اعلانات

۱۸۳ مطلب در فروردين ۱۳۹۴ ثبت شده است

یکی از اصول تعلیم و تربیت، « اصل عزّت نفس » در کودکان و نوجوانان است. عزت نفس عبارت است از احساس ارزشمند بودن. این حس از مجموع افکار، احساس ها، عواطف و تجربیاتمان در طول زندگی ناشی می شود.
همه افراد، صرف نظر از سن، جنسیّت، زمینه های فرهنگی، جهت و نوع کاری که در زندگی دارند، نیازمند عزت نفس هستند. عزت نفس واقعاً بر همه سطوح زندگی اثر می گذارد. بررسی های گوناگون روان شناسی حاکی از آن است که چنانچه نیاز به عزت نفس ارضاء نشود، نیازهای گسترده تر نظیر نیاز به آفریدن، پیشرفت و یا درک استعداد بالقوه، محدود می ماند. وقتی کسی از شما تعریف و تمجید می کند، احساس خوشی به شما دست می دهد. افرادی که احساس خوبی نسبت به خود دارند، معمولاً احساس خوبی نیز به زندگی دارند. آنها می توانند با اطمینان با مشکلات و مسؤولیت های زندگی مواجه شوند و از عهده آنها برآیند.

خودپنداره چیست؟

هر کدام از ما، تصوری از خود دارد. به این تصور « خود پنداره یا مفهوم خود » گفته می شود. خودپنداره، مجموعه ای از شناخت ها و احساسات نسبت به خود و اجزای شخصیّت خویشتن است. در واقع خود پنداره توصیف احساس ما در مورد خودمان بدان گونه که تصور می کنیم، است. علاوه بر خود پنداره، ما مفهوم دیگری را نیز در ذهن داریم و آن عبارت است از « خود ایده آل یا آرمانی ». خودآرمانی تصوری از خودمان است که می خواهیم باشیم.
کسی که خود را یک فرد باارزش می داند و می گوید خداوند مرا برتر و بالاتر از همه موجودات عالم خلق کرده است و زمین و آسمان ها را مسخّر من کرده است؛ این ارزش ها به او عزت نفس می دهد.
در نقطه مقابل فردی که تصویر کم ارزشی از خود دارد، از خود بیزار است. او خود را موجودی بی خاصیت می بیند و تصویری منفی از ذهنیت دیگران در مورد خویش دارد. چنین انسانی فاقد کرامت و عزت نفس است.

تفاوت عزّت نفس با خود بزرگ بینی

کسی که دچار خود بزرگ بینی است، خویشتن را بیشتر از آنچه هست ارزیابی می کند. اغلب اوقات خود بزرگ بینی واکنشی است در مقابل احساس حقارت عمیق درونی. کسانی که به خود اطمینان ندارند و خویشتن را ناتوان و آسیب پذیر می بینند، با استفاده از روش های دیگر درصدد بزرگتر، تواناتر و قوی تر نشان دادن خود برمی آیند. این افراد اغلب در توصیف خود غلو می کنند و در مقابل کوچکترین تهدید و انتقاد، واکنش تندی از خود نشان می دهند. در حالی که کرامت و عزت نفس، ارزیابی واقع بینانه از خود است. فرد کریم در مورد خود غلو نمی کند. از داشتن ها و نداشتن های خود تصویری واقع بینانه ارائه می کند. او محدودیت های خود را قبول دارد و از تهدید و انتقاد دیگران ترسی به خود راه نمی دهد. خلاصه، آنکه کرامت نفس دارد؛ امیالش برای او پست خواهد بود.
کسی که کرامت نفس دارد از گناه پرهیز می کند، دروغ نمی گوید، خیانت نمی کند و حرام خواری نمی کند. اما کسی که وجود خود را بی ارزش می داند، به هر عملی می تواند دست بزند و نمی توان به او اعتماد کرد.
والدین محترم باید بدانند، تربیت کودکان و نوجوانان با احساس عزت نفس و کرامت، یکی از ضرورتهای تعلیم و تربیت اسلامی، بلکه انسانی است. همه فرهنگ ها نیازمندند انسان هایی تربیت کنند که در درون خویش احساس عزت نفس و کرامت کنند.

آثار عزّت نفس

1- برخورد مثبت و خوش بینانه نسبت به زندگی دارد؛
2- گرایش به تلاش بیشتر دارد؛
3- احساس اعتماد به شایستگی های خود دارد؛
4- از نقاط مثبت و منفی خودآگاهی دارد؛
5- خود را از تشویق دیگران بی نیاز می داند؛
6- انتقاد پذیری دارد؛
7- قدرت تحمل او در شکست ها زیاد است و تسلیم شکست نمی گردد؛
8- برای خود ارزش قایل است (احساس خود ارزشمندی دارد)؛
9- رفتار او درست، منطقی، عقلانی و آرام و توأم با پذیرش است؛
10- صداقت و راستگویی دارد و از دروغ پرهیز می کند.

نشانه های افراد دارای عزّت نفس

1- مستقل هستند؛ یعنی در تصمیمات، انتخاب ها و گزینش ها به کسی وابسته نیستند؛
2- با دیگران زود ارتباط برقرار می کنند؛
3- نقاط مثبت خود را می بینند؛
4- تحت تأثیر دیگران قرار نمی گیرند؛
5- در صورت اشتباه، معذرت خواهی می نمایند؛
6- شهوات در چشم آنان پست و خوار است.

چگونه عزّت نفس فرزندان خود را بالا ببریم

1- آنان را بپذیریم (اصل پذیرش)؛
2- به آنان احترام بگذاریم؛
3- القاب بد به آنان ندهیم؛
4- در کارها با آنان مشورت کنیم؛
5- در تصمیم گیری ها، حق انتخاب به آنان بدهیم؛
6- در حد نیاز، به آنان محبّت کنیم؛
7-بعضی از مسؤولیّت های خانه را به آن ها واگذار کنید؛
8- از تهدید، تحقیر، سرزنش و تنبیه آنان بپرهیزید؛
9- پیشرفت های او را در جمع خانواده، با ارزش تلقّی کنید؛
10- در مورد آنان قضاوت مثبت داشته باشید.

ویژگی های کسانی که عزت نفس پایین دارند

1- از تحقیر دیگران لذت می برند (خیلی راحت غیبت می کند)؛
2- از حضور در جمع هراس دارند؛
3- همیشه نقاط منفی خود، همسر و فرزندانشان را می بینند؛
4- شکست خود را به دیگران نسبت می دهند؛
5- زود تحت تأثیر دیگران قرار می گیرند؛
6- زود وابسته می گردند. (مثلاً با گفتن یک خانم و یا آقا جذب می گردند)؛
7- احساس درماندگی و ناامیدی دارند؛
8- در کمترین فشارهای زندگی احساس یأس و ناامیدی می کنند؛
9- گاهی افکار خودکشی در خود می پرورانند؛
10- نمی توانند احساسات خود را (چه مثبت و چه منفی) ابراز کنند؛
11- شخصیت ضعیفی دارند (قدرت دفاع از خود را ندارند)؛
12- همیشه فکر می کنند همه کس از آنها بالاتر است.
بهترین ارمغانی که والدین می توانند به فرزندان خود بدهند این است که حس عزت نفس را در فرزندان خود تقویت کنند.
کسانی که عزّت نفس بالا دارند، افرادی موفق، کارآمد، شایسته و با لیاقت هستند. توصیه می گردد مربّیان و والدین محترم برای جلوگیری از آسیب پذیری کودکان و نوجوانان در تقویت عزت نفس متربیان خود بکوشند.

کان دارد بر روی رشد و تحول کودک تأثیرات مثبت داشته باشد. اطلاعات به دست آمده از فرآیند تشخیص برای تصمیم گیری ها در خصوص خدمات و حمایت های آتی به طور اساسی مورد نیاز است.
1. غربالگری: هدف غربالگری تعیین این موضوع است که ارزیابی های بعدی در چه حوزه و قلمرویی برای پیشرفت کودکان مورد نیاز است. نمونه ای از غربالگری بزرگ « آموزش و بهبود عملکرد افراد مبتلا به ناتوانی ها (1) IDEA » است. بخشی از این برنامه تشخیص کودکان خردسال مبتلا به ناتوانی یا در معرض خطر می باشد تا آن هایی که نیازمند مداخلات زودهنگام هستند را شناسایی نمایند. ابزارهای غربالگری باید از پایایی، اعتبار و حساسیت زبانی و فرهنگ مناسب برخوردار باشند. کمیته مشترک ملی ناتوانی های یادگیری در سال 2002 تأکید می کند که همه ی کودکان پیش از دبستان همان طور که جهت بینایی و شنوایی مورد آزمایش قرار می گیرند باید در مهارت های زبانی نیز بررسی شوند و آن هایی که نیازمند خدمات خاص می باشند غربالگری شوند ( گارتلند و استروس نیدر، 2007 )
2. شاخص های خطر: طیف وسیعی از عوامل محیطی، زیست شناختی، ژنتیکی و شرایط مربوط به تولد امکان دارد با روند رشد کودک همراه باشد و منجر به ناتوانی های یادگیری شود. هم چنین پیشرفت های پزشکی باعث شده تا تعداد زیادی از کودکان فرصت ادامه حیات را به دست آورند ولی همواره در معرض خطر برای مشکلات رشدی و مشکلات آموزشی باشند. شاخص های خطر به خصوص زمانی که تعداد آن ها زیاد باشد، نشانه ای برای در معرض خطر ناتوانی های یادگیری قرارگرفتن کودک می باشد. شاخص های خطر می بایست در محیط طبیعی رشد کودک مورد توجه قرار گیرد. به عنوان مثال ناتوانی کودک شش ماهه برای راه رفتن یک شاخص خطر برای او نیست اما همین مورد برای کودک 4 ساله خطر است. به خصوص هنگامی که شاخص های خطرناک دیگر مانند عدم تعادل و هماهنگی حرکتی نیز وجود داشته باشد ( گارتلند و استروسیندر، 2007 ).
شاخص های خطر می تواند نشانه هایی برای خانواده باشد تا روند رشد طبیعی کودک خود را با این شاخص ها مقایسه نمایند. از فهرست زیر می توان به عنوان شاخص های خطر برای ناتوانی های یادگیری در کودکان خردسال و پیش دبستانی ها استفاده نمود. شاخص های خطر عبارتند از:

الف- شرایط مربوط به تولد:

* نمره های آپگار پایین
* وزن کم هنگام تولد و یا تولد زودرس
* مراقبت ویژه ی نوزاد برای بیش تر از 24 ساعت در بیمارستان
* کمبود اکسیژن هنگام تولد

ب- شرایط ژنتیکی و محیطی

* سابقه ی خانوادگی مبنی بر وجود ناتوانی های یادگیری
* وضعیت سازگاری کودک
* سابقه ی خانوادگی برای مشکلات زبان گفتاری و نوشتاری
* قرارگرفتن در معرض سموم محیطی و دیگر آلاینده ها
* محدودیت زبانی در خانه و دیگر محیط های مراقبت کننده از کودک
* فقر

ج- نشانگرهای رشدی

* تأخیر در مهارت های شناختی
* ظاهر نشدن مفهوم پایداری شیء
* درک محدود از مفاهیم
* فقدان رفتارهای نشان دهنده ی بازی سمبولیک
* تأخیر در درک و یا بیان زبان گفتاری
* محدودیت در درک لغات
* محدودیت خزانه ی لغات
* مشکل در درک دستورات ساده
* یکنواختی یا مشکلات ادبی غیرمعمول در صحبت کردن
* عدم وضوح در صحبت کردن ( روانی کلامی )
* تأخیر در ظهور مهارت های ادبی
* سرعت کند در نامیدن اشیاء و رنگ ها
* محدودیت در آگاهی واج شناختی ( به عنوان مثال ترکیب سیلاب ها و قافیه ها )
* حداقل علاقه برای تغییرکردن
* تأخیر در مهارت های ادراکی- حرکتی
* مشکل در هماهنگی حرکتی ( درشت و ظریف ) به عنوان مثال لی لی کردن، لباس پوشیدن، بریدن و ...
* مشکل در رنگ کردن، نقاشی کشیدن و کپی کردن

د- دقت و رفتار

* عدم توجه/ گیجی
* تکانشگری
* بیش فعالی
* مشکل در جا به جایی فعالیت ها و کارهای عادی
* مداومت بی اختیار ( تکرار مداوم یک ایده یا نظر )
1. مشاهدات منظم: مشاهدات منظم از رفتار و توانایی های کودکان برای آزمودن وجود شاخص های خطر و عوامل حمایتی بسیار مهم است. مشاهدات ممکن است غیررسمی باشد و یا از یک دستورالعمل استاندار پیروی کند، در هر صورت مشاهدات می بایست به دفعات مکرر و در زمینه های متعدد ( به عنوان مثال در خانه، پیش دبستان، کلاس و گروه بازی ) تکرار شود تا اعتبار و پایایی فرضیه ای که از طریق رفتار کودک حاصل شد، افزایش یابد. در بسیاری از موارد طولانی بودن زمان مشاهده مورد نظر است. خانواده ی کودک می بایست در طول اجرای برنامه مداخله شرکت فعال داشته باشد. زمانی که متخصصان راجع به رشد و تحول کودک با پرسشی مواجه می شوند نیاز به مشاهدات خانواده ها دارند. خانواده ها با تشریک مساعی متخصصان اقدام به برگزاری برنامه های مداخله می نمایند.
2. ارزیابی فراگیر: زمانی که غربالگری، بررسی شاخص های خطر و عوامل حمایتی و مشاهدات منظم نشان دادند کودک در معرض خطر ابتلا به ناتوانی های یادگیری است، متخصصان می بایست ارزیابی های بعدی را به ترتیب انجام دهند تا الگوهای رشد ناقص کودک را شناسایی نمایند. هدف عمده ی ارزیابی جامع این است که الگوهای توانایی های کودک، نیازها، راهبردها و منابع مورد نیاز مشخص گردند تا هرچه سریع تر نسبت به رفع مشکلات رفتاری و یادگیری کودک اقدامات عملی اجرا گردد. این ارزیابی ها باید در مراحل مختلف صورت گیرد و نظرات و مشاهدات خانواده ها و مراقبان کودکان نیز مورد توجه قرار گیرد. ارزیابی باید در قلمروهای مختلف ( شناختی، زبانی، حسی- حرکتی، ادراکی- حرکتی و عاطفی ) انجام شود. ارزیابی جامع شامل آزمون های ملاک- مرجع، هنجاری، مقیاس های درجه بندی والدین/ معلمان و چک لیست های رشد است. هم چنین ارزیابان باید شرایط فرهنگی و زبانی را در استفاده از این ابزارها مورد نظر قرار دهند. ارزیابی از نیازها و وضعیت اجتماعی کودک باید در قلمروهای زیر انجام شود:
شناخت: شامل سازمان ادراکی، حافظه، تشکیل مفهوم، توجه و حل مسأله.
ارتباطات: شامل شکل گفتار، زبان، محتوا، برای استفاده از هدف قابل درک
سواد ضروری: شامل دانستنی های مبتنی بر واج شناختی، ارقام شامل تشخیص اعداد و مفاهیم عدد.
کارکردهای حرکتی: شامل توانایی های حرکتی ظریف، درشت و دهانی- حرکتی
کارکردهای حسی: شامل نظام شنوایی، بینایی و جنبشی
قضاوت های اجتماعی و عاطفی: شامل رفتار، عاطفه، خود تنظیمی، بازی و تعامل اجتماعی.
بنابراین، زمان محدود پیش از دبستان می تواند نقش سودمندی در تشخیص و مداخله ی زودهنگام برای مشکلات اجتماعی کودکان داشته باشد ( گارتلند و استروسیندر، 2007 ).

زمینه های تشخیص زودهنگام کودکان با ناتوانی های یادگیری در پیش از دبستان

برای ارزیابی کردن کودکان در معرض خطر ابتلا به ناتوانی یادگیری یا دارای تأخیر در رشد، سنجش و ارزیابی شامل: رشد شناختی، جسمانی، ارتباطی، اجتماعی، هیجانی و سازگاری خردسال است ( لرنر، 2003 ).
1. رشد شناختی: این ارزیابی شامل سنجش توانایی های تفکر، برنامه ریزی و رشد ادراکی کودکان است. نمونه هایی از تکالیف شناختی شامل تعیین کردن رنگ ها، نامیدن قسمت های بدن، شمارش از 1 تا 10، نشان دادن مفهوم مکان و نشان دادن کمیت ها ( بزرگ و کوچک )، نام بردن حروف و شناسایی اندازه و شکل است.
2. رشد جسمانی: این طبقه بندی شامل ارزیابی حرکت های درشت و ظریف است مانند رشد کلی جسمانی کودک و مهارت های حرکتی درشت و ظریف. نمونه هایی از تکالیف رشد جسمانی شامل گرفتن یک توپ، پریدن، لی لی کردن، ساختن یک طرح چهار بلوکی، لمس کردن انگشتان، قیچی کردن الگوهای مختلف، کپی کردن شکل ها، کپی کردن شکل و تشکیل حروف است. کار روی حواس شنوایی و بینایی کودک نیز اغلب انجام می شود.
3. رشد ارتباطی: این ارزیابی شامل مهارت های گفتار و زبان و توانایی درک و استفاده از زبان است. ارزیابان از کودک تقاضا می کنند چند کلمه بیان کند، تصاویر را شرح دهد، به سؤالات پاسخ دهد، اسم کوچک و فامیل خود را عنوان کند و هم چنین جنسیت، سن، آدرس و شماره تلفن خود را بگوید.
4. رشد اجتماعی و هیجانی: ارتباطات عاطفی و اجتماعی کودک از طریق مشاهده های ارزیابی کننده یادداشت می شود. مشاهدات در مورد این است که کودک چگونه با کودکان و بزرگسالان ارتباط برقرار می کند.
5. رشد سازگاری: این طبقه به مهارت های خود یاری کودک اشاره می کند و شامل مهارت های توالت کردن به صورت مستقل، مهارت های لباس پوشیدن، مهارت های غذاخوردن و توانایی جهت جدا شدن از والدین است.
استیل ( 2004 ) با مرور پژوهش ها و مقالات در زمینه ی تشخیص زودهنگام کودکان تأکید می نماید این موضوع دارای ارزش و اهمیت زیادی در پیشگیری کودکان در معرض خطر ناتوانی یادگیری دارد. او نشانه ها و شاخص های کلیدی فرایند تشخیص و مداخله ی زودهنگام کودکان مبتلا به ناتوانی های یادگیری را در جدول شماره 1 آورده است. این نشانه ها می توانند به معلمان کمک کنند تا هر تجربه ی اولیه را برای کودکان پیش دبستانی به یک فرصت تبدیل کنند.
جدول1: نشانه های تشخیص زودهنگام ناتوانی های یادگیری احتمالی

مشکل در رفتارهای زیر می تواند به عنوان نشانه هایی برای تشخیص زودهنگام کودکان در معرض خطر ناتوانی های یادگیری باشد ( در مقایسه با هم سالان )

1-صحبت کردن درست
2-درک کلامی که بلند گفته شود
3- درک جملاتی که بلند گفته شود
4- یادآوری لغات خاص در زمان صحبت کردن
5- یادآوری آن چه شنیده می شود
6- کمک و مشارکت در بازی های ریتم دار
7- یادآوری الفبا
8- دنبال کردن دستورالعمل ها
9- تلفظ درست در زمان صحبت کردن
10- یادآوری داستان هایی که بلند خوانده می شوند
11- استفاده از لغات به درستی در زمان صحبت کردن

12- صحبت کردن با جملات سازماندهی شده
13- ساکت نشستن برای یک دوره ی زمانی مناسب
14- تغییر از یک فعالیت به فعالیت دیگر
15- یادآوری آن چه دیده اند
16- تفکر قبل از صحبت یا عمل
17- تمرکز بر یک موضوع
18- گوش دادن به داستان ها و نغمه ها برای مدت طولانی
19- پوشیدن لباس
20- تشخیص رنگ ها
21- شمارش
22- کپی کردن طرح ها و رفتارها

مؤلفه های مداخله ی زودهنگام کودکان با ناتوانی یادگیری در پیش از دبستان

لرنر ( 2003 )، به مؤلفه های مداخله ی زودهنگام تحت عنوان، آموزش مهارت های پیش آموزشگاهی برای آماده کردن کودکان در زمینه های خواندن، نوشتن و حساب کردن اشاره می نماید. این مؤلفه ها عبارتند از:
1. مهارت های خودگردانی و دستیابی به مفهوم خود: کودکان با انجام فعالیت هایی مانند لباس پوشیدن، خوردن و توجه به بهداشت شخصی، به توانایی مراقبت از خود یا خودگردانی دست می یابند. اکتساب مهارت های خودگردانی، تحول مثبت مفهوم خود و احساس استقلال را افزایش می دهد.
2. فعالیت های درشت حرکتی: فعالیت های درشت حرکتی مستلزم استفاده از عضله های بزرگی است که برای حرکت بازوها، ساق ها، تنه، دست ها و پاها به کار می روند. راه رفتن، خزیدن، پرت کردن و حرکت های چرخشی از جمله فعالیت هایی هستند که مهارت های درشت حرکتی را متحول می سازند.
3- فعالیت های ظریف حرکتی: فعالیت های ظریف حرکتی با عضله های کوچکی مرتبط هستند که برای حرکت دادن انگشتان و مچ دست و هم چنین ایجاد هماهنگی دو دست به کار می روند. بازی های جا اندازی قطعات، بازی های انگشتی، بریدن اشیاء، نقاشی، بستن و بازکردن دکمه ها و بندها ( مانند کفش ) از جمله فعالیت هایی هستند که به پیشرفت توانایی حرکت های ظریف منجر می شوند.
4. فعالیت های شنیداری و آگاهی از ساختار آواشناختی: یکی از مهم ترین مهارت های پیش از خواندن، آگاهی نسبت به صورت های کلمات است. فعالیت هایی که می توانند کودکان را در بازشناسی صوت ها، ایجاد تمایز بین صوت های شنیداری و تقویت حافظه ی شنیداری یاری دهند، شامل بازی با کلمه ها، بازی قافیه دار و بازی های حفظ کلمه ها هستند.
5. فعالیت های دیداری: بازشناسی تفاوت ها و تشابه ها در تصاویر، شکل ها و حروف از فعالیت هایی هستند که تمایزیافتگی دیداری، حافظه ی دیداری و یک پارچگی دیداری- حرکتی ( مانند هماهنگی چشم و دست ) را متحول می سازند.
6. فعالیت های زبانی و ارتباطی: توانایی استفاده از زبان شفاهی برای انتقال افکار خویش به دیگران از اهمیتی بنیادی برخوردار است. اما استفاده از این ابزار ارتباطی مستلزم شنیدن، حرف زدن، فهمیدن زبان دیگران، پاسخ دادن به خواسته های آن ها، آغاز کردن ارتباط ها و مکالمه ها و توضیح دادن است.
7. فعالیت های شناختی: بسیاری از بازی ها مانند مرتبط کردن اشیای مشابه یا متفاوت، طبقه بندی، مقایسه و مقابله افکار و هم چنین حل معماها می توانند کودکان را به تمرین های فکری وادار کنند.
8. فعالیت های اجتماعی: یادگیری چگونگی تعامل با دیگران و کنارآمدن با آن ها بر اساس ایجاد روابط متناسب با کودکان و بزرگسالان، و مشارکت در بازی های گروهی از فعالیت هایی هستند که مهارت های اجتماعی کودکان را پرورش می دهند.
در صورتی که، مشکلات یادگیری یا تأخیر در رشد از طریق غربالگری، مرور شاخص های خطر و مشاهدات منظم مشخص شد، ارزیابی جامع باید بر اساس نیازهای فردی، برنامه ی خدمات و حمایت های زودهنگام برای کودک خردسال طراحی شود.
مداخلات پیش از دبستان معمولاً شامل فعالیت های عاطفی، اجتماعی، زبانی، حرکتی و حسی است. متخصصان اخیراً فهرستی از تخصص ها و حرفه های مورد نیاز برنامه های مداخله ی زودهنگام برای کودکان خردسال مبتلا به ناتوانی های یادگیری را ارائه نموده اند که عبارتند از:
1. شنوایی سنج: متخصص در ارزیابی شنوایی و مسایل مربوط به آن
2. معلمان آموزش اولیه ی ویژه: متخصص در طراحی و تهیه مداخلات آموزشی
3. کار درمانگر، به کودکان خردسال در شکل گیری مهارت های حرکتی ظریف تا فعالیت های روزانه کمک می کند تا آن ها بتوانند مستقل عمل کنند.
4. درمانگر حرکتی: به طور طبیعی به کودکان خردسال در رشد مهارت های حرکتی درشت و هماهنگی بین آن ها کمک می کند.
5. روان شناس مدرسه: همکاری و کمک به مربیان، والدین و دیگر متخصصان می نماید تا محیط های یادگیری سالم و غنی به وجود آورند و ارتباط بین خانه و مدرسه را محکم می کنند.
6. گفتار درمان: در ارزیابی، تشخیص و فراهم سازی خدمات و حمایت های برنامه های مداخله ای به کودکانی که مشکلات کلامی، زبانی، سوادی، ارتباطات، و تعاملات اجتماعی دارند، کمک می کنند.
متخصصان دیگر نیز در ارائه ی این خدمات مشارکت دارند که عبارت از: مراقبان کودک، متخصصان مسائل آموزشی، متخصصان خواندن، روان شناسان رشد کودک، روان پزشکان کودک و عصب شناسان می باشند. نیازهای ویژه ی کودک همکاری و مشارکت نوع متخصصان را مشخص می کند ( عابدی، 1387 ).

راهبردهای مداخله ی زودهنگام در مراکز پیش دبستانی

به منظور مداخله ی زودهنگام ناتوانی های یادگیری احتمالی، مربیان مراکز پیش از دبستان می توانند از راهبردهای مشاهده ای بهره گیرند.
زبان و گفتار یکی از مهارت هایی است که معلمان می توانند برای اهداف تشخیصی از آن بهره گیرند. کاتس ( 1997 ) اشاره می کند بهتر است به دنبال برخی خصوصیات رشدی مانند مشکلات زبان گفتاری در پیش دبستان برای پیشگیری از برخی مشکلات در مورد تشخیص زودهنگامی ناتوانی های یادگیری باشیم زیرا مشکلات اولیه ی زبان نشان دهنده ی مشکلات ثانویه در خواندن هستند. کاتس ( 1997 ) بیان می کند مشاهدات مربوط به این مشکلات زبانی را می توان به عنوان ابزار تشخیصی استفاده کرد. مشکلات مربوط به واج شناسی، معناشناسی، لغت شناسی و جملات به صورت شفاهی، آگاهی از اصوات کلامی، حافظه ی کلامی و ایجاد کلام با مشکلات بعدی در تشخیص لغات و اصوات در ارتباط است. این مشکلات را می توان قبل از آموزش رسمی خواندن مشاهده کرد و از این رو نشانه هایی از مشکلات احتمالی در خواندن هستند. در این خصوص، کاتس ( 1997 ) یک فهرست وارسی مشاهده برای رفتارهای کودک و آموزش جامع، طراحی کرده است. این فهرست شامل رفتارهایی مثل مشکل در ریتم، مشکل در به یادآوری الفبا، مشکل در دنبال کردن دستورالعمل ها، مشکلات متوالی در تلفظ، مشکل در درک داستان ها، استفاده محدود از لغات و عدم سازماندهی جملات حین صحبت کردن است.
سایر رفتارهای قابل مشاهده که نشان دهنده ی مشکلات احتمالی در یادگیری کودکان پیش دبستانی هستند شامل بیش فعالی، عدم هماهنگی حرکتی، نقص در پردازش اطلاعات، حواس پرتی و مشکلات حافظه ای است. هم چنین در کودکستان مهارت های پایه مثل گوش دادن، دنبال کردن دستورالعمل ها، لباس پوشیدن، توجه مناسب و برخی مهارت های پیش نیاز مثل مهارت های الفبایی، ریتمی، رنگ ها، سفارش و کپی کردن را می توان مشاهده کرد ( لوننال، 1998 ).
پس از این که ناتوانی های یادگیری احتمالی تشخیص داده شد، راهبردهای بسیاری برای معلمان کودکان خردسال در مراکز پیش دبستانی وجود دارد.
آموزش های مستقیم را می توان در برنامه ی آموزشی برای پیش دبستانی های مبتلا به ناتوانی یادگیری احتمالی استفاده نمود. به عنوان مثال فعالیت های حسی را می توان برای افزایش جستجوگری کودکان استفاده کرد. کودکان در این سنین به آزادی برای کشف حقایق نیاز دارند. برخی موارد فعالیت هایی که می توان برای آماده سازی کودکان برای یادگیری های بعدی کودکان استفاده کرد نوشتن آن چه کودک می گوید و سپس خواندن آن و نوشتن سئوالات خود و کمک به آن ها برای یافتن جواب آن هاست ( آلن و شوارتز، 2001، استیل، 2004 ).
مهارت های شناختی را می توان از طریق دستورالعمل ها، فعالیت های شنیداری، بازی ها و فعالیت های چندگانه حسی تمرین کرد ( فعالیت هایی مثل لامسه، حرکت، دیدن و شنیدن، بازی های مربوط به انگشتان، سرودها و شعرها، داستان، معما ( پازل )، استفاده از آجرک ها، بازی میخ و تخته و بازی های مشارکتی ). آلن و شواتز ( 2001 ) استفاده از مدل های رنگارنگ، آیینه، آب، هنر و کاردستی، خانه بازی، الگوهای کپی برداری، بازی های حافظه ای، دنبال کردن دستورالعمل ها، رنگ آمیزی، برش، شمارش و فعالیت های گروهی را تجویز می کنند. تمرین مهارت های اجتماعی و عاطفی برای ارتقاء سطح آن مثل کنار آمدن با دیگران و تقسیم کار آن با آن ها نیز برای کودکان خردسال مورد نیاز است. نیازهای اعتماد به نفس باید به مانند مهارت های اجتماعی، مورد نظر قرار گیرند. مثال هایی از راهبردها و مداخله ی رفتاری برای کودکان شامل دور کردن آن ها از اسباب بازی ها و رفتارهایی است که در آن ها رفتار سوء و نامناسب دیده می شود و توجه آن ها را باید به سمتی که نوآوری وجود داشته، جلب کرد، تغییراتی در ساختار کار به وجود آورد، استفاده از فعالیت های کوتاه مدت، خلق موقعیت، استفاده از شکل دهی، وقت استراحت و تثبیت کردن رفتارهای مناسب از دیگر موارد هستند. هم چنین مفید است که از کارهای گروهی استفاده نمود که باعث رشد کودکان شود. به علاوه مهم است که قوانین مشخصی را اعلام کنیم و هر از چندگاهی آن ها را مرور کنیم و از نتایج آن ها بهره گیریم ( استیل، 2004 ).
استیل ( 2004 ) برنامه های مداخله ای زودهنگام مبتنی بر بازی برای مربیان مراکز پیش دبستانی جهت آموزش کودکان در معرض خطر ناتوانی های یادگیری را در جدول شماره 2 آورده است. این راهبردها می توانند به معلمان کمک کنند تا هر تجربه اولیه را برای کودکان پیش دبستانی به یک فرصت تبدیل کنند.
جدول 2: برنامه های مداخله ای زودهنگام مبتنی بر بازی برای مربیان مراکز پیش دبستانی جهت آموزش کودکان در معرض خطر ناتوانی های یادگیری

1-استفاده از ابزاری که برای بچه ها آشنا هستند
2- استفاده از کارگاه های کوچک و شخصی
3- دادن حق انتخاب در فعالیت ها
4- سازماندهی و آماده سازی کارها
5- برنامه برای انتقال و تغییر بین فعالیت ها
6- کمک به کودکان برای تبدیل لغات به جملات
7- ایجاد مدل های خوب
8- آموزش واج های اولیه
9- قراردادن برچسب نام بر روی اشیای کلاس
10- بخش کردن لغات
11- استفاده از فعالیت های ریتم دار
12- استفاده از بازی های الفبایی
13- استفاده از موضوعات مورد علاقه ی کودکان
14- خواستن از کودکان برای بیان داستان و ایده هایشان

15- کار با اصوات
16- خواندن با صدای بلند توسط کودکان از روی کتاب و آن چه مورد علاقه ی آن هاست.
17- استفاده از بازی های انگشتی
18- استفاده از نغمه ها و سرودها در درس
19- استفاده از پازل، فعالیت های روی کاغذ و آجرک ها در درس
20- استفاده از هنر کاردستی
21- استفاده از بازی های حافظه ای
22- خواستن از کودکان برای شمردن اشیا
23- ایجاد برنامه های رفتاری
24- هماهنگ شدن با موارد و اعمال روزانه و قوانین
25- استفاده از فعالیت های گروهی
26- شکستن فعالیت ها به قسمت های کوچک تر
27- تکرار چیزهای آموخته شده به دفعات

    مهارت 5: ادراک لمسی- جنبشی

ادراک جنبشی ( + عضلانی )- لمسی، به دریافت محرک های ورودی مربوط می شود که مستقیماً بر تن و بر آگاهی وضع بدن در فضا اثر می گذارد. بدن ما به انواع اندام های گیرنده ی بیرونی و درونی مجهز است که به حس لمس ( بساوش )، فشار، درد، دما، بافت و آگاهی بر وضع قسمت های مختلف بدن در فضا و مکان اختصاص یافته است. به منظور کمک به کودکان برای این که آگاهی و درک بیش تری از مفاهیم مربوط به ادراک جنبشی- لمسی بیابند، باید برای آن ها شرایطی فراهم کنیم تا بتوانند تجارب و تمرین هایی در زمینه ی احساس های جلدی داشته باشند. این تجربیات آن ها را یاری می دهد تا اجرای تمرین های چند حسی و به مدد مقایسه درجه های دما، رنگ، بافت و طرح، بساوش، قالب و شکل و نظایر آن، ادراک جنبشی لمسی را توسعه بخشند. هم چنین باید کودکان را ترغیب کنیم تا بر آگاهیشان نسبت به وضع بدن خود در ضمن حرکت در فضا و مکان بیفزایند.
به نظر می رسد که هرچه کودکان در زمینه ی دریافت و پرداخت محرک های ورودی کارآمد تر شوند در فهم و درک محیط و در نتیجه در بیان توصیف خود چه به صورت کلامی و چه به صورت دستی از طریق حرکات تواناتر خواهند بود.
یک کودک دارای مشکل یادگیری ممکن است در هر یک از این فرایندهای رشدی دچار تأخیر و یا اختلال شده باشد که زیربنای آموزش و تعلیم وی است مثلاً بچه ای که بدون سینه خیز رفتن بلافاصله چهار دست و پا می رود، فرایند سینه خیز رفتن در مغز او باعث تشکیل یک سری ادراکات پیش نیاز می شود که اگر این عمل صورت نگیرد عمل پیش نیاز برای نوعی ادراک در کودک تشکیل نمی شود و این خود را در زمان یادگیری در مدرسه بروز می دهد.
این بچه ها از لحاظ عضوی هیچ مشکلی ندارند و اگر مشکلی دارند در سیستم ادراکی و پردازش اطلاعات مغزی این افراد است که نیاز به بررسی بسیار دقیق و موشکافانه دارد.
کودکانی که به آسانی از طریق سیستم های دیداری یا شنیداری یاد نمی گیرند، ادراک لمسی- جنبشی شیوه ای مناسب را برای یادگیری آن ها فراهم می سازد. در زیر فعالیت هایی را که ادراک لمسی- جنبشی را تحریک می کنند، آورده شده اند.

1- لمس مواد مختلف

کودک مواد مختلف مثل چوب صاف، فلز، کاغذ سنباده، نمد، پشم، اسفنج، سطح مربوط و مواد غذایی را لمس می کند.

2- لمس تخته ها

مواد مختلفی را روی تکه های کوچکی از چوب نصب می کنند. کودک بدون این که نگاه کنید تخته ها را لمس می کند و درباره ی تمیز بین آن ها و جور بودن سطوح مختلف یاد می گیرد.

3- لمس کردن اشکال

مواد مختلفی را که در قالب اشکال هندسی یا حروف بریده شده اند بر روی تخته ها قرار دهید. کودکان می توانند، آن ها را لمس کنند و این گونه اشکال را متمایز، جور و شناسایی کنند. این گونه اشکال می توانند از پلاستیک، چوب، مقوا، گل یا شبه آن ها ساخته شوند.

4- احساس درجه حرارت

لیوان های کوچکی را از آب پر کنید و از کودک بخواهید آن ها را لمس کند. از این طریق می توانید مفهوم گرم، داغ و سرد را آموزش دهید.

5- احساس وزن

چند جعبه مقوایی کوچک را در سطوح مختلف از موادی نظیر لوبیا، برنج و غیره پر کنید. از کودک بخواهید با سبک، سنگین کردن جعبه ها، آن ها را جور کنید.

6- بو کردن

موادی با بوهای مختلف داخل بطری های شیشه ای بریزید ( دارچین، سرکه، هل، آبلیمو و غیره ) از کودک بخواهید که از طریق بو کردن مواد آن ها را شناسایی و با هم جور کنند.

7- شناسایی از طریق لامسه

کف دست کودک حروف، اعداد یا طرح هایی را ترسیم کنید. از کودک بخواهید شکلی را که از این طریق احساس کرده شناسایی یا بازسازی کند.

8- کیسه تشخیص اشیاء از طریق لمس

اشیاء مختلفی را داخل یک کیسه یا جعبه قرر دهید. کودک بخواهید که اشیاء را از طریق لمس شناسایی کند. می توان از کودک خواست که اشیاء را بر حسب شکل و موادشان دوتایی جور کند.

مهارت 6: یک پارچه سازی نظام های ادراکی

در برخی از موارد ناتوانی یادگیری به علت مشکل یک پارچه کردن اطلاعات ادراکی است که از مسیرهای مختلف می آیند. کودک باید یاد بگیرد که اطلاعات ادراکی اش را با آن چه که از طریق تعمیم حرکتی در ابتدا یاد گرفته است تطبیق دهد. اگر هماهنگی ادراکی- حرکتی به طور مناسب شکل نگیرد، کودک در دو دنیای متضاد زندگی می کند- یک دنیای ادراکی و یک دنیای حرکتی- و نمی تواند به اطلاعاتی که به دست می آورد اعتماد کند زیرا این دو نوع داده با هم هماهنگ نمی شوند. برای چنین کودکانی دنیا غیر قابل اعتماد است و آن ها از حقیقت مطمئن نیستند. کودکی که رشد ادراکی از شکل هایی مثل مربع یا مستطیل ندارد، مشکلات زیادی در مدرسه خواهد داشت که توانایی های ادراکی اش را مشخص می کند.

فعالیت هایی برای یک پارچه کردن سیستم های ادراکی

فعالیت هایی که باعث یک پارچه شدن دو یا بیش از دو سیستم ادراکی می شوند در زیر آمده اند:

1- بینایی با شنوایی

کودکان بعد از نگاه کردن به یک نمونه از نقاط و خطوط، آن را به شکل موزون از طریق طبل اجرا می کنند.

2- شنوایی با بینایی

کودکان صدای موزونی را می شنوند. آن ها باید از میان تصاویر مختلفی از نقطه و خط، نمونه هایی را که از نظر زیبایی با آن قطعه مناسبت دارد انتخاب کنند.

3- شنوایی با بینایی- حرکتی

به کودک بگویید که به یک قطعه موزون گوش دهد و سپس آن چه شنیده را با ترسیم نقطه و خط منطبق با آن روی کاغذ به شکل بصری نشان دهد.

4- شنوایی- کلامی با حرکتی

از بازی هایی مثل سارا میگه استفاده کنید. کودک دستوراتی را می شنود و آن ها را به حرکت اعضای مختلف بدن انتقال می دهد.

5- لمسی با بینایی- حرکتی

کودکان اشیا یا اشکالی را داخل جعبه یا زیر یک دستمال لمس می کنند و سپس اشکالی را که درک لمسی کرده اند بر روی تکه ای از کاغذ ترسیم می کنند.

6- شنوایی با بینایی

صدای اشیا، حیوانات خانگی و وسایل خانگی آشنا را ضبط کنید و برای کودک پخش نمایید و از کودک بخواهید اصوات را با تصویر مناسب جور کند.

7- تقطیع نام ها

سیلاب های نام کودکان را به صورت بلند و کوتاه در آورده و با عدد مشخص کنید و بعد به صورت آهنگ به ضربه های روی طبل انتقال دهید. از کودک بخواهید نام کودکی که روی طبل زده می شود چیست؟

8- بینایی با شنوایی- کلامی

از کودک بخواهید که به تصاویر نگاه کند. از او بپرسید کدام یک با حرف س شروع می شود؟ کدام یک با هم هم قافیه هستند و غیره.

9- شنوایی- کلامی با بینایی

تصویری را توصیف کنید. سپس از کودک بخواهید از میان تصاویر، تصویری را که شما توصیف کرده اید، انتخاب کند.

مهارت 7: تن آگاهی و نقش اندام ها

تصور بدی و تن آگاهی، ادراک پیچیده ای است که باعث می شود فرد ضمن تشخیص قسمت های مختلف بدن، نسبت به نقش اندام ها و چگونگی کاربرد آن ها، در همکنشی آگاه می شود. این توانایی ها منجر به تشکیل یک خودپنداره یا خودانگاره در کودک می شود. کودکان با توجه به نسبت شکست و موفقیتی که در انجام کارها تجربه می کنند و این که دیگران در مورد آن ها چگونه می اندیشند، به ارزش خود پی برده و به خودیابی نایل می شوند. این بدان معنی است که حتی حرکات جنین در رحم نیز موجب تشکیل ادراکات اولیه ی تنی و قابلیت هایی برای حرکت می شود. در دوره ی نوزادی و کودکی اول، فرد شروع به تشخیص قسمت های مختلف بدن می کند و به تدریج می آموزد که چگونه هر قسمت با محیط در همکنشی است. بعد از این که کودک قسمت های درشت بدن را شناخت، به تدریج به نقش اندام های ظریف تر نیز آگاهی می یابد. کودک هم چنین می آموزد که بدون او دارای دو سمت است. با این وصف ممکن است که تا قبل از سنین شش و هفت سالگی، کودک نتواند سمت راست و چپ خود را به درستی تشخیص دهد. یادگیری قسمت های مختلف بدن و چگونگی بکار گیری مؤثر هر یک، در ارتباط با محیط در رشد خودپنداره شخص نقش بسیار مهمی دارد.
روابط با هم سالان در کودکی نخستین، اغلب تحت تأثیر این موضوع قرار می گیرد که کودک تا چه اندازه می تواند مهارت های بازی را به خوبی انجام دهد. بیش تر کودکان خردسال اهمیت میزان موفقیت در اجرای تکالیف را در می یابند. احساسی که آن ها نسبت به توانایی های عملکردی خود دارند و انتظار دیگران از انجام این فعالیت ها به میزان زیادی تأثیرات مثبت یا منفی بر روی خودپنداره کودک می گذارد. بچه ای که در انجام اعمال از خودپنداره ی ضعیف برخوردار است باید او را در شرایطی قرار دهیم تا موفقیت برایش قابل دستیابی باشد. به همان ترتیب که خودپنداره ی کودک تکامل می یابد، شرایط چالش انگیز بیشتری رخ می نماید. زمانی که میزان موفقیت بیش از موارد شکست باشد، احتمالاً این نگرش در کودک شکل می گیرد و می پذیرد که در انجام کارها به خود بگوید: « من سعی می کنم یا من می توانم ».
به همین دلیل معلمان و والدین باید شرایطی فراهم کنند تا بچه ها، انواع الگوهای حرکت را با توجه به تواناییشان با موفقیت تجربه کنند. کودک موفق قسمت های مختلف بدن خود را می شناسد و می داند چگونه این قسمت ها را به گونه ای مؤثر و کارآمد حرکت دهد. تن آگاهی و نقش اندام ها اساس ضروری تشکیل خودپنداره ی مثبت در کودک است.
هدف این گونه فعالیت ها کمک به کودکان در جهت رشد تصویر درست از محل و کارکرد بخش های مختلف بدن است. به وسیله ی مقیاس زیر می توانید میزان تن آگاهی کودک خود را ارزیابی کنید.
الف- شناخت قسمت های مختلف بدن

موارد ارزیابی

از خود را نشان دادن

از خود را نامیدن

از دیگری را نامیدن

از روی تصویر یا مدل تشخیص دادن

الف- سر
1-موها

 

 

 

 

2-دماغ

 

 

 

 

3- دهان

 

 

 

 

4- گوش ها

 

 

 

 

5- پیشانی

 

 

 

 

6- چانه

 

 

 

 

7- گونه ها

 

 

 

 

8- دندان ها

 

 

 

 

9- زبان

 

 

 

 

10- مژه ها

 

 

 

 

11- ابروها

 

 

 

 

12- لب ها

 

 

 

 

13- پلک ها

 

 

 

 

ب- تنه بدن:
14- شکم

 

 

 

 

15- کمر

 

 

 

 

16- گردن

 

 

 

 

17- شانه ها

 

 

 

 

18- سینه

 

 

 

 

19- ران ها

 

 

 

 

ج- اعضا
20- ساعد دست

 

 

 

 

21- پاها

 

 

 

 

22- انگشتان

 

 

 

 

23- دست ها

 

 

 

 

24- انگشتان پا

 

 

 

 

25- ناخن های دست

 

 

 

 

26- ناخن های پا

 

 

 

 

27- مچ ها

 

 

 

 

28- ساق های پا

 

 

 

 

29- قوزک های پا

 

 

 

 

30- زانوها

 

 

 

 

31- آرنج ها

 

 

 

 

32- بازوها

 

 

 

 

33- انگشت شست

 

 

 

 

فعالیت هایی برای رشد تن آگاهی

1- اشاره به اعضای بدن

کودکان به اعضای مختلف بدن خود اشاره می کنند: بینی، ابروی راست، مچ پای چپ، چشم راست، بازوی چپ و غیره. این فعالیت با چشمان بسته دشوارتر است. کودک هم چنین می تواند روی زمین بخوابد و از او خواسته شود که اعضای مختلف بدنش را لمس کند. این فعالیت اگر بر اساس الگوهای موزون مثل استفاده از مترونوم انجام شود، دشوارتر است.

2. آدم عروسکی

از مقوا آدمکی عروسکی بسازید، به گونه ای که اعضای آن قابل حرکت باشند. اعضای این آدمک را می توانید با تکمه های قابلمه ای به هم وصل کنید. کودک می تواند اعضای این عروسک مقوایی را مطابق دستورات حرکت دهد و آن ها را با حرکات بدن خودش هماهنگ کند.

3. بازی « سارا میگه »

این بازی با چشمان باز یا بسته قابل اجرا است. در این بازی مربی از کودک می خواهد که مطابق دستورالعمل رفتار کند مثلاً سارا میگه پای چپ بالا، دست راست روی شانه ی چپ، دست چپ روی چشم راست و غیره.

4. پازل

پازل هایی از انسان، حیوان ها، اشیا و غیره برای نشان دادن کارکرد قسمت های مختلف بدن ببرید و در مورد آن ها با کودکان صحبت کنید.

5. چه قسمتی حذف شده است؟

از تصاویری استفاده کنید که بخش هایی از بدن در آن ها حذف شده است. کودکان باید بگویند کدام قسمت حذف شده یا این که قسمت حذف شده را ترسیم کنند.

6. ترسیم کردن در اندازه ی طبیعی

کودکان روی یک ورقه ی بزرگ کاغذ می خوابند و معلم طرح کلی پیرامون آن ها را ترسیم می کند. بعد کودکان لباس ها را رنگ آمیزی می کنند و جزئیات صورت و بدن را تکمیل می کنند.

7. آگاهی از اعضای مختلف بدن از طریق لمس آن ها

اعضای مختلف بدن کودکان لمس می شود در حالی که چشمان کودک بسته است و بعد از او خواسته می شود که عضو لمس شده را نشان بدهد.

8. دنبال کردن دستورالعمل ها

از کودکان بخواهید که دست چپ را روی گوش راست و دست راست را بر روی شانه چپ قرار دهد. دستورات دیگر عبارتند از: قراردادن دست راست بر روی دست چپ یا برگشتن به راست، دو قدم راه رفتن و برگشتن به چپ.

9. پانتومیم

از کودکان بخواهید که از طریق پانتومیم اعمالی را که مشخصه ی مشاغل خاص هستند را نشان دهند، مثل نحوه ی رانندگی راننده اتوبوس، حرکات پلیس برای ترافیک شهر و غیره.

10. پیچ و تاب در هنگام حرکت کردن

ردیفی از دایره های رنگی را بر روی زمین قرار دهید، یا از ورقه های پلاستیک یا پارچه یا از بازی های ساخته شده موجود در بازار استفاده کنید. از این طریق می توانید بازی برای کودکان تدارک ببینید، از آن ها بخواهید که پای چپ خود را روی دایره سبز بگذارد، پای راست خود را روی دایره قرمز و غیره.

11. تخمین زدن

در این فعالیت کودکان تعداد قدم هایی را که باید تا رسیدن به هدف مورد نظر بردارند، برآورده می کنند.

12. فعالیت کردن در آب

فعالیت های حرکتی درشت در استخر یا دریاچه امکان رهایی فرد را از نیروی جاذبه فراهم می کند. یادگیری برخی از فعالیت ها در آب آسان تر است، به خاطر این که فعالیت ها آرام تر و کندتر انجام می شوند و کودک بر آن ها کنترل بیش تری دارد. شنا کردن هم چنین فعالیت ارزشمندی است که باعث نیرومند شدن کارکرد حرکتی کلی می شود.

مهارت 8: برتری جانبی ( غلبه طرفی مغز )

بسیاری از محققان بعد نتیجه گیری از مشاهدات خود، عنوان کرده اند که کودکان مبتلا به مشکلات یادگیری علائمی از بی نظمی رشد در راست و چپ، شکست در ایجاد برتری دستی در سن مناسب و اشکال در غلبه طرفی دارند.
ارزیابی رشد برتری جانبی

الف- برتری دست ها:

از کودک می خواهیم که یک یا چند عمل زیر را انجام دهد و مشاهده می کنیم که با کدام دست این فعالیت ها را انجام می دهد. دستی که بیش ترین فعالیت با آن انجام شود، دست برتر کودک است.
1. یک توپ را پرتاب کند.
2. ساعت را کوک می کند.
3. یک میخ را می کوبد.
4. با قیچی کار می کند.
5. با مداد چیزی می نویسد.

ب- برتری چشم ها:

برای تشخیص برتری جانبی چشم ها از کودک می خواهیم اعمال زیر را انجام دهد و مشاهده می کنیم که با کدام چشم این فعالیت ها را انجام می دهد. چشمی که بیش ترین فعالیت با آن انجام می شود، چشم برتر کودک است.
1. دیدن: یک مقوا که در مرکز آن یک سوراخ است جلو کودک طوری می گیریم که وسط چشمان کودک باشد و از او می خواهیم که چند قدم جلو بیاید و از سوراخ نگاه کند. این کار را می توان با سوراخ کلید در نیز انجام داد.
2. یک کاغذ را لوله می کنیم و به کودک می گوییم در آن نگاه کن. چه چیزهایی در آن می بینی؟

ج- برتری پاها:

برای تشخیص برتری جانبی پاها از کودک می خواهیم اعمال زیر را انجام دهد و مشاهده می کنیم که با کدام پا این فعالیت ها را انجام می دهد. پایی که بیش ترین فعالیت با آن انجام می شود، پای برتر کودک است.
1. از کودک می خواهیم به توپی که با فاصله، جلوی او گذاشته ایم، ضربه بزند.
2. از کودک می خواهیم با پایش وسیله ای مثل توپ، صندلی کوچک و ... را هدایت کرده تا به ما برساند.

د- برتری گوش ها:

برای تشخیص برتری جانبی گوش ها از کودک می خواهیم اعمال زیر را انجام دهد و مشاهده می کنیم که با کدام گوش این فعالیت ها را انجام دهد. گوشی که بیش ترین فعالیت با آن انجام می شود، گوش برتر کودک است.
1. ساعتی را روی میز می گذاریم و به او می گوییم. ساعت را بردار و بگذار در گوشت ببین چه صدایی می دهد.
2. به کودک می گوییم گوش هایت را به سوراخ در بگذار ببین چه صداهایی از آن بیرون می آید.

تمرین هایی جهت بهبود برتری جانبی

1. تمرین حرکت های متقاطع

از کودک بخواهید که دست راستش را در حالی که پای چپش را کمی بالا می آورد به پای چپ بزند و برعکس یعنی دست چپ بر روی پای راست. سپس از او بخواهید که این کار را سریع تر انجام دهد.

2. لمس گوش و بینی

از کودک بخواهید دست راستش را روی بینی بگذارد و دست چپش را روی گوش راست، حالا به او بگویید: « آیا می توانی جای دست ها را عوض کنی؟ ». باید دست چپ روی بینی و دست راست روی گوش چپ باشد. سپس از او بخواهید که این کار را سریع تر انجام دهد.

3. بستن چشم غیربرتر

بعضی کودکان کلیه اندام هایشان راست برتر است اما ممکن است فقط چشم چپ برتر باشد. برای برطرف کردن این مشکل بهتر است روزی 10 الی 15 دقیقه چشم چپ را ببندید یا از عینک تیره ای استفاده کنید که فقط شیشه ی چشم چپش تیره باشد.

4. بازی های حرکتی

بازی هایی مثل اسکوتر، اسکیت، پینگ پنگ، فوتبال دستی، یک قل دو قل، توپ گرفتن و پرتاب کردن با دست برتر و غیره استفاده کرد.

مهارت 9: تجسم فضایی

منظور از تجسم فضایی، توانایی تصور سه بعدی اجسام و اشکال در ذهن و هم چنین تصور قسمت های ناپیدای اجسام و درک نقش ها و طرح پیچیده در ذهن و ترسیم مجدد آن هاست. کودکانی که استعداد تجسم فضایی دارند می توانند شکل های سه بعدی یا پرسپکتیو را به خوبی ترسیم کنند، می توانند به خوبی جهت یابی کنند، با یک نگاه سریع تمام مسیر را در ذهن به یاد می سپارند، رابطه ی مکانی اشیا را نسبت به هم نشان می دهند، به بازی ما علاقه مندند، با رعایت نسبت و مقیاس نقاشی می کشند.
این استعداد تا سنین 12-18 سالگی به نقطه اوج می رسد.
افرادی که در این زمینه استعداد عالی دارند می توانند در مشاغلی از قبیل طراحی، معماری، طراحی داخلی، مهندسی، نقشه کشی و ... به اوج برسند.
فعالیت هایی جهت رشد تجسم فضایی:
1. کشیدن یک نقشه از خانه خود، کشیدن نقشه یک پارک
2. کشیدن نقشه ای از کلاس
3. دادن تصاویری به کودک تا او بتواند راه صحیح را انتخاب کند.
4. ماکت سازی با مقوا
5. هر آن چه را می توانی با گردی، سه گوش، چهارگوش و ... تجسم کن و بکش.
6. تکمیل قسمت های ناپیدای تصاویر
7. ایجاد تغییراتی در محیط کلاس در غیاب کودک و تشخیص تغییرات توسط کودک غایب.
8. در اتاق وسایل مختلفی مثل میز، چهارپایه و صندلی بگذارید و از کودک بخواهید از زیر و یا روی این موانع رد شود.
9. از کودک بخواهید کارهای زیر را انجام دهد:
پاهایت را باز کن، خودت را خم کن و از لای پاهایت به دور و بر نگاه کن.
بخواب، بدنت را بالا بیاور و حالا به اطرافت نگاه کن.
کج شو و به دور و برت نگاه کن.
این حرکات باعث می شود تا کودک از زوایای مختلف اطراف خود را ببیند و باعث افزایش بینش فضایی کودک می شود.
10. مقداری روزنامه و مجله تهیه کنید و به کودک بگویید که قصد ساختن ماکت یک شهر یا اتاق یا یک خیابان را دارید. برای این کار باید وسایل مربوط به هر کدام را از روزنامه ببرید و در کنار هم قرار دهید. این کار باعث می شود تا کودک ارتباط یک موقعیت را به خوبی درک کند.
11. کودک را تشویق کنید برای قسمت های مختلف خانه، نشانه درست کند. برای حمام، دستشویی و ... و آن را به قسمت های مختلف خانه وصل کنید.
12. یک کیسه پارچه ای و یک سینی تهیه کنید و از چندین وسیله مثل لیوان، قاشق، شانه، خودکار و ... یک نمونه داخل سینی و یکی داخل کیسه قرار دهید. کودک را تشویق کنید وسایل داخل کیسه را لمس کند و نمونه آن را داخل سینی نشان دهد.

    مهارت های ادراکی حرکتی

یکی از مهم ترین مهارت هایی که می توان آن را پیش نیاز یادگیری دانست، مهارت حرکتی است. رشد حرکتی کودکان در درجه ی اول به رسش فیزیکی کلی، خصوصاً رشد استخوان بندی و رشد عصبی- عضلانی وابسته است. علاوه بر این رشد فیزیکی از فرصت هایی که کودکان برای تمرین و ورزش در اختیار دارند، تأثیر می پذیرد. برخی از این گونه فعالیت های شبیه به آن فعالیت هایی هستند که در برنامه های آموزشی عادی یا برنامه های تربیت بدنی مورد استفاده قرار می گیرند. فعالیت های حرکتی به ویژه در بخشی از برنامه های تحصیل اوایل کودکی سودمند هستند. معلم تربیت بدنی می تواند در مدرسه عضو گروه ارزشمندی باشد و مسؤولیتی را برای کمک به برنامه رشد حرکتی کودکان بر عهده می گیرد.

مهارت 1: فعالیت های حرکتی درشت

فعالیت های حرکتی درشت به توانایی حرکت دادن بخش های مختلف بدن اشاره دارند. هدف این گونه فعالیت ها کمک به رشد حرکات بدنی مؤثرتر، نرم تر و افزایش ادراک کودک از جهت گیری فضایی و آگاهی بدن است. فعالیت های حرکتی درشت به صورت فعالیت های راه رفتن، فعالیت های پرتاب کردن و گرفتن و دیگر فعالیت های حرکتی درشت و تعادل گروه بندی شده اند. کودکان پیش دبستانی در رشد حرکتی به پیشرفت های چشم گیری نائل می شوند. با قوی تر شدن استخوان ها، عضلات، توان ریه و هماهنگی عصبی- عضلانی بین بازوها، ساق ها، حواس و دستگاه عصبی مرکزی، این کودکان مهارت و تسلط بیش تری در انجام کارهای فیزیکی ای که قبلاً برای آنان ناممکن بود، نشان می دهند. جدول 3 برخی مهارت های حرکتی کودکان پیش دبستانی را در سنین مختلف نشان می دهد.
جدول 3: شاخص های رشد حرکتی درشت ( ایلوارد و براون، ترجمه برادری، 1377 )

مهارت کسب شده

سن تقریبی

غلتیدن- سر از بالا به پایین بردن

4 ماهگی

غلتیدن- سرا پایین به بالا بردن

5ماهگی

نشستن بدون تکیه گاه

6 ماهگی

ایستادن

9 ماهگی

راه رفتن مستقل

12 ماهگی

دویدن

18 ماهگی

بالارفتن از پله ( دوتایی )

27 ماهگی

بالا رفتن از پله ( با عوض کردن پاها به صورت تک پایی )

36 ماهگی

بالا و پایین رفتن از پله ها به صورت تک پایی

5/3 سالگی

جست زدن

5 سالگی

راندن دوچرخه بدون چرخ های حمایت کننده

7 سالگی

ارزیابی مهارت های حرکتی درشت

به منظور ارزیابی مهارت های حرکتی درشت و تعادل در کودکان می توان از جدول 4 و 5 استفاده کرد. لازم به ذکر است، برای مشخص شدن این که این مهارت ها در چه سنی مطرح می باشد، می توانید به جدول 3 رجوع کنید.
جدول 4: ارزیابی مهارت های حرکتی درشت

موارد ارزیابی

1
موفق

2
نیمه موفق

3
ناموفق

کنترل سر و گردن دارد.

 

 

 

غلتیدن را به درستی انجام می دهد

 

 

 

خزیدن را به راحتی انجام می دهد.

 

 

 

چهار دست و پا راه رفتن را به خوبی انجام می دهد.

 

 

 

راه رفتن را بدون کمک و بدون افتادن به خوبی انجام می دهد.

 

 

 

دویدن را به درستی انجام می دهد.

 

 

 

بالارفتن از پله ها را به درستی انجام می دهد.

 

 

 

پایین امدن از پله ها را به درستی انجام می دهد.

 

 

 

ایستادن روی یک پا را به راحتی انجام می دهد.

 

 

 

با دستور حرکت کردن و توقف کردن را به خوبی انجام می دهد.

 

 

 

نشستن در سه حالت مختلف را به درستی انجام می دهد.

 

 

 

پریدن به سمت بالا را به درستی انجام می دهد.

 

 

 

پریدن به سمت جلو را به صورت جفت پا و تک پا در یک فاصله کوتاه 1 متری و بیش تر به درستی انجام می دهد.

 

 

 

پریدن از ارتفاع ( از روی یک صندلی، میز و غیره با ارتفاع متفاوت 10 س.م، 30 س.م و ... را به درستی انجام می دهد.

 

 

 

پریدن از روی مانع ( طناب، چوب و ... را به درستی انجام می دهد.

 

 

 

تمرین هایی برای بهبود مهارت های ادراکی- حرکتی درشت

فعالیت های راه رفتن
1. راه رفتن به جلو، عقب و پهلو
کودکان به سمت هدف در نظر گرفته شده در یک مسیر مستقیم یا منحنی که بر روی زمین مشخص شده است حرکت می کند. مسیر ممکن است پهن یا باریک باشد، اما مسیر باریک تر، تکلیفی مشکل تر است. مسیری که مستلزم راه رفتن با پنجه پا یا پاشنه پا است در مقایسه با راه رفتن در فضاهای وسیع تر وظیفه ای دشوارتر می باشد. گام برداشتن آهسته در مقایسه با گام برداشتن سریع مشکل تر است. راه رفتن بدون کفش و جوراب دشوارتر از راه رفتن با کشف است. کودکان باید در همان دوره به عقب و پهلو راه بروند.
2. حرکات گوناگون
کودکان باید در مسیرهای گوناگون حرکت کنند در حالی که اشیایی را حمل می کنند. اشیایی مثل توپ را داخل یک جعبه در طول مسیر بیندازند یا چشم ها را بر بخش های مختلف اتاق متمرکز کنند و در این حالت حرکت کنند.
3. راه رفتن حیوانات
کودکان از راه رفتن حیوانات مختلف تقلید می کنند؛ راه رفتن فیل، پریدن خرگوش، راه رفتن خرچنگ، راه رفتن اردک، راه رفتن کرم.
- راه رفتن فیل: رو به جلو تا کمر خم می شود، بازوهایش را به طرف پایین آویزان می کند، قدم های بزرگی برمی دارد در حالی که سنگینی بدن را از یک سمت به سمت دیگر متمرکز می کند. ( به طور متناوب )
- پریدن خرگوش: دست ها را بر روی زمین قرار می دهد، زانوها را خم می کند و پاها را با یک دیگر بین دست ها حرکت می دهد.
- راه رفتن خرچنگ: به طرف جلو و عقب سینه خیز می رود در حالی که سر بالاست.
- راه رفتن اردک: دست هایش را بر سر زانوهایش می گذارد در حالی که زانوها را خم کرده است راه می رود.
- راه رفتن کرم: با دست ها و پاها بر روی زمین، گام های کوچکی برمی دارد، ابتدا با پا و بعد با دست ها
4. سنگ چین- جای پا
اشیایی را روی زمین برای سنگ چین قرار می دهید، محل پای راست و پای چپ را به وسیله رنگ یا قراردادن حروف « ر » و « چ » مشخص نماید. کودک باید مسیر را از طریق قراردادن پای درست بر روی هر جای پا دنبال کند.
5. جعبه بازی
کودک دو جعبه دارد ( به اندازه جعبه های کفش )، یکی در پشت و دیگری در جلو. کودک داخله جعبه جلویی با هر دو پا، پا می گذارد، جعبه عقبی را به جلو حرکت می دهد و سپس داخل آن پا می گذارد. کودک می تواند با دست هایش جعبه ها را حرکت دهد و از پاها یک در میان استفاده کند. کودک باید به طرف خط پایان حرکت کند.
6. راه رفتن بر روی خط
خطوطی رنگی بر روی زمین ترسیم کنید. خطوط می توانند منحنی، زاویه دار یا مارپیچ باشند. طنابی را بر روی زمین قرار دهید و از کودکان بخواهید به موازات طناب راه بروند.
7. راه رفتن بر نردبان
نردبانی را روی زمین قرار دهید. کودکان بین پله های آن راه می روند، جلو و عقب و در وهله بعد از داخل پله ها با پرش رد می شوند.

فعالیت های پرتاب کردن و گرفتن

1. پرتاب کردن
از کودکان خواسته می شود که اشیایی مثل بادکنک، توپ و غیره را به سوی معلم یا افراد دیگر پرتاب کند. اشیاء در اندازه های مختلف هستند ( می توان از توپ هایی از جنس های مختلف مثل توپ لاستیکی، اسفنجی و نخی استفاده کرد ).
2. گرفتن
گرفتن در مقایسه با پرتاب کردن مهارتی دشوارتر است. کودکان می توانند فعالیت گرفتن را با اشیاء بالا به وسیله ی معلم یا کودکان دیگر تمرین کنند.
3. بازی های توپی
انواع مختلف بازی های با توپ به رشد و هماهنگی حرکتی کمک می کنند. مثل بازی های غلتاندن توپ، زدن توپ به زمین و گرفتن آن، انداختن توپ به هوا و گرفتن آن، والیبال بازی کردن با بادکنک و پرتاب توپ به طرف دیوار.
4. بازی های تیوب- لاستیک
می توان از حلقه های لاستیک برای بازی های غلتاندن و گرفتن استفاده کرد.
5. توپ پارچه ای
اگر کودک در پرتاب کردن و گرفتن توپ لاستیکی مشکل داشته باشد می توان از توپ پارچه ای استفاده کرد.

مهارت 2: تعادل

تعادل عبارت است از: توانایی فرد در حفظ و بازیابی حالت یا وضع بدن.
تعادل عنصر اصلی تمامی مهارت های حرکتی است. برخورداری از یک تعادل خوب و مطلوب، گویای آن است که شخص، رابطه ی میان مرکز گرانی ( ثقل ) بدن و سطح اتکای آن را درونی ساخته است. وقتی بدن تعادل می یابد که مرکز ثقل مستقیماً بر سطح اتکا قرار گرفته باشد. حرکت های در جا و ثابت نظیر: حرکات و اشارات بدنی، بازوها و ران ها نیز در شرایطی رخ می دهد که مرکز ثقل، با سطح اتکا مطابقت کند. اگر مرکز ثقل به بیرون از سطح اتکا انتقال یابد، بدن در فضای عمومی و در هر سو حرکت خواهد کرد. حرکت ضعیف یا کارآمد منوط به این است که تا چه حد، فرد قادر است تعادل خود را کنترل کند و تعادل از دست رفته را مجدداً برقرار کند.
توانایی بدن در حفظ یا بازیابی تعادل در ضبط اندام های حسی معینی است. دستگاه دهلیزی یا مجاری نیم دایره در گوش داخلی، به عنوان مرکز تعادل عمل می کند. به همین دلیل اجرای تمرین ها، خم کردن بدن در جهات و زوایای مختلف و حرکات چرخشی برای کودکان توصیه شده است. این تمرین ها موجب می شود که کودکان بیاموزند چگونه استواری بدن خود را بهبود بخشند و در حفظ و بازیابی تعادل مهارت یابند.
تعادل را هم چنین، به عنوان مبنا و سرمنشاء یا حالت صفر برای درک جهات هم فضا نیز معنی کرده اند. این ادراک موجب می شود که کودک با توجه به مرکز ثقل خود، جهات بالا، پایین، عقب، جلو، راست، چپ و ... را دریابد. بنابراین مفهوم تعادل به عنوان نقطه مرجع برای آگاهی فضایی از اهمیت بسیاری برخوردار است. برای اجرای موفقیت آمیز طرح ها و الگوهای حرکتی متنوع، کودکان باید از تجربیاتی که مستلزم ایجاد و حفظ تعادل بدن در وضعیت های ایستا، ساکن و پویاست برخوردار باشند.
در هر صورت، آن ها باید بیاموزند که در آغاز، بر سطوح کم ارتفاع و عریض و به تدریج بر سطوح بلند و کم عرض تعادل بدنی خود را حفظ کنند.
برای ارزیابی تعادل بدنی به جدول 5 رجوع کنید. این جدول سطوح سنی پیش از دبستان یعنی 5 تا 7 سالگی را در بر می گیرد.
جدول 5: ارزیابی تعادل بدنی

موارد ارزیابی

1
موفق

2
نیمه موفق

3
ناموفق

روی یک پا با چشمان باز به مدت 10 ثانیه می ایستد ( 3 مرتبه )

 

 

 

به راحتی روی تخته ی تعادل می ایستد.

 

 

 

به راحتی روی تخته ی تعادل راه می رود.

 

 

 

به راحتی روی تخته ی تعادل چهارگوشه ای می ایستد و آن را به صورت نوسانی حرکت می دهد.

 

 

 

در حالت چمباته زده و بازوها به طرفین کشیده و چشم ها بسته شده، نوک پاها از هم جدا می شود و پاشنه ها متصل به هم قرار می گیرد ( به مدت 10 ثانیه، 3 مرتبه )

 

 

 

در حالی که چشم ها باز و دست ها پشت کمر است، روی نوک پاها ایستاده و با زاویه 90 درجه، بدن را به مدت 10 ثانیه خم می کند ( 2 مرتبه )

 

 

 

در حالی که روی پای چپ ایستاده، کف پای راست روی سطح داخلی زانوی چپ قرار می گیرد. البته بازوها روی ران ها رها می شود و چشم ها هم باز است. همین عمل را با پای دیگر به مدت 15 ثانیه انجام می دهد ( 2 مرتبه ).

 

 

 

در حالی که چشم ها بسته است و بازوها در طول بدن و پاها چسبیده به هم است روی نوک پاها به مدت 15 ثانیه می ایستد ( 3 مرتبه )

 

 

 

در حالی که چشم ها بسته است همان تمرین قبل را در 10 ثانیه و 2 مرتبه با هر دو پا انجام می دهد.

 

 

 

در حالی که دست ها در طول بدن است، پاها جفت شده یکی از زانوها روی زمین قرار می گیرد و بدون این که دست ها یا پاها تکان بخورد، بدن را در همین حالت به صورت عمودی به مدت 10 ثانیه نگه می دارد و بعد از استراحت همین عمل را با زانوی دیگری انجام می دهد.

 

 

 

نشستن در سه حالت ( روی دو پا، چهار زانو، روی چهار پایه بدون کمک و تکیه به جایی )

 

 

 

روی اشیای خاصی بدون کمک و حمایت نظیر بشکه، لاستیک اتومبیل، صندلی، تخته ی لرزان می ایستد.

 

 

 

می تواند روی جاپاها، اشکال هندسی و صفحه های مدور با قطر 30 cm  قرار گیرد بدون این که پاهای خود را از آن ها بیرون گذارد.

 

 

 

می تواند با گرفتن طناب روی دو قوطی کنسرو راه برود.

 

 

 

می توان در درون نردبانی که بر روی زمین قرار گرفته قدم بزند.

 

 

 

فعالیت هایی برای بهبود حرکات تعادلی

1. فعالیت های تخته تعادل

از تخته تعادل معمولاً در برنامه ی آموزشی اوایل کودکی استفاده می کنند. این تخته می تواند عرض مختلفی داشته باشد، هرچه باریک تر باشد فعالیت کردن روی آن دشوارتر است. گوشه های تخته را باید با قلاب هایی بست که وارونه نشود. این تخته را هم می توان هم از سطح باریک و هم از پهنای آن مورد استفاده قرار داد. در گام به جلو کودک به آرامی به طرف جلو حرکت می کند. او می تواند گام های بلند و یا کوتاه بردارد و یا این که با پنجه و یا پاشنه بر روی تخته حرکت کند. این فعالیت با پای برهنه در مقایسه با زمانی که کودک کفش به پا دارد دشوارتر است. کودکان می توانند حرکت بر روی تخته را به شکل گام به عقب و گام به پهلو انجام دهند. کودک در حالی که تعادل خود را حفظ می کند به عقب یا از کناره های تخته باید حرکت کند. فعالیت های پیچیده تر می توانند به شکل های مختلفی برای کودکان تدارک دیده شوند. برای مثال به عقب برگشتن مکرر بر روی تخته تعادل، زانو زدن، انداختن اشیایی مثل توپ یا لوبیا در داخل ظرف هایی که بر روی تخته تعادل تعبیه شده اند در حالی که مسیر تخته را طی می کند، دنبال کردن دستورات شفاهی یا ضبط شده در حال عبور از روی تخته، یا راه رفتن بر روی تخته در حالی که چشم های کودک بسته یا چشم ها بر شیء خاصی متمرکز هستند.

2. اسکیت برد

کودک بر روی تخته باریکی که چرخ های کوچکی به آن متصل است حرکت می کند. به این شکل که بر روی شکم روی تخته می خوابد و یا با زانو ایستاده روی آن حرکت می کند. سطح حرکت می تواند صاف یا شیبدار باشد.

3. نشستن و برخاستن

کودک بر روی زمین با زانوها در حالی که نوک پاها بر روی سطح زمین قرار دارد می نشیند. از او خواسته می شود که بلند شود و بنشیند. تمرین ها تغییر می کنند، به این شکل که ابتدا از شاگرد خواسته می شود این کار را با پا بدون استفاده از دست و سرانجام با چشم های بسته و باز انجام داد.

4. پریدن و چرخیدن

از کودکان خواسته می شود که بپرند، پاها را از یک دیگر باز کنند و دست ها را بالای سرشان ببرند و دست بزنند. برای تغییر این فعالیت، کودک می تواند چرخش های ربع دایره، نیم دایره و تمام دایره را داشته باشد یا این که به چپ، راست، بالا و پایین بپرد.

5. لی لی کردن

از کودک خواسته می شود روی یک پا لی لی کند و بعد پای خود را عوض کند. از الگوهای موزون استفاده کنید: چپ، چپ، راست، راست یا چپ، چپ، راست یا راست، راست، چپ.

6. تمرینات بالا و پایین پریدن

کودکان بر روی تخته پرش یا تخته فنری، تخت خواب فنری، تشک فنری یا تیوپ لاستیک یک کامیون بزرگ بالا و پایین می پرند.

7. پرش جفت پا

این عمل فعالیتی دشوار برای کودکان دارای هماهنگی حرکتی ضعیف است، جهیدن یا پرش جفت پا ترکیبی از تعادل، حرکت بدنی، توازن و هماهنگی است. برخی از کودکان نیاز به کمک جهت یادگیری این فعالیت دارند.

8. بازی حلقه ( هوپ )

حلقه ها اندازه های متفاوتی دارند، از هلاهوپ می توان برای رشد مهارت های حرکتی استفاده کرد. هلاهوپ همان بازی های حلقه ای است. از کودکان خواسته می شود که آن ها را به دور بازوها، سینه بچرخانند، توپ ها را داخل آن ها به بالا و پایین بیندازد، یا داخل آن ها راه برود و خارج شود.

9. مهارت های طناب کشیدن

از یک طناب بلند می توان در تمرین های مختلف استفاده کرد. از کودک خواسته می شود که طناب را به اطراف قسمت مشخص شده بدنش ( مثلاً زانو، مچ پا و کمر ) به منظور آموزش تصویر بدنی بپیچاند. هم چنین از کودک خواسته می شود بر اساس دستورها طناب را به دور صندلی بپیچاند یا زیر میز قرار دهد. به این طرف و آن طرف طناب بپرد یا با آن اشکال، حروف یا اعدادی را درست کند.

مهارت 3: فعالیت های حرکتی ظریف

فعالیت های حرکتی ظریف به عضلات کوچک تر بدن مربوط می شود که در فعالیت هایی نظیر دراز کردن دست، گرفتن با پنجه، دستکاری کردن، گرفتن با انگشت، کف زدن، چرخاندن، بازکردن، پیچاندن، کشیدن، یا خط کشیدن به کار می رود. فعالیت های حرکتی ظریف، فعالیت های پیش نیاز نوشتن و دست خط هستند. اگر کودکی در این گونه مهارت ها تبحر داشته باشد، می توان پیش بینی کرد که در دوران تحصیلی مشکل دست خط پیدا نخواهد کرد. این کودکان در کارهای هنری و دستی مهارت خاصی دارند. ابتدا به وسیله ی مقیاس زیر ( جدول 6 ) فعالیت حرکتی ظریف کودک خود را ارزیابی کنید ( سن از 5 تا 7 سالگی ).
جدول 6: ارزیابی مهارت های حرکتی ظریف

موارد ارزیابی

1
موفق

2
نیمه موفق

3
ناموفق

گرفتن اشیا را به درستی انجام می دهد.

 

 

 

 جای دادن اشیا ( گذاشتن اشیا در جای بخصوص ) را به درستی انجام می دهد.

 

 

 

به کارگیری اشیا را به خوبی انجام می دهد.

 

 

 

دسترسی به اشیا را به راحتی انجام می دهد.

 

 

 

فنجان را به خوبی با دسته ی آن می گیرد.

 

 

 

برگ های کتاب یا دفتر را به خوبی ورق می زند.

 

 

 

مشت را محکم می بندد و شست را حرکت می دهد.

 

 

 

شست را بروی انگشت دومی، سومی، چهارمی و برعکس قرار می دهد.

 

 

 

یک کاغذ مستطیل شکل را دو مرتبه تا می زند.

 

 

 

دکمه بستن را به درستی انجام می دهد.

 

 

 

 لباس پوشیدن را به درستی انجام می دهد.

 

 

 

لباس کندن را به درستی انجام می دهد.

 

 

 

بند کفش را به خوبی می بندد یا بندی را به درستی دور یک مداد گره می زند.

 

 

 

بند کفش را به درستی باز می کند.

 

 

 

مهره های درشت را به خوبی داخل نخ می کند.

 

 

 

مهره های ریز یا دانه های تسبیح را نخ می کند.

 

 

 

سوزن نخ کردن خیاطی را به خوبی در اندازه های مختلف انجام می دهد.

 

 

 

قیچی را به خوبی در دست می گیرد و کاغذ یا پارچه را قیچی می کند.

 

 

 

مداد را در دست می گیرد و به خوبی با آن ترسیم می کند یا نقاشی می کشد.

 

 

 


راهبردهای تدریس برای این گونه فعالیت های حرکتی بر این اساس گروه بندی شده اند: (1) فعالیت های هماهنگی چشم و دست (2) فعالیت های مربوط به تخته سیاه.

مهارت 4: هماهنگی چشم و دست، چشم و پا

هماهنگی حرکتی شامل: هماهنگی چشم و دست، چشم و پا و اعمال حرکتی ظریف و انجام سایر کارهای دستی است. هر یک از این مهارت ها در ایجاد ارتباط غیرکلامی ما مؤثر و دخیل است. عمل هماهنگ و یک پارچه چشم و دست، یا چشم و پا در ایجاد یک حرکت مؤثر و کارآمد، مستلزم یک پیوند حرکتی- ادراکی است. رشد و تکامل هماهنگی چشم و دست، کودک را بر انجام مناسب اعمال حرکتی درشت، قادر خواهد ساخت. بنابراین در اجرای الگوهای متنوع حرکت در بازی و کار او را توانایی خواهد بخشید. هماهنگی چشم و پا، در رشد الگوهای حرکت درشت، هم چون حرکات جا به جایی، حرکات موزون و فعالیت های دستکاری، ضروری است.
هماهنگی حرکت ظریف، مستقیماً مربوط می شود به رشد و تکامل ماهیچه های ریزدست، که در انجام تکالیفی نظیر: نوشتن، نخ کردن، سوارکردن مهره ها و پیچ ها و قیچی کردن، به کار برده می شود. انجام موفقیت آمیز همه ی این تکالیف دستی، موجب رشد یک خود پنداره ی مثبت و نیز موفقیت تحصیلی خواهد شد.

فعالیت هایی برای رشد هماهنگی ادراکی حرکتی

1- ترسیم کردن از طریق دنبال کردن

از کودکان بخواهید با دنبال کردن خطوط، تصاویر، طرح ها، حروف یا اعداد آن ها را بر روی کاغذ رسم یا ورقه پلاستیکی ترسیم کند. از پیکان های راهنما، نشانه های رنگی و اعداد برای کمک به کودکان در جهت دنبال کردن اشکال استفاده نمایید.

2- کنترل آب

کودکان باید آب را حمل کنند و آب را داخل سطل های مدرج تا سطح خاصی بریزند. برای دشوارتر کردن فعالیت می توان از اندازه های کوچک تر و دقیق تر استفاده کرد. با اضافه کردن رنگ به آب این فعالیت جالب تر می شود. می توان این کار را با حجم کم آب شروع کرد و کم کم مقدار آب را زیادتر کرد.

3- بریدن با قیچی

فعالیت هایی را برای بریدن انتخاب کنید که با سطح رشد کودک متناسب است. ساده ترین فعالیت بریدن خطوط راستی است که نزدیک به حاشیه کاغذ علامت زده شده است. مشکل ترین فعالیت بدن بریدن خطوط راستی است که به طور عرضی در مرکز کاغذ قرار دارند. برخی از کودکان ممکن است با قرار دادن الگوی مقوایی بر روی کاغذ بهتر بتوانند از قیچی استفاده کنند. کودکان می توانند اشکال هندسی خاصی مثل مربع، مستطیل و مثلث را ببرند و درآورند. با ترسیم خطوط در رنگ های مختلف، خطوط منحنی و دایره، سپس تصاویر و در نهایت الگوهایی که با خطوط کم رنگ و نقطه چین مشخص شده اند را ببرند و در بیاورند.

4- شابلون یا الگوها

کودکان می توانند طرح کلی اشکال هندسی را ترسیم نمایند. الگوها می توانند از مقوا، چوب، پلاستیک یا اسفنج باشند. از کودک بخواهید طرح هایی از اشکال هندسی را ترسیم کند و بعد آن ها را روی مقوا، چوب، پلاستیک و غیره ببرد. کودکان می توانند از قطعه ی بریده شده و یا ورق سوراخ شده به عنوان الگو یا کلیشه استفاده نمایند. می توان از کودکان خواست که با طرح های هندسی بریده شده اشکال دیگری مثل خانه، آدمک، ماشین و غیره را درست کنند.

5- بند کردن

یک قطعه مقوا که با منگنه سوراخ شده یا تخته میخ دار می تواند برای این فعالیت سودمند باشد. طرح یا تصویری را بر روی صفحه تهیه کنید و از کودک بخواهید با استفاده از بند کفش، نخ، سیم و با گذراندن آن ها از داخل سوراخ ها یا بستن آن ها به دور میخ ها بر روی تخته میخ دار طرح را آماده کند.

6- فعالیت های مداد- کاغذی

رنگ کردن کتاب ها، کتاب های پیش دبستانی، کتاب هایی که با اشکال نقطه چین و کتاب های آمادگی و کودکستان غالباً از جمله فعالیت های مداد- کاغذی هستند که به رشد و هماهنگی چشم و دست و حرکات ظریف کمک می کنند.

7- گیره های لباس

از کودکان خواسته می شود که تعدادی گیره لباس را به یک بند یا یک جعبه بچسباند. برای این کار از طریق تعداد گیره هایی که باید در یک زمان معین چسبانده شوند وقت مشخصی را تعیین می کنیم.

8- کپی کردن طرح ها

کودک به طرح هندسی نگاه می کند و آن را بر روی کاغذ کپی می کند.

9- عروسک گردانی

عروسک گردانی به رشد هماهنگی چشم و دست، حرکات موزون و حرکات ظریف دست و انگشت کمک می کند.

10- پیچ و مهره باز و بسته کردن

برای این کار می توان یک تخته درست کرد که روی آن پیچ و مهره هایی در اندازه های مختلف تعبیه شده باشد و کودک باید با انگشتانش مهره ها را از داخل پیچ ها دربیاورد و یا ببندد. برای تقویت انگشتان باید به کودکان تأکید کرد که مهره را با انگشت شست و سبابه بپیچاند.

فعالیت های مربوط به تخته سیاه

انجام فعالیت هایی بر روی تخته سیاه کودک را برای تکالیف مداد- کاغذی آماده می کند. کار با تخته سیاه به استفاده از ماهیچه های بزرگ شانه و آرنج تا حرکات محدود و سخت انگشتان که اغلب کودکان در تکالیف مداد- کاغذی ظاهر می سازند، کمک می کند.

1- نقطه چین

در این تمرین کودکان خطوطی را برای اتصال نقطه ها به یک دیگر بر روی تخته سیاه ترسیم می کنند. نقطه ها می توانند در وضعیت های مختلف و در تعداد متفاوت باشند و کودک باید خطوط ارتباطی بین این نقطه ها را ترسیم کنند.

2- کشیدن دایره

کودکان ترسیم دایره های بزرگ را بر روی تخته سیاه با یک دست و با دو دست، در جهت عقربه های ساعت و خلاف حرکت عقربه های ساعت تمرین می کنند.

3- اشکال هندسی

از کودک خواسته می شود فعالیت هایی مشابه با آن چه که در مورد ترسیم دایره ها توصیف شده را با خطوط ( افقی، عمودی، مایل )، مثلث، مربع، مستطیل و لوزی انجام دهد. در ابتدا کودک می تواند از الگوهای بریده شده این گونه اشکال استفاده کنند و بعد اشکال می توانند از روی مدل کپی شوند.

4- حروف و اعداد

تمرین نوشتن حروف و اعداد بر روی تخته سیاه، کودک را برای نوشتن بر روی کاغذ آماده می کند ( لرنر، 1997 ).

 شناسان معتقدند که حافظه سه مرحله دارد: رمزگردانی، اندوزش و بازیابی. این سه مرحله به هم پیوسته و مرتبط هستند.
مشهورترین نظریه در زمینه نظام های حافظه، نظام ذخیره ی چندگانه حافظه است که توسط اتکینسون و شیفرین (1) ( 1968 به نقل از بادلی، 1991 ) ارائه شده است. طبق این نظام، حافظه شامل سه بخش حافظه حسی، حافظه ی کوتاه مدت و حافظه ی بلندمدت است. بعداً بادلی (2) ( 1991 ) اعلام کرد که اصطلاح حافظه کاری باید جایگزین حافظه ی کوتاه مدت شود. به اعتقاد آنان حافظه ی کاری شامل سه بخش است:
1. اجزای مرکزی که باعث جلب توجه به سمت محرک می شود و مواردی که باید ذخیره شوند را مشخص می نماید.
2. حلقه ی واج شناختی که شامل ذخیره ی اطلاعات شنیداری، جمله و کلمات است.
3. نقشه ی دیداری- فضایی که اطلاعات دیداری- فضایی را ذخیره می کند.
توانایی یادگیری تا حد بسیاری به حافظه وابسته است. تأثیرات یک تجربه ی یادگیری باید حفظ و نگهداری شود تا پس از متراکم شدن این تجربیات یادگیری بروز پیدا کند. وجود یک مشکل در حافظه می تواند باعث بروز نشانگان متفاوتی شود که همگی به ماهیت و درجه ی شدت این دشواری و به تکلیفی که باید یاد گرفته شود بستگی دارند. پژوهشگران به این نتیجه رسیده اند که یکی از دلایل عمده ی نقص کودکان ناتوان در یادگیری در تکالیف مربوط به حافظه این است که برعکس همتایان خود از راهبردها استفاده نمی کنند. برای مثال بیش تر کودکان وقتی فهرستی از لغات به آن ها داده می شود که آن ها را به خاطر بسپارند، برای خودشان لغات را مرور ذهنی می کنند و سعی می کنند که آن ها را طبقه بندی کنند، دانش آموزان ناتوان در یادگیری احتمالاً از چنین راهبردهایی به طور خودکار استفاده نمی کنند ( لرنر، 2003 ).
کرک و چلفانت ( 1986، ترجمه رونقی و همکاران، 1375 ) مشکلات حافظه کودکان را به صورت زیر طبقه بندی نموده اند:

حافظه کوتاه و بلندمدت:

بعضی کودکان ناتوان در یادگیری برای به خاطر آوردن آن چه که دیده یا شنیده اند حتی پس از فاصله ی چند ثانیه ای یا چند ساعته مشکل دارند ( اتیکنسون و شیفرین، 1971؛ به نقل از کرک و همکاران، 2006 ). این مشکل در ارتباط با حافظه ی کوتاه مدت است. ممکن است کودک حافظه ی کوتاه مدت کافی داشته باشد ولی برای بازیابی اطلاعات در یک زمان طولانی تر دچار مشکل باشند. یک مثال در این زمینه در بینایی لغات در خواندن است. کودک لغات چاپ شده را دیده، آن ها را مطالعه کرده و قادر باشد لغت را بلند بخواند. در حالی که روز بعد همان کودک نمی تواند لغت چاپ شده را به خاطر آورد.
حافظه ی بازشناسی و یادآوری: حافظه بازشناسی (3) به عمل شناختی موضوعی که قبلاً مطالعه شده و یا تجربه شده بود، اطلاق می شود. یک سؤال چند گزینه ای مثال خوبی برای یک تکلیف حافظه بازشناسی است. کودکان ناتوان در یادگیری از میان آن چه که قبلاً دیده اند عوامل کم تری را نسبت به کودکان عادی بازشناسی می کنند. در مقابل حافظه یادآوری (4) دشوارتر است. کودک می بایست محرکی راکه قبلاً تجربه کرده، در غیاب آن بازسازی کند. آزمون های « جاهای خالی را پر کنید » نمونه ای از تکالیف یادآوری هستند. هجی کردن شفاهی یا کتبی نیازمند حافظه ی یادآوری است. کودکی که لغت « خانه » را یادگرفته باید بتوان لغت را حفظ کرده و آن را با نوشتن بازسازی کند.
حافظه ی شنوایی، بینایی و حرکتی: حافظه ی شنوایی برای تحول زبان دریافتی و بینایی مهم است. برای مثال کودکانی که ناتوانی حافظه ی شنیداری دارند، ممکن است برای تشخیص صداها و صوت هایی که قبلاً شنیده اند، برای تطبیق معانی با لغات و یا نام اعداد با آن ها، یادگیری نام و عنوان اشیا، کفش ها، اعمال و مفاهیم ریاضی، دنبال کردن دستورالعمل ها و تحول مفاهیم درک شده، دچار مشکل جدی باشند. در هجی کردن شفاهی، حافظه ی شنیداری برای یادگیری صحیح زنجیره ی حروف مهم است. یادآوری اعمال ریاضی به صورت جمع، تفریق، ضرب و تقسیم، یادگرفتن نام اعداد و شمردن از حفظ، همگی به حافظه ی شنیداری وابسته هستند.
حافظه ی بینایی در یادگیری برای بازشناسی و به یادآوری حروف الفبای نوشته شده و اعداد بسیار مهم است. حافظه ی حرکتی کمک می کند که فرد بدنش را برای انجام یک رشته حرکت مداوم و سریع سازماندهی کند. اگر کودکی در حافظه ی حرکتی اش مشکل داشته باشد، احتمالاً یادگیری مهارت هایی نظیر لباس پوشیدن، بند کفش بستن، رقصیدن، نوشتن و انداختن توپ برایش مشکل خواهد بود. جدول زیر فهرستی از ابعاد عملکرد حافظه را برای ارزیابی عصب روان شناختی نشان می دهد:


جدول 7: فهرست ابعاد مختلف عملکرد حافظه

ردیف

ابعاد عملکرد حافظه

مؤلفه

1

حافظه ی کوتاه مدت

الف- کلامی
ب- بینایی

2

حافظه ی اتفاقی
دراز مدت

الف- کلامی: 1- یادآوری 2- بازشناسی
ب- بینایی: 1- یادآوری 2- بازشناسی

3

یادگیری ( اتفاقی ) جدید

الف- کلامی
ب- بینایی

4

یادگیری رویه ای یا
تلویحی

الف- حرکتی
ب- کلامی
ج- بینایی

5

حافظه ی دور

الف- زندگی نامه
ب- یاد زدودگی پس گستر

6

حافظه ی آینده گستر

الف- یادآوری انجام کارهایی در زمان خاص
ب- یادآوری انجام کارهایی در محدوده ی زمانی خاص
ج- یادآوری انجام کارهایی بعد از محدوده ی زمانی خاص

7

جهت یابی

الف- زمان
ب- مکان
ج- شخص

8

حافظه ی معنایی

الف- کلامی
ب- بینایی

مهارت 1: حافظه شنیداری

1. این را انجام بده

پنج یا شش شیء را در مقابل کودک قرار دهید و مجموعه ای از دستورها را برای اجراکردن به او بدهید. برای مثال، « آن قطعه ی سبزرنگ را در دامن سارا بگذار »، « گل زرد را زیر صندلی علی بگذار » و « توپ نارنجی را داخل میز جلو قرار بده ». این فهرست می تواند زمانی که کودک در حافظه ی شنیداری بهبود می یابد افزایش یابد.

2. دنبال کردن دستورها

به کودک چند تکلیف ساده بدهید که انجام دهد. برای مثال: « یک مربع قرمز بزرگ بر روی کاغذ ترسیم کن »، « دایره ی کوچک سبز رنگی را در زیر مربع قرار بده » و « یک خط سیاه از وسط دایره به گوشه سمت راست بالایی مربع بکش » این چنین فعالیت هایی را می توان با استفاده از گوشی و دستورهای ضبط شده در مرکز شنیداری انجام داد.

3. به حافظه سپردن اعداد یا لغات

به کودک کمک کنید که فهرستی از اعداد یا لغات را در حافظه اش نگه دارد. ابتدا با دو آیتم آغاز کنید و از کودک بخواهید که تکرار کند. به تدریج به فهرست اعداد یا لغات زمانی که کودک تکالیف را انجام می دهد اضافه کنید. در ابتدا، یاد یار دیداری به شکل سرنخ تصویری ممکن است سودمند باشد.

4. اشعار کودکانه

از کودکان بخواهید که اشعار کودکانه را به خاطر بسپارند. این تمرین به حافظه ی شنیداری کمک می کند.

5. سری های اعداد

یک سری اعداد به کودک بدهید و از او درباره ی این مجموعه سؤال کنید. برای مثال، « چهارمین عدد را بنویس: 4 و 9 و 1 و 8 و 3 »، دستورهای دیگر عبارتند از: « بنویس بزرگ ترین و کوچک ترین عدد »، « عددی که به 5 ختم می شود »، « آخرین عدد »، « عددی که به سن شما نزدیک است » و غیره.

6. برنامه های تلویزیونی

از کودکان بخواهید که برنامه ای از تلویزیون را تماشا کند و چیزهای خاصی را به خاطر آورد. برای مثال، امشب برنامه های سفرهای سندباد را تماشا کن و فردا به من بگو که او این بار از چه سرزمینی دیدن کرده است و غیره.

7. تکرار جملات

یک جمله را با صدای بلند بیان کنید و از کودک بخواهید آن را تکرار کند. با جملات ساده ی کوتاه شروع کنید، سپس جملات مرکب و جملات پیچیده تر را اضافه کنید.

8. توالی سری های اعداد و حروف

چندین حرف را به ترتیب حروف الفبا بیان کنید و مابین آن ها حرفی را حذف کنید. از کودکان بخواهید که حروف یا اعداد حذف شده را بیان کند: برای مثال: « ب، پ، -، ث »، « 7، 6، -، 4، 3 ».

9. ترتیب رویدادها

مجموعه ای را بخوانید که در آن یک سری از حوادث کوتاه نقل می شود. از کودک بخواهید داستان را بازگو کند و هر حادثه را به ترتیب نام ببرد.

مهارت 2: حافظه ی دیداری

1. شناسایی اشیاء حذف شده

مجموعه ای از اشیاء را به کودک نشان دهید. روی اشیاء را بپوشانید و یکی از اشیاء را بردارید. دوباره مجموعه اشیاء را به او نشان دهید و از کودک بخواهید که شیء حذف شده را شناسایی کند.

2. پیدا کردن طرح مناسب

شکل هندسی، حرف یا عددی را به کودک نشان دهید. از او بخواهید که طرح مناسب را از میان چندین انتخاب برگزیند یا این که آن را بر روی کاغذ ترسیم کند.

3. یادآوری اشیاء دیده شده

اسباب بازی، عدد، حرف یا لغتی را مدت زمان کوتاهی به کودک نشان دهید و از او بخواهید که آن را یادآوری کند. اشیایی را روی میز می چینیم و از کودک می خواهیم 15 ثانیه به آن ها نگاه کند و بعد از او اسم آن ها را می پرسیم. بهتر است ابتدا با اشیا کم شروع کنید و بعد تعداد آن ها را زیادتر کنیم.

4. داستان بر اساس تصاویر

برروی یک صفحه پارچه ای، تصاویری از فعالیت هایی که بیان کننده ی یک داستان هستند را قرار دهید. تصاویر را بردارید و از کودک بخواهید که داستان را بر اساس حافظه بینایی تصاویر بیان کند.

5. یادآوری آیتم حذف شده

اعداد، تصاویر یا حروف را به کودک نشان دهید. از او بخواهید که چند ثانیه نگاه کند، سپس یکی از آنها را حذف کنید و بپرسید که کدام یک حذف شده است.

6. تکرار الگوها

الگو یا طرحی را با مهره های چوبی، تکمه ها یا مکعب هایی چوبی بسازید. از کودک بخواهید که به آن برای چند ثانیه نگاه کند، سپس آن الگو را درست کند.

7. نظم بخشیدن بر اساس حافظه

مجموعه مختصری از اشکال، طرح ها یا اشیاء را به کودک نشان دهید. از او بخواهید که مجموعه ی دیگری از این گونه طرح ها را با نظمی یکسان و بر اساس حافظه تنظیم کند.

8. کارت های حافظه

این کارت ها در این بسته با نام کارت های حافظه و در بازار به نام کارت های دیدآموز در کتاب فروشی ها موجود است و شامل کارت های حیوانات، میوه ها، اشیا و ... است. روش کار به این صورت است که ابتدا 3 کارت را جلو کودک قرار می دهیم ( مشابه کارت های زیر ) و از او می خواهیم نگاه کند ( حدود 10 الی 15 ثانیه ) و می گوییم که بازی به این صورت است که تو خوب کارت ها را نگاه می کنی بعد من آن ها را قایم می کنم و تو باید بگویی چه کارت هایی بوده.
در مرحله بعد به جای آن 3 کارت، 4 کارت جدید می گذاریم و به همین صورت تا آخر. بهتر است کارت ها شامل مجموعه ای از اشیا، حیوانات، میوه ها و غیره باشد تا کودک هم زمان با طبقه بندی کردن، سازمان دهی را نیز یاد بگیرد و هم چنین بتواند تعداد بیش تری از کارت ها را با استفاده از طبقه بندی حفظ کند. بچه های مقطع دبستانی 7 تا 9 کارت را باید بتوانند بگویند. این تمرین دارای سه شرط است:
الف- ترتیب کارت ها مهم نیست.
ب- اگر کودک در بیان کردن کارت ها مشکل پیدا کرد می توانید به او سرنخ بدهید.
ج- همیشه تمرین را از آخرین تمرینی که دفعه ی قبل کودک توانسته انجام بدهد، شروع می کنیم مثلاً اگر کودک 5 کارت را درست گرفته روز بعد از 5 کارت شروع می کنیم و پیش می رویم.

9. دومینوهای حافظه

شامل کارت هایی است که از هر تصویر یک جفت کارت دارد. روش کار به این صورت است که ابتدا کارت ها را به کودک نشان می دهیم و به او می گوییم ببین از هر کارتی 2 تا است. مثلاً 2 کارت ماشین، 2 کارت هواپیما که شکل هم هستند. من این ها را روی میز به صورت پشت رو می چینم. بعد هر کسی می تواند 2 کارت بردارد. هر کس بتواند کارت های مثل هم را پیدا کند آن کارت را برنده می شود و در ضمن برای جایزه می تواند 2 کارت دیگر هم بردارد. یادت باشد که تو باید خوب به جای کارت ها توجه کنی تا ببینی جای آن ها کجاست که اگر شکل مشابهش را پیدا کردی بتوانی هر دو را برداری.
برای این تمرین نیز بهتر است تعداد کارت ها در ابتدای کار کم باشد و به تدریج تعداد آن ها را زیاد کنیم.

مهارت 3: توجه و تمرکز

موضوع توجه (5) یکی از مهم ترین و پیچیده ترین عوامل مؤثر در آموزش و یادگیری است. به عبارت دیگر، یکی از فراوان ترین مشکلات در میان کودکان که موجب کاهش کارآیی آنان در مدرسه می شود « فقدان توجه » است. مشاهدات نشان می دهند، زمانی که کودک در تمرکز بر روی تکلیف طرح شده با شکست مواجه می شود که نتواند سر و نگاهش را به سمت معلمی که در حال آموزش به او است، برگرداند و یا در دنبال کردن دستورالعمل ها با شکست مواجه شود. از طرف دیگر، ادامه ی کار بر روی تکلیف معین، تعیین جهت نگاه و سر، حالت چهره ای مراقب و گوش به زنگ و اجرای دستورالعمل ها و موفقیت در عملکرد، نشان دهنده ی رفتار توجه کودک است. ویلیام جیمز در تعریف توجه گفته است: « همه می دانند توجه چیست. توجه تمرکز واضح و آشکار ذهن است به شیء از میان اشیا یا رشته ای از افکار که به طور هم زمان وجود دارد ». توجه به هوشیاری و برانگیختگی اشاره دارد که ما را از آن چه که در اطرافمان رخ می دهد آگاه می سازد. توجه به یک سری عملیات پیچیده ی ذهنی اطلاق می شود که شامل تمرکز کردن یا درگیر شدن نسبت به هدف، نگهداشتن یا تحمل کردن و گوش به زنگ بودن در یک زمان طولانی، رمزگردانی ویژگی های محرک و تغییر تمرکز از یک هدف به هدف دیگر است ( سیدمن (6)، 2006 ).
آیزنک و کین (7) ( 2001 به نقل از عابدی، 1387 ) توجه را به دو نوع عمده « توجه متمرکز » و دیگری « توجه تقسیم شده » طبقه بندی می کند. توجه متمرکز با ارائه ی دو یا چند محرک هم زمان که فرد باید فقط به یکی از آن ها پاسخ دهد، مطالعه می شود. با مطالعه روی توجه متمرکز، می توان فهمید که چگونه افراد به طور مؤثری یک محرک را از میان سایر محرک ها مورد توجه قرار می دهند و نیز با فرایند و نحوه ی نادیده گرفتن محرک های توجه نشده، آشنا می شوند. هم چنین، با مطالعه روی توجه تقسیم شده به محدودیت های ظرفیت پردازش انسان برای توجه به چند محرک به طور هم زمان پی می بریم. چنان که کودکان بخواهند یاد بگیرند باید بر روی تکلیف یادگیری مربوط که از آن ها خواسته شده متمرکز شوند. این بخش 4 درخواست توجهی مشترک را که تکالیف مدرسه برای یادگیرنده به وجود می آورند، توصیف می کنند:
انتخاب محرک ها
طول مدت رفتار توجه
توجه به مطالبی که به صورت سریالی ارائه می شوند
تغییر توجه ( کرک و چلفانت، 1976؛ ترجمه رونقی و همکاران، 1375 ).

1. انتخاب محرک ها

یکی از درخواست های کلیدی در یادگیری یک مطلب جدید، متمرکز شدن بر روی محرک مربوط و جدا کردن آن از محرک نامربوط می باشد ( برلین (8)، 1970 ). سه نوع از درخواست های تکلیف با توجه
به انتخاب محرک عبارتند از:
الف- انتخاب درونی حسی (9)، ب- انتخاب میان حسی (10)، ج- انتخاب چند حسی (11)
انتخاب محرکات درون حسی: زمانی که کودک از کانال یکسانی محرکات رقیب را دریافت می کند، عمل غربال کردن محرک نامربوط و متمرکز شدن بر روی محرک مربوط را انتخاب درون حسی می گویند. برای مثال کودک باید یاد بگیرد که بر روی آن چه معلم می گوید متمرکز شود و صدای نامربوط مانند سرفه کردن، صدای جابه جا شدن صندلی، ورق زدن، درگوشی صحبت کردن دانش آموزان را جدا کند.
انتخاب میان حسی: به عمل انتخاب اطلاعات حسی رقیب که در زمان مشابه از دو یا بیش تر از دو کانال حسی به کودک می رسد، انتخاب میان حسی گویند ( رونقی و همکاران، 1375 ). مثلاً یک دانش آموز در حالی که به توضیحات معلم در مورد این که چطور رئوس مطالب یک درس به شصت قسمت تقسیم شده، گوش می دهد ( محرک شنیداری ) در همان زمان باید به منظره ی شاگردانی که با لباس های مختلف در بیرون کلاس در حال رفت و آمد هستند، بی توجه باشد ( محرک بینایی ).
انتخاب چند حسی: منظور توانایی کودک است برای تمرکز « توجه انتخابی » خود در یک زمان واحد بر روی دو یا چند محرک که از کانال های حسی مختلف دریافت شده اند. مثلاً وقتی معلم روش کم کردن اعداد دو یا چند رقمی را توضیح می دهد، کودک باید به توضیحات معلم گوش کرده در عین حال باید به روش اثبات مسأله که از طریق معلم بر روی تابلو صورت می گیرد، نگاه کند. این نوع یک پارچگی چند حسی تکلیف مشکل است زیرا توجه فرد باید دفعتاً هم بر روی محرک شنوایی و هم بر روی محرک بینایی جهت داده شود.

2. طول مدت رفتار توجهی

کودک برای آن که بتواند تکلیف خاصی را کامل کند باید در طول یک دوره ی زمانی توجه خود را بر روی تکلیف مورد نظر حفظ کند. این طول زمان که برای خوب یادگرفتن یک مطلب ضروری است، به سه عامل بستگی دارد: الف- دشواری آن مطلب، ب- موفقیت کودک، ج- توانایی معلم برای منطبق نمودن آموزش با سطح توانایی و علاقه ی کودک.

3. تغییرات توجهی

محیط اطراف ما محرکات متعدد و متنوعی را در برگرفته است. چیزهایی که می بینیم، می شنویم، لمس می کنیم و یا می چشیم، پیوسته رفتار توجه را از ما می طلبند. کودکان برای درک کامل همه ی پدیده هایی که رخ می دهند پیوسته باید توجه خویش را از یک کانون تمرکز به کانون دیگری تغییر دهند. مثلاً در خواندن، توجه کودک باید از یک تصویر به تصویر دیگر و از یک کلمه به کلمه ی دیگر، از یک پاراگراف به پاراگراف دیگر و از یک صفحه به صفحه دیگر جابه جا شود.
4. توجه به مطالبی که به صورت زنجیره ای ارائه می شوند
بسیاری از تکالیف یادگیری با روش گام به گام ارائه زنجیره ای تدریس می شوند، در نتیجه تکالیف به صورت متوالی به کودک ارائه می شوند. بعضی از کودکان ناتوان در یادگیری در توجه به ارائه های زنجیره ای مشکل دارند. کودک ممکن است روی اولین محرک متمرکز شود و در توجه به محرک های باقی مانده با شکست مواجه شود ( کرک و همکاران، 2006 ) که به آن تثبیت توجه می گویند.

بازی هایی برای افزایش توجه و تمرکز

1. تمرین کارت های توجه:

کارتی را به کودک نشان داده ( مشابه کارت زیر ) و در مرحله اول به او می گوییم خوب به این کارت نگاه کن می خواهم از تو رنگ هایش را بپرسیم، 20 الی 30 ثانیه به کودک زمان می دهیم. در پایان زمان داده شده، کارت را از کودک پس گرفته و از او در مورد رنگ ها می پرسیم. کودک از 10 سؤال حدوداً به 7 سؤال باید پاسخ درست بدهد. در مرحله ی بعد به او می گوییم باز به این کارت نگاه کن می خواهم جهت ها ( زیر، رو، بالا، پایین، راست و چپ ) را بپرسم و سؤالاتی در مورد جهت ها و دیگر جزئیات تصویر می پرسیم.
تذکر: باید مطمئن شوید که کودک جهت ها و رنگ ها را به خوبی بشناسد در غیر این صورت ابتدا این ها را به او آموزش می دهیم.

2. بازی با اشیا

اشیایی را روی میز می چینیم و از کودک می خواهیم که خوب به آن ها نگاه کند. سپس جای یکی از آن ها را تغییر می دهیم و از او می خواهیم که تشخیص دهد که شیء جابه جا شده چه بوده است. همین کار را می توان با اشیای اتاق یا کلاس درس نیز انجام داد. حتی در تکالیف درسی نیز می توان این کار را به صورت جا انداختن دندانه، تشدید، یا نقطه انجام داد و کودک باید آن را شناسایی کند.

3. رسم اشکال با چشم بسته

به کودکتان بگویید، چشم هایش را ببندد و مثلثی تصور کند. سپس از او بخواهید با چشمان بسته به آن مثلث را روی کاغذ به آرامی و با دقت بکشد و سپس برای بار دوم این کار را تکرار کند. نتیجه ی دو کار را به او نشان دهید مطمئناً مثلث دوم با اشکال ها و ایرادهای کم تری کشیده شده است و بهبود شرایط کاملاً مشهود است. شما می توانید این بازی را در طول روز چند بار به صورت مسابقه با فرزندتان انجام دهید و هر بار تصاویر مختلف و ساده ( مربع، ستاره، مستطیل و ... ) بکشید. به او یادآوری کنید هرچه او تصویر را آرام تر و با دقت بیشتری بکشد و تمرکز بیش تری داشته باشد نتیجه ی کار بهتر خواهد بود و در پایان مسابقه هر که تصویر بهتری بکشد برنده است ( نکته در این بازی آن است که هر کسی دیرتر تصویر را به اتمام برساند و تصویر دقیق و با اشکال کم تری کشیده باشد برنده است. )

4. خواندن در محیط های مختلف

از فرزندتان بخواهید کتاب خواندن در محیط های مختلف را تجربه کند، درکتابخانه، رستوران و دیگر مکان های شلوغ از او بخواهید برای دقایقی هر چند کوتاه کتاب بخواند و اگر او هنوز سواد خواندن ندارد شما برایش داستانی بخوانید. ( نکته ای که باید مورد توجه قرار گیرد آن است که هرگز او را وادار به خواندن در ماشین نکنید زیرا این کار ممکن است باعث سرگیجه و حالت تهوع او شود ).
خواندن در محیط های متفاوت، تأثیری شگرف در افزایش تمرکز و دقت دارد. در مصاحبه ای که با بسیاری از شطرنج بازان موفق دنیا انجام شده آن ها گفته اند که برای افزایش تمرکز، بارها در محیط های بسیار شلوغ شطرنج بازی کرده اند.

5. توجه به صداهای اطراف

وقتی با فرزندتان به پارک می روید، روی صندلی بنشینید و از کودکتان بخواهید که به صدای طبیعت که شامل صدای آب، پرندگان و سایر حیوانات است گوش دهد. اگر دسترسی به محیط های طبیعی ندارید، CD های بسیاری از صدای طبیعت در بازار موجود است، آن ها را خریداری کرده و در خانه استفاده کنید این عمل را چندین بار در هفته تکرار کنید بعد از چند هفته تکرار پیوسته و مداوم، متوجه خواهید شد که او هر بار با دقت و تمرکز بیش تر و به مدت طولانی تری قادر به گوش دادن است. این کار را می توانید به صورت گروهی با فرزند خود و دوستانش انجام دهید و به آن ها تفهیم کنید که هر کس که نفر آخر از صندلی اش بلند شود، برنده خواهد بود.

6. لمس انگشتان

از فرزندتان بخواهید دستانش را جلوی صورتش بگیرد و انگشتانش را به ترتیب و به ارامی خم کند به او یادآوری کنید حین خم کردن هر انگشت فقط به آن انگشت توجه کند و به انگشت های دیگرش نگاه نکند وقتی همه ی انگشتانش را خم کرد به آرامی و به ترتیب دوباره این روش را برای صاف کردن انگشتان تکرار کند ( انجام این بازی برای کودکان گروه سنی پایین تر نیز قابل انجام است. )

7. نفس کشیدن

از فرزندتان بخواهید که به آرامی و در ده شماره نفس بکشد و در حین نفس کشیدن فقط به تنفس و صدای آن فکر کند و بعد از 10 شماره از او بخواهید که باز با همان 10 شماره نفسش را بیرون بدهد.

8. خیره شدن

جسمی را وسط اتاق قرار دهید و به او بگویید هر کس که به مدت طولانی تری بتواند به این وسیله خیره شود بی آن که از آن چشم بردارد، برنده است.

مهارت 4: توجه شنیداری

1. گوش دادن به اصوات

کودکان چشمانشان را می بندند و به اصوات محیطی گوش می دهند. برای مثال، صدای ماشین، هواپیما، حیوانات و دیگر اصوات خارجی و اصواتی که در اتاق مجاور است.

2. صداهای ضبط شده

اصواتی نظیر صدای هواپیما، قطار، حیوانات و صدای زنگ را می توان ضبط کرد و از کودکان خواست که به آن ها گوش دهند و آن ها را شناسایی کنند.

3. اصواتی که به وسیله ی معلم ایجاد می شوند.

کودکان چشمانشان را می بندند و اصواتی که توسط معلم ایجاد می شود را شناسایی می کنند. این صداها عبارتند از: صدای نواختن مداد، پاره کردن تکه کاغذها، استفاده از منگنه، به زمین خوردن توپ، تراشیدن مداد، ضربه زدن به شیشه، بازکردن در، ضربه زدن به لامپ، ورق زدن کتاب، بریدن با قیچی، باز کردن کشو، صدای سکه یا نوشتن بر روی تخته سیاه.

4. صدای خوردنی ها

از کودکان بخواهید که به صدای خوردن، بریدن و جویدن هر یک از مواد خوراکی گوش کنند. مثل: کرفس، سیب یا هویج.

5. اصوات مربوط به تکان دادن چیزها

چیزهای کوچک و سختی مانند سنگ، لوبیا، گچ، چوب یا برنج را داخل ظرف های دربسته ای قرار دهید. از کودکان بخواهید که محتوای آن ها را از طریق تکان دادن و گوش دادن تشخیص دهند.

6. گوش دادن به الگوهای صدا

از کودکان بخواهید که چشمانشان را ببندند یا این که صورتشان را از معلم برگردانند. چند بار کف بزنید، روی زمین بزنید، یا توپ را بر روی زمین بزنید. می توانید از الگوهای ریتمیک استفاده کنید. برای مثال، آهسته، تند و تندتر. از کودک بخواهید که بگویید مثلاً چه تعداد دفعات توپ به زمین زده شده و غیره یا از او بخواهید که الگوی مورد نظر را تکرار کند.

7. الگوهای صوتی با دو شیء

می توان از صدای به هم خوردن قاشق به فنجان و ورق زدن کتاب به طور هم زمان استفاده کرد.

مهارت1: زبان

برقراری ارتباط از راه گفتار و زبان، فرایند انسانی طبیعی و پیچیده ای است که به تدریج بر مبنای ارتباط های پیش زبان شناختی کودک مانند گریه، خنده، اشاره و حرکت شکل می گیرد و نه تنها مستلزم تفکر و شنوایی و دریافت و ارسال اطلاعات است، بلکه نیازمند ان است که کودک مهار هوا برای تولید اصوات به کلمات را به گونه ای بیاموزد که تولیدهای وی برای افراد متعلق به همان فرهنگ قابل فهم باشد ( دادستان، 1387 ).
در خلال سال اول و در آغاز سال دوم زندگی، کودک به تدریج به زبان و گفتار دست می یابد. در این مرحله باید از رفتارهای پیش- زبان شناختی سخن گفت چه قبل از آن که کودک بتواند منابع قراردادی زبان را به کار بندد، یعنی پیش از آغاز دومین سال زندگی، نمی توان از زبان به معنای دقیق کلمه سخن به میان آورد.
فعالیت صوتی در خلال 15 ماه نخستین زندگی به طور قابل ملاحظه ای متحول می گردد و از گریه ها و فریادها در هفته های اول زندگی به قان و قون و سپس مهار تلفظ در تولید نخستین کلمات و ظرفیت باز پدیدآوری بلافاصله ی کلماتی که بزرگ سال می گوید، تبدیل می شود.
در پایان نخستین سال و آغاز دومین سال زندگی، میزان فهم زبان افزایش می یابد و کودک برخی از کلمات و اصطلاحاتی را در چهارچوب مناسب ارائه می شوند، می فهمد پیش از آن که بتواند همان کلمات را بیان کند.
نخستین کلمات قراردادی، یا لااقل آن چه را که والدین قراردادی می دانند، بین 9 تا 18 ماهگی ظاهر می شوند و میانگین سنی بروز آن ها تقریباً 12 تا 14 ماهگی است ( دارلی و وینیتز، 1961 ). تأخیر بارز در بروز نخستین کلمات، همراه با ناتوانی نسبی در کنش صوتی و کلامی، یعنی رغبتی نسبت به بیان و مبادله صوتی و لفظی و درک ضعیف کلامی، اغلب یکی از نخستین نشانه های تأخیر گفتار است ( کانت ول وبیکر، 1985 ).
افزایش کلمات تولیدی و دریافتی بین بروز نخستین کلمات تا پایان سال دوم زندگی، نسبتاً کند است. سپس با یک دوره افزایش سریع مواجه می شویم که آغاز آن اغلب با بروز جمله های دو کلمه ای یا بیش تر مقارن است.
اسمیت ( 1926 ) بر اساس یک بررسی گسترده درباره ی تعداد کلمات دریافتی، به نتایجی که در پی می آیند دست یافته است: کودک در حدود 18 تا 20 ماهگی تقریباً 20 کلمه، در حدود 30 ماهگی تقریباً 500 کلمه، در حدود 48 ماهگی تقریباً 1500 کلمه و در 5 سالگی 2000 کلمه را می فهمد. اما آمار دقیقی درباره ی تحول کلامی در زمینه ی تولیدی در دست نیست و به نظر می رسد که همواره نوعی نا هم طرازی بین فهم و تولید کلمات وجود دارد و کلمات، جملات یا استعاراتی را که می فهمیم همواره بیش از کلماتی هستند که می توانیم به کار بندیم. مسلم است که اکتساب کلمات تازه با اتمام دوره ی کودکی به پایان نمی رسد و فرایند اکتساب، البته با آهنگی کندتر، در سراسر زندگی ادامه می یابد. پژوهشگران مختلف ( کیتین و بوهر، 1978 ) تعداد کلمات و اصطلاحاتی را که یک فرد فرهنگ یافته می تواند بفهمد بین 20000 تا 40000 تخمین زده اند.
ظرفیت ترکیب چندین کلمه در یک جمله توانایی بیانی نظام زبانی کودک را به طور قابل ملاحظه ای افزایش می دهد: نخست آن که تحقیق پیام های لفظی که شامل چندین کلمه اند، ارزش خبری جمله ها را تقویت می کند و در وحله ی دوم، یک جمله که از چندین کلمه تشکیل شده باشد به مراتب بهتر از یک « کلمه- جمله » می تواند روابط مکانی یا ملکی را بیان کند. بنابراین دست یابی کودک به گفتار ترکیبی بین 20 تا 24 ماهگی معرف مرحله بسیار پراهمیتی در تحول زبان شناختی است ( دادستان، 1387 ).
اما یادگیری زبان، علاوه بر افزایش خزانه ی لغات، مستلزم فهم و اکتساب ساخت های دستوری است و فعل، هسته ی اصلی معنایی و دستوری یک جمله قلمداد می شود. بدین ترتیب است که پس از استقرار بیان ترکیبی- که از عناصر در کنار هم قرار گرفته تشکیل شده است- جمله هایی پدیدار می شوند که در آن ها یک فاعل، یک فعل و یک مکمل وجود دارند. مرحله ی بعد، افزودن صفات، کلمات ربط و تصریف های عمده ی افعال در جملات است. در آخرین وحله، کاربرد صحیحی ضمیرها و کلمات ربط انتزاعی تر پدیدار می شود.
زبان اصیل ترین عامل در شکل گیری روابط اجتماعی است. زبان در سرتاسر زندگی در حال تکامل است ولی بخش عمده ی شکوفایی و توسعه ی استعداد زبان آموزی در 3 سال اول زندگی شکل می گیرد. در 4 سالگی کودک مبنای اصلی ساختار زبان مادری را فراگرفته است و در حد تفهیم و تفاهم در زندگی روزمره از آن بهره می گیرد و تلفظ کلمات مشکل را به راحتی انجام می دهد.
استعداد به دلخواه شکوفا نمی شود. باید برای آن برنامه ریزی کرد، برنامه ای متناسب با توان کودک تا برای او لذت بخش باشد. کسانی که استعداد کلامی دارند زبان را دوست دارند، برکلمات تسلط دارند و با حجم وسعیی از کلمات آشنا هستند.
از آن جایی که زبان در ایجاد و آغاز روابط اجتماعی نقش کلیدی دارد، کودک باید با قواعد و قوانین آن آشنا باشد. مثل خطاب کردن، حالات رسمی، اصطلاحات مؤدابنه و تشریفاتی و نقل قول های غیرمستقیم و ...
کسانی که در زمینه ی مهارت های گفتاری سرآمد و در سطح بالا قرار دارند ممکن است مهارت آن ها در یکی از زمینه های زیر به منصه ظهور برسد:
در زمینه ی نگارش مثل نویسندگی، روزنامه نگاری، مترجمی
در زمینه ی ارتباطات مثل سخنرانی و سخنوری، معلمی، مشاوره، روان کاوی، قضاوت، اجرای برنامه های تلویزیون و ...
در جدول 8 مراحل اجمالی اکتساب زبان ارائه شده اند. مشاهده چنین جدولی می تواند این نکته را القا کند که فرایند اصلی تحول زبان در 4 تا 5 سالگی به پایان رسیده است. چنین استنباطی در عین حال درست و نادرست است: درست بودن آن به این معناست که اولاً سطح درک و تولید کودک 5-4 ساله امکان برقراری ارتباط و عملکرد زبان را در حد قابل ملاحظه ای برای وی فراهم کرده است و ثانیاً کودک 4 تا 5 ساله مکانیزم های بنیادی زبان یعنی مؤلفه های گوناگون آن را به دست آورده است. اما از زاویه ای دیگر، نمی توان پذیرفت که تحول زبان در حد 5-4 سالگی پایان یافته باشد. چرا که راهی دراز تا ریدن به حد صلاحیت و کارآمدی بزرگسال باید پیموده شود.
جدول 8: رشد زبان ( دریافتی- بیانی )

مهارت های کسب شده

سن تقریبی

اصوات اولیه ( تکرار بازی گونه ی سیلاب ها، اصوات و هم صداها- حداقل شامل 4 صدا در یک رشته باشند )

6 ماهگی

اشاره زبانی ( کودک به طور ارادی و تقلیدی اشاره می کند که می خواهد ارتباط برقرار نماید: مثل بای بای کردن و انجام بازی های کودکانه )

9 ماهگی

ماما- دادا- که به معنی مادر یا بابا به کار برود.

12 ماهگی

انجام دستورات یک قسمتی بدون اشاره. نظیر بده به من ...

18 ماهگی

جملات دو کلمه ای- خزانه ی لغات شامل 20 کلمه باشد.

2 سالگی

انجام دستورات دو قسمتی بدون اشاره نظیر: توپ را روی زمین بگذار و قلم را به من بده.

5/2 سالگی

خزانه ی لغات شامل 250 کلمه. جملات 3 یا 4 کلمه ای

3 سالگی

گفتن داستان هایی در مورد تجربیاتش و کاربرد ساختارهای دستوری پیچیده. درست سؤال کردن. مثل: خانه ها از چه ساخته شده اند؟

4 سالگی

خزانه ی لغات بیش از آن چه که قابل شمارش باشد و انجام دستورات 3 قسمتی به طور صحیح

6 سالگی

فعالیت هایی جهت رشد استعداد کلامی

1. ارائه ی تصاویری به کودک و از او بخواهید با دقت نگاه کند و به سؤالات شما پاسخ دهد. هدف از این کار تشویق کودکان به صحبت کردن است.
2. ارائه ی تصاویری به کودک و از او بخواهید با دقت نگاه کند و شکل متفاوت را پیدا کند. با هدف تشویق کودکان به بیان تفاوت های موجود در اشکال.
3. تصاویر مرتب شده ای به کودک نشان داده شود و از او خواسته شود بعد از توجه به تصاویر راجع به آن ها صحبت کند. هدف از این کار تشویق کودکان خجالتی به صحبت کردن است.
4. تصاویر را به کودک نشان دهید و جزئیات یکی از آن ها را شرح دهید و از کودک بخواهید آن را نام ببرد. بعد این کار را به کودک خود بسپارید تا به صورت بازی اجرا کنند یعنی یک نفر از کلاس خارج شود و بچه ها یک شیء را برای او توصیف می کنند و او را حدس می زند. با هدف حرف زدن، گوش کردن، استدلال کردن.
5. تصاویر را به کودکان نشان دهید و از آن ها بخواهید هر یک را نام ببرند. بعد از چندین بار تکرار، از آن ها بپرسید که صدای کدام یک از کلمات همانند است و کدام یک متفاوت؟ هدف یافتن کلمات هم قافیه و هم پایان از نظر صداست.
6. تصاویر را به کودک نشان داده می شود و از او بخواهید شکل متفاوت را پیدا کند و تفاوت آن را با صدای بلند بگوید. با هدف افزایش تمرکز و توجه و تمرین برای بیان کردن مطالب.
7. تصاویر را به کودک نشان داده می شود و از او بخواهید با آن ها جمله بسازد.
8. مستمر گفتن صدای ز- خ به صورت مسابقه. بچه ها را دو به دو روبروی هم بنشانید و از آن ها بخواهید که یک نفس و بدون مکث صدای ز- خ را ادا کنند بدون مکث و یک نفس. هر کس و در زمان طولانی تری این کار را انجام داد، برنده است و بعد کودک دیگری با کودک برنده مسابقه می دهد.
9. یافتن اشکال متفاوت از بین تصاویر ارائه شده به کودک. کودک باید علت متفاوت بودن شکل را توضیح دهد.
10. تصاویر را به کودک نشان دهید و از او بخواهید از راست به چپ به آن ها نگاه کند و داستان آن ها را بیان کند.
11. تصاویر را به کودک نشان دهید واز او بخواهید نام هر یک را بگوید و با توجه به اشکال، یکی از آن ها را توضیح دهد. با هدف تمرین برای خوب گوش دادن و توجه به تفاوت های اشیاء.
12. تصاویر را به کودک نشان دهید و از او بخواهید اشتباه هر تصویر را با ذکر دلیل بیان کند، جهت افزایش توجه و دقت.
13. استفاده از کارت های دیدآموز، جهت ارائه ی اطلاعات عمومی متناسب با سن کودک.
14. تعریف لطیفه توسط کودک جهت تقویت شناخت نکات مهم و مبهم یک مطلب.
15. بازی با کلمات جهت افزایش حجم گنجینه ی لغات، به این صورت که یک کلمه تلفظ شود و کودک با حرف آخر آن، کلمه ی جدید بسازد.
16. آموزش صحیح مکالمه ی تلفنی به کودکان.

تمرین های طبیعی برای تحریک زبان گفتاری

معلمان و والدین برای تحریک زبان به طور طبیعی می توانند از برخی فرصت ها در زندگی روزانه ی کودک در مدرسه یا خانه سود ببرند. ( لونتال، 1984، به نقل از لرنر، 1997 ):
1. گسترش دادن
این روش یکی از فنونی است که به گسترش و نیرومند ساختن زبان کودک کمک می کند. در مکالمه ی زیر، بزرگسال، گفتار محدود کودک را بسط می دهد.
کودک: « شیرینی ».
معلم یا والد: « شیرینی؟
کودک: « من شیرینی می خواهم. »
معلم یا والد: « خوب، شیرینی این جاست! ».
2. گفتگوی موازی
در این فن، بزرگسال تلاش می کند که به رشد زبان از طریق تهیه ی تحریکات زبانی حتی زمانی که گفتاری شنیده نمی شود، کمک نماید. هم چنان که کودک بازی می کند، معلم یا والدین درباره ی آن چه که کودک فکر می کند، حدس می زند و از عبارت کوتاهی برای توصیف اعمال او استفاده می کنند. بنابراین جهت استفاده در آینده، کلمات و جمله هایی را وارد ذهن کودک می کنند. برای مثال، اگر کودک بر روی موزاییک های کف اتاق ضربه بزند، معلم ممکن است بگوید، این ها موزاییک هستند. اگر من بر روی موزاییک های کف اتاق ضربه بزنم، این عمل من ممکن است سر و صدا ایجاد کند. سر و صدای زیاد، تق، تق، تق، موزاییک، موزاییک من. ضربه زدن روی موزاییک. تق تق موزاییک.
3. صحبت کردن با خود
در این فن، معلم زبان گفتاری را از طریق پرداختن به فعالیت هایی که مستقیماً کودک را درگیر نمی کند، مدل می کند. هم چنان که معلم تکالیف یا کارش را در مجاورت با کودک کامل می کند، او می تواند از فرصت هایی برای تحریک زبان گفتاری که برای کودک قابل شنیدن است استفاده کند. برای مثال، معلم ممکن است در حالی که مشغول بریدن کاغذ است بگوید: « من می خواهم این کاغذها را ببرم. بریدن کاغذ. من به قیچی نیاز دارم. قیچی من. قیچی را باز می کنم، می بندم بازشو، بسته شو. من می توانم ببرم، ببرم، ببرم ».

تمرین هایی برای آموزش زبانی کلامی- گفتاری

در زیر برخی از فعالیت هایی که مهارت های زبان کلامی برای سخن گفتن را بهبود می بخشند، فهرست شده اند.

افزایش واژگان گفتاری

برخی از کودکان مبتلا به اختلال های زبانی واژگان بسیار محدود و مفهوم بسیار خاص و محدود و عینی از معنای لغات دارند. در سراسر زندگی، واژگان شنیداری انسان بیش تر از واژگان گفتاری آن هاست. کودکان کم سن مدت ها قبل از این که توانایی تولید و استفاده از کلمات را پیدا کنند، قدرت فهمیدن آن را به دست می آورند. کودکان مبتلا به اختلال زبانی ممکن است توانایی بازشناسی کلمات را وقتی آن ها را می شنوند، داشته باشند اما در استفاده از آن کلمات ناتوان باشند. بزرگسالانی که دچار ضایعات مغزی هستند ممکن است توانایی به خاطر آوردن کلمات را به آسانی از دست بدهند و این مشکل ناشی از آسیب به نواحی مغزی مرتبط به زبان است. این شرایط به عنوان « دیس نومیا »، معرفی شده است، که به معنی ناتوانی در به خاطر آوردن نام اشیاء است. کودکان ممکن است به جای اسامی اشیاء از کلماتی مثل چیز، چیچی یا این و آن و یا از حرکات سر و دست یا پانتومیم برای بیان کلماتی که به ذهنشان نمی آید، استفاده کنند. تمرین های زیر می توانند به کودکان در جهت استفاده از کلمات و افزایش واژگان گفتاری قابل دسترس کمک نمایند.
1. نام بردن یا نامیدن
از کودک بخواهید که اشیاء معمولی داخل یا خارج اطاق را نام ببرد. ( صندلی، در، میز، درخت، سنگ ). از او بخواهید که اشیاء را در یک جعبه یا کیف جمع کند. هم چنان که آن ها را بیرون می آورد، نامشان را بازگو کند. از کودک بخواهید که رنگ ها، حیوان ها، اشکال و غیره را نام ببرد. مجموعه ای از تصاویر اشیاء مواد آموزشی با ارزشی هستند. شما می توانید با چسباندن مقوا به پشت تصاویر یا پوشاندن آن ها با مواد شفاف چسب دار تصاویر را مقاوم کنید.
2. کار در فروشگاه
بازی کار در فروشگاه ( ابزارفروشی، سوپرمارکت، رستوران، فروشگاه کفش و غیره ) به کودک امکان استفاده از کلمات برای نامیدن اشیاء را می دهد. یک کودک نقش مشتری و دیگری فروشنده را بازی می کند. خریدار کالایی را درخواست می کند و فروشنده از میان تصاویر، تصویر مربوط به آن شیء را به او می دهد.
3. نام بردن سریع
به کودک زمان مشخصی بدهید ( برای مثال یک دقیقه ) تا همه ی اشیای داخل اتاق را نام ببرد. تعداد اشیایی را که نام برده است به منظور کنترل بر روند بهبودی در این فعالیت ثبت کنید. شما هم چنین می توانید از کودک بخواهید که سریع اشیایی را که در تصویر می بینید نام ببرد. نوع دیگر این تمرین را می توان با ورزش ها، حیوانات اهلی و اشیای بیرون از اتاق انجام داد.
4. کلمات حذف شده
از کودک بخواهید کلمه ای را که یک معما را کامل می کند بیان کند. برای مثال: « چه کسی نامه را تحویل می دهد؟ » ( نامه رسان ). « من بالا و پایین انداختم ». ( توپ ) داستانی را برای کودک بخوانید، در جاهای خاصی مکث کنید یا کلمه را حذف کنید. از کودک بخواهید که کلمه ی حذف شده را بیان کند. استفاده از تصاویر به یادآوری و نامیدن اشیاء کمک می کند.
5. ترکیب کلمه
برخی از کلمات زمانی بهتر آموخته می شوند که به عنوان بخشی از یک مجموعه به کار برده شوند. وقتی یکی از موارد مجموعه نام برده می شود، ممکن است به کودک در یادآوری مورد دوم کمک کند. برای مثال، کاغذ- مداد، پسر- دختر، کلاه- کت و سگ- گربه. مجموعه هایی مثل روزهای هفته و ماه های سال ممکن است به این شیوه آموخته شوند.
6. کلمات دشوار
گوش به زنگ و مراقب کلمات دشوار باشید. وقتی به این چنین کلمه ای اشاره می کنید، فوراً جلسه ای را به آن اختصاص دهید و سپس تمرین هایی را برای استفاده از این کلمه برنامه ریزی کنید.

تولید اصوات گفتاری

برخی از کودکان در شروع فعالیت های حرکتی که برای تولید گفتار ضروری است مشکل دارند. این چنین کودکانی ممکن است توانایی به یادآوردن کلمات را داشته باشند اما در فعالیت مناسب عضلات گویایی علی رغم نبود فلج عضلانی ناتوان باشند. چنین وضعیتی به عنوان نوعی از آپراکسی گویایی توصیف شده است. متخصصان گفتاری که در زمینه ی مشکلات گفتاری کار می کنند در درمان این شرایط می توانند نقش مهمی داشته باشند.
1. تمرین عضلات و اندام های گفتاری
کودک برای استفاده از عضلات گویایی مختلف که در سخن گفتن مورد استفاده قرار می گیرند بر اساس فعالیت های غیرگفتاری تشویق می شود. مثل لبخند زدن، جویدن، بلعیدن، سوت زدن، خمیازه کشیدن، فوت کردن و به حرکت درآوردن زبان در جهات مختلف.
2. درک حرکات و لرزش ها و مشاهده ی اصوات
هم چنان که ملعم اصواتی را تولید می کند، کودک حرکات اداء صوت را از طریق لمس چهره یا گلوی معلم درک می کند و حرکات دهان معلم و شکل گیری آن را در هنگام تولید اصوات مشاهده می کند. استفاده از آینه به منظور توانا کردن کودک برای مشاهده ی حرکت عضلانی گویایی خود هنگامی که اصواتی را تولید می کند در این زمینه سودمند است.

مهارت 2: فعالیت های آگاهی واج شناختی

برخی از کودکان مبتلا به ناتوانایی های یادگیری نیاز به آموزش ویژه برای کسب مهارت های شنیداری دارند. در این قسمت آگاهی واج شناختی، توجه شنیداری، تمیز شنیداری و حافظه شنیداری بررسی شده اند.
آگاهی واج شناختی
برای موفقیت در مراحل اولیه ی خواندن، کودک باید صدای واج های هر زبان را درک کند. چرا که لازم است هر زبان را که با یک شکل حرفی از دیگر صداها متمایز می شود را تمیز دهد.

1. اشعار کودکانه

برای کودک اشعار کودکانه بخوانید. به تصاویر نگاه کنید و بر اجزاء هم قافیه تأکید کنید. کودکان از این که اشعار کودکانه را تکرار کنند لذت می برند. هر از گاهی لغتی را که بخش قافیه دار است حذف کنید و از کودک بخواهید که لغت را بیان کند، « جواد و جلیل رفتند نزد ... »

2. هم قافیه کردن لغات

قافیه دار کردن یا هم قافیه کردن از جمله بازی های لذت بخش برای کودکان پیش دبستانی است. کلمه ی مرد را بیان کنید و از کودک بخواهید بگوید کدام یک از کلمه ها: دوچرخه، مگس، نردبان مثل کلمه مرد شروع می شود یا تصاویر کلماتی را که با سام شروع می شود پیدا کند. همین طور که از کودک بخواهید که عکس تمامی کلماتی را که با حرف ( ب ) شروع می شود از داخل صفحات یک روزنامه پیدا کند یا فهرستی از کلمه ها را به او بدهید و بخواهید که کلمه ی متفاوت را پیدا کند. مثلاً این کلمه ها: پدر، پهلو، تاجر، پارو. یا به کودک بگویید به مجموعه های سه تایی از کلمات گوش کند و کلمات هم قافیه را پیدا نماید. مثلاً: موش، لب، گوش.

3. بخش کردن اصوات گفتاری

برای کمک به کودکان در جهت شناسایی اصوات گفتاری در کلمه، تصویری را بر روی یک کارت که حاکی از کلمه ی مختصری است قرار دهید. زیر تصویر، مستطیلی رسم کنید و آن را به تعداد واج های کلمه تقسیم کنید. از کودک بخواهید که لغت را به آرامی بگوید و در هر مربع برای هر صدای تلفظ شده علامتی بگذارد. ( بال، بلاچمن، 1991، به نقل از لرنر، 1997 ).

4. چیستان های هم قافیه

معلم گروهی از لغت ها را بر می گزیند، یکی هم قافیه با « سیر » و دیگری هم قافیه با « است ». سپس چیستانی را می پرسد به گونه ای که جواب آن با « شیر » یا « است » هم قافیه باشد. کودکان به بخشی از بدنشان اشاره می کنند که با جواب چیستان هم قافیه است. برای مثال، « وقتی صبح گرسنه هستید، بهتره که یک لیوان ... بخورید » که جواب آن شیر می شود و یا کودکان به « دست » خود اشاره می کنند به خاطر این که « دست » با « است » هم قافیه است. این کار را با دیگر بخش های بدن نیز انجام دهید. می توانید چیستان های هم قافیه بسازید و از کودک بخواهید که مشابه آن را درست کند. برای مثال، برگ سبز چمنی ورق ورق می شکنی= کاهو. یک روش ساده تر این است که بگوییم با فلان کلمه هم قافیه است و درباره ی آن توضیح دهیم. برای مثال، هم قافیه با آهوست. ( کاهو ).

5. شمارش صداها

شمارنده هایی مثل چوب بستنی تهیه کنید. بر روی هر کارت تصویری را که نشان دهنده ی لغتی کوتاه است قرار دهید. از لغاتی با تعداد یکسانی از حروف استفاده کنید. ( برای مثال لامپ، ران، کاپ ). برای شمارش صدا، لغت را به آرامی بیان کنید و از کودک بخواهید که شمارنده ای را به ازاء هر صدا زیر آن تصویر بگذارد. مجموعه ای از کارت ها را تهیه کنید که یک بخش از آن ها شامل تصاویر و لغات و قسمت دیگر تنها دربرگیرنده تصاویر باشد. ( کالدول، لرنر و همکاران، 1996، به نقل از لرنر، 1997 )

6. جانشین کردن و جابه جایی اصوات

این فعالیت دشوارتر از هم قافیه کردن است. این تمرین را می توان در یک کلمه یا بیش از یک کلمه انجام داد. به این مثال ها توجه کنید، از کودک بخواهید که اولین حرف یک کلمه را با حرف انتهایی کلمه دیگر ترکیب کند و کلمه جدیدی درست کند. برای مثال: حرف اول کلمه موش را بردارد و به جای حرف انتهایی شور بگذارد. ( شوم )

7. حذف کردن اصوات و کلمات

در این فعالیت کودکان یاد می گیرند که لغتی را انتخاب کنند و یک صدای آن را بردارند و لغت را بدون آن صدا تلفظ کنند. برای مثال، یک سیلاب این کلمه را بردار « زمین بازی ». حالا آن را بدون بازی بیان کن. این تکلیف زمانی که از کودک خواسته می شود واجی را از کلمه بردارد دشوارتر می شود: « بگو توپ ». حالا آن کلمه را بدون « پ » بیان کن، « بگو آشپزخانه » حالا آن را بدون « پ » بیان کن.

8. اصوات آغازین

سه لغت مثل سگ- شیر- سار به کودک بدهید و از او بخواهید که بگوید کدام لغت مثل شور با « ش » شروع می شود. از او بخواهید که به لغاتی که مثل کتاب شروع می شوند، فکر کند، تصاویری را پیدا کند که مثل کتاب آغاز می شوند یا تصاویری را پیدا کند که با صدای « ک » شروع می شوند.

9. ترکیب صداها

صداهای یک لغت را به طور جداگانه بیان کنید و از کودک بخواهید که صداها را ترکیب کند و کلمه ای بسازد. برای مثال، ک، ت، ا، ب برای کتاب.

مهارت 3: یادگیری الگوهای زبان شناختی

1. تعمیم ریخت شناسی ( صرفی )

برخی از کودکان در یادگیری درونی سازی و استفاده از ساختار ریخت شناسی زبان مشکل دارند. همه ی ما باید تعمیم هایی در ارتباط با جمع بستن کلمات، زمان گذشته و حالت کلی انجام دهیم. هم چنین ما باید استثناهایی را که تعمیم دادن در آن شرایط درست نیست را بیاموزیم. معمولاً برای جمع بستن از: ها، ان، ات استفاده می شود، انسان ها، معلمان، کارخانجات و خیرات. در برخی از موارد برای جمع بستن، شکل اصلی کلمه به شکل دیگری تغییر می کند و با تعمیم های مذکور هماهنگی ندارد: ادب- آداب، رسم- رسوم و غیره. لازم به ذکر است زمانی که بخواهیم به تعدادی از موارد اشاره کنیم شکل کلمه نیز تغییر نمی کند، برای مثال، دو ماهی، سه دختر، چهار صندلی و غیره. به کودکانی که در چنین تعمیم هایی مشکل دارند، جمع بستن اشیاء و حیوانات و غیره در قالب بازی می تواند کمک کننده باشد.

2. استفاده از ریخت شناسی برای تعمیم ریخت شناسی

از کودک بخواهید تصویری که توصیف کننده ی جمله ای است که شما با صدای بلند می گویید را نشان دهد. برای مثال، دو تصویری که نشان دهنده ی دو فعالیت یکسان هستند را به کودک نشان دهید: یک تصویر فعالیتی را که در جریان است و تصویر دیگر فعالیتی را که به اتمام رسیده است نشان می دهد. سپس بگویید « پسر تصویر را رنگ می کند » و از کودک بخواهید یکی از تصاویر را برگزیند. به دنبال آن بگویید که « تصویر حالا رنگ شده است » و بخواهید که تصویر مناسب را انتخاب کند. به همین شکل، شما می توانید برای نشان دادن اشکال جمع جملاتی به این شکل را در کنار هم قرار دهید: « سگ دوید » و « سگ ها دویدند ».

جمله سازی

برخی از کودکان می توانند از کلمات مجزا یا عبارات کوتاه استفاده کنند اما توانایی به کار بردن واحدهای زبانی طولانی تر یا جمله ها را ندارند. در اکتساب زبان، کودکان باید الگوهای جمله سازی را به گونه ای که بتوانند جملات جدید تولید کنند را درونی سازند. برخی از زبان شناسان بیان می کنند که کودک به ماشین تولیدکننده ی جمله تبدیل می شود. برای رسیدن به این وضعیت، کودک به مهارت هایی از جمله توانایی درک زبان، یادآوری توالی کلمات و صورت بندی قواعد پیچیده دستوری نیاز دارد.

1. تجربه کردن و یادگیری با انواع مختلف جمله ها

با یک جمله ی ساده محوری آغاز کنید و به کودک کمک کنید که گشتارهایی را تولید کند. برای مثال، دو جمله محوری که می توانند به شکل های مختلف با یک دیگر ترکیب شوند.
جمله محوری: « کودکان بازی می کنند ».
جمله محوری: « کودکان خسته هستند ».
جمله ترکیب شده: « کودکانی که خسته هستند، بازی می کنند ».
« کودکانی که بازی می کنند خسته هستند ».
حالات مختلفی از جمله ها می توانند تمرین شوند:

جملات بیانی

کودکان بازی می کنند.
کودکان بازی نمی کنند.
بازی ها به وسیله ی کودکان انجام می شود؟
کودکان بازی هایی انجام می دهند.

جملات سؤالی

آیا کودکان بازی می کنند؟
آیا کودکان بازی نمی کنند؟
آیا بازی به وسیله ی کودکان انجام می شوند.
آیا کودکان بازی هایی انجام می دهند؟

2. کلمات ساختی یا ربط دهنده

همان طور که قبلاً ذکر شد، کلماتی مثل رو، در، زیر، و چه کسی، کدام یک، ارتباط میان بخش های جمله را نشان می دهند که در داخل جمله بهتر یاد گرفته می شوند. مشاهده ی دقیق نشان می دهد که برخی از کودکان مفهوم روشنی از معنای این چنین کلماتی ندارند. شما می توانید به کودکان در جهت درک این گونه مفاهیم کمک کنید. اگر از آن ها بخواهید که مکعب هایی را در، روی یا زیر یک میز یا صندلی قرار دهند و سپس درباره ی آن چه که آن ها انجام می دهند توضیح دهید. کلماتی مثل هنوز، اما، هرگز، کدام یک اغلب نیاز به توضیح دارند. جملاتی را تنها با کلمات اصلی در اختیار کودک قرار دهید و سپس از او بخواهید که کلمات ساختی را به طوری که در مثال زیر می بینید اضافه کند.
« احمد پدرش خانه رفت »

3. جانشین ساختن کلمات برای ساختن جمله ها

از کودک بخواهید که جمله های جدیدی را از طریق تعویض یک کلمه مجزا در یک جمله بسازد. برای مثال: « من کت خود را درآوردم ». « من چکمه های خود را درآوردم. »
« کودک در حال خواندن است ». « کودک در حال دویدن است ». « کودک در حال پریدن است ».

4. بازی اکتشافی

برای کمک به کودکان در جهت یادگیری طرح سؤال، شیء خاصی را پنهان کنید و از کودک بخواهید که سؤال هایی را در ارتباط با محل آن تا زمانی که آن را پیدا کند، بپرسد.

تمرین مهارت های زبان گفتاری

متخصصان خواندن، بیان می کنند که تمرین برای تحکیم مهارت های خواندنی که جدیداً آموخته شده اند، ضروری است. آن ها غالباً بیان می کنند، « شما خواندن را از طریق خواندن یاد می گیرید ». کودکان مبتلا به نقص در زبان بیان شفاهی، هم چنین نیاز به تمرین و فرصت های متعددی برای استفاده از کلمات و ساختن آن ها از طریق تمرین مهارت های گفتاری مورد نیاز دارند.

1. تمرین های زبان گفتاری

فعالیت های متعددی را می توان به منظور استفاده از زبان گفتاری و سخن گفتن برنامه ریزی کرد. این گونه فعالیت ها عبارتند از: مکالمه کردن، بحث کردن، برنامه های رادیو یا تلویزیون، جلسات نمایش و گفتگو، بازی نمایشی، گفتگوی تلفنی، گزارش گری، مصاحبه گری، داستان گویی، معماگویی یا لطیفه ها، دادن گزارش درباره ی کتاب، بازی نقش، سرودخوانی و نمایش عروسکی.

2. بحث درباره اشیاء

به کودک کمک کنید که درباره ی ویژگی های یک شیء صحبت کند- رنگ، اندازه، شکل، ترکیب و بخش های اصلی- و آن را با اشیاء دیگر مقایسه کند.

3. طبقات

موادی را داخل جعبه قرار دهید که بتوان از آن ها برای آموزش طبقات مثل اسباب بازی ها، لباس ها، حیوانات، میوه، لوازم خانگی و وسایل نقلیه استفاده کرد. از کودک بخواهید موارد را که با یک دیگر در یک طبقه قرار می گیرند پیدا کند و بگوید آن ها چه چیزی هستند.

4. درک مطلب

سؤال هایی را از کودک بپرسید که نیاز به فکر کردن و پاسخ دادن دارد. برای مثال: « چرا باید ماهی قرمز را در ظرف پر از آب قرار داد؟ » « چرا دوختن لباس کوتاه در مقایسه با لباس بلند آسان تر است؟ »

5. به اتمام رساندن داستان ها

داستانی را برای کودک بیان کنید و از او بخواهید که آن را به اتمام برساند. برای مثال، « علی به ملاقات محمد در یک شهر غریب رفت. وقتی هواپیما فرود آمد، علی نتوانست محمد را در فرودگاه ببیند... ».

6. بگو من چطور...

شما دندان هایتان را مسواک می زنید، به مدرسه می روید و غیره. هم چنین، « بگو به من چرا؟ ... »، « بگو به من ما کجا انجام دهیم ... ؟ » این چنین سؤال هایی می توانند فرصتی را برای تمرین های با ارزش فراهم سازند. ( لرنر، 1997 )

مهارت 1: تمیز شنیداری

1. نزدیک یا دور

از کودک بخواهید که با چشمان بسته قضاوت کند از چه قسمتی از اتاق صدا می آید و آیا این صدا نزدیک است یا دور.

2. بلند یا آهسته

به کودکان کمک کنید که قضاوت کنند و بین اصوات بلند و آهسته که به وسیله ی معلم تولید می شود، تمیز بگذارند.

3. زیر و بم

کودک یاد می گیرد که قضاوت کند و تمیز بگذارد بین اصوات زیر و بمی که به وسیله ی معلم تولید می شود.

4. کشف صوت

یک کودک جعبه موزیکال یا ساعت زنگ دار را پنهان می کند و دیگری سعی می کند از طریق تشخیص محل صدا آن را پیدا کند.

5. دنبال کردن صداها

معلم یا کودک در حالی که در کلاس یا اتاق راه می روند با سوتی که بر لب دارند آن را به صدا در می آورند. از طریق شنیدن صدای صوت، کودک دیگر باید مسیر کودک یا معلم را دنبال کند.

6. با چشم بسته بگو

یک کودک در گروهی از کودکان چیزی می گوید یا صدای حیوانی را تولید می کند. کودک باید با چشمان بسته حدس بزند که این فرد چه کسی است.

مهارت 2: ادراک بینایی

ادراک بینایی یکی از مراحل دریافتی رشد و تکامل زبان است. بینایی پدیده ی پیچیده ای است که توجه متخصصان رشد بینایی را به خود معطوف داشته است. به هر حال قلمروهای زیادی وجود دارد که ما مربیان می توانیم روی آن ها کار کنیم و در ارتباط و هماهنگ با یک بینایی سنج به منظور شناخت نیازهای کودک اقدام نماییم. قبل از هر اقدام در این زمینه ضروری است که تفاوت میان دید و بینایی را بشناسیم.
بینایی عبارت است از: توانایی دیدن. بینایی پاسخ چشم ها به نوری است که به درون آن تابیده می شود و بنابراین فرایندی است فیزیولوژیک. در حالی که دید در نتیجه ی توانایی کودک در تفسیر و فهم و معنی بخشیدن اطلاعاتی است که از طریق چشم ها دریافت می کند. تعداد زیادی از کودکان در حالی که از بینایی خوبی برخوردارند، دارای مشکلاتی در دید هستند که بر توانایی خواندن و دیگر جنبه های تحصیلی آن ها اثر بازدارندگی می گذارد.
مربیان با کودکانی سروکار دارند که اندام چشمی آن ها سالم است، لکن یاد نگرفته اند که چگونه از بینایی خود به طور مؤثر و کارآمدی استفاده کنند. مربیان معمولاً با مفاهیم ادراک بینایی سروکار دارند. این مفاهیم عبارتند از: ردیابی بینایی، تعقیب چشمی حرکات جنبشی، هم گرایی، واگرایی، ادراک تصویر و زمینه و حافظه توالی بینایی. هماهنگی در دو چشم کودک برای دریافت مؤثر و کارآمد اطلاعات، امری اساسی است. توانایی کودک در تعقیب چشمی هدف متحرک نظیر: گرفتن توپ و مشاهده ی پرواز پرنده، مستقیماً با تکالیف درسی او در ارتباط است. به محض این که کودک خواندن را می آموزد، باید بتواند چشم های خود را به طریقی جهشی از راست به چپ حرکت دهد. اگر کودکان در وقت خواندن کلمات ثابت، سر خود را حرکت دهند، موجب رشد یک خرده مهارت ناسودمند می گردد که خود نوعی بدآموزی است و در مراحل بعدی مزاحم به خوانی آن ها می شود. برای این که کودک بتواند در موقع نوشتن و خواندن، از دید نزدیک و سپس بلافاصله برای دیدن معلم و تخته سیاه از دید دور استفاده کند، باید تمرکز چشمی در او تربیت شود. کودکی که تمرکز چشمی مناسبی نداشته باشد، اغلب موقعیت تحصیلی خود را از دست داده و دچار سردرگمی خواهد شد. پرورش و تقویت ادراک تصویر و زمینه، از اهمیت بسزایی برخوردار است، زیرا کودک را قادر می سازد، تصویر اصلی را از زمینه به درستی تشخیص دهد و در گرفتن توپ و تعیین موقعیت کلمه یا تصویر در صفحه او را یاری دهد. حافظه توالی بینایی نیز جنبه ی مهم دیگری از ادراک است. چرا که موجب می شود کودک آن چه را دیده است به همان ترتیب بازشناسی و یادآوری کند.

فعالیت های ادراک دیداری

توانایی های ادراک بینایی برای یادگیری تحصیلی ضروری هستند. مهارت های خوب در تمیز دیداری پیش بینی کننده ی نیرومندی برای پیشرفت خواندن در پایه اول تحصیلی است. کودکانی که می توانند حروف و اعداد را بخوانند، از اشکال هندسی کپی می کنند و کلمات را جور نمایند، در پایه اول به خوبی می توانند در خواندن پیشرفت کنند ( لرنر، 1997 ).

1. ایجاد طرح از طریق میخ بر روی تخته

در این تمرین از میخ های رنگی استفاده می کنند، کودکان با میخ از روی مدل دیداری که به وسیله ی معلم ساخته شده است، اشکال هندسی رنگی درست می کنند.

2. کف پوش یا آجر

کودکان با استفاده از کف پوش یا آجر باید نمونه هایی را از روی مدل درست کنند.

3. طراحی به وسیله ی مکعب ها

از کودکان بخواهید که با استفاده از مکعب های چوبی یا پلاستیکی که همه یک رنگ هستند یا هر سطح آن ها به رنگ خاصی است، اشکال هندسی درست کنند و از روی مدل کپی نمایند.

4. یافتن اشکال در تصاویر

از کودکان بخواهید که همه اشیا یا طرح های گرد، مربع و غیره را در تصاویر پیدا کند.

5. پازل ها

کودکان پازل هایی را که به وسیله ی معلم درست شده است یا به طور تجاری در بازار وجود دارد را جور می کند. برای انجام این کار مواردی را مثل افراد، حیوانات، اشکال، اعداد یا حروف که قطعه قطعه شده هستند در مقابل کودک قرار می دهیم تا آن ها را جور و مرتب کند.

6. طبقه بندی

کودکان اشیا را از نظر شکل، اندازه و رنگ گروه بندی یا طبقه بندی می کنند. این اشیا را می توانند داخل یک ظرف یا جعبه قرار دهند. آن ها می توانند سیب زمینی، سکه، دکمه، لوبیا و غیره را برای این کار مورد استفاده قرار دهند.

7. جور کردن اشکال هندسی

اشکالی را که بر روی کارت ترسیم شده اند تهیه کنید و به کودکان بگویید که در این بازی لازم است این گونه اشکال جور شوند. کوزه هایی را در اندازه های مختلف و یا درپوش های متفاوت تهیه کنید، درپوش ها را قاطی کنید و از کودکان بخواهید که درپوش ها را با کوزه ها جور کنند.

8. دومینوها

یک نوع از بازی دومینو را با ساختن مجموعه ای از کارت ها با استفاده از کاغذ سنباده، نمد، برچسب ترتیب دهید. از کودکان بخواهید که کارت ها را با یکدیگر جور کنند. بر روی این کارت ها اشکال، حروف و اعداد قرار دارند. از کودکان خواسته می شود با دومینوها به این ترتیب بازی کنند که انتهای قطعه ی دومینوی خود را به انتهای هر قطعه دومینوی مشابه آن بچسبانند.

9. بازی کردن با کارت ها

یک مجموعه از کارت های بازی مواد ارزشمندی را برای جور کردن لباس ها، تصاویر، اعداد و ظروف فراهم می کنند.

10. حروف و اعداد

ادراک و تمیز دیداری حروف از جمله مهارت های مهم برای آماده سازی خواندن است. بازی هایی که فرصتی را برای جور کردن، طبقه بندی کردن یا نامیدن اشکال فراهم می سازند، می توانند برای حروف و اعداد طراحی شوند.

11. دبلنای حروف

کارت های دبلنا را می توان با حروف درست کرد. وقتی حروف نام برده می شوند کودک آن ها را شناسایی کرده و روی آن ها را می پوشاند.

12. ادراک دیداری کلمات

توانایی درک کلمات ارتباط بسیار زیادی با خواندن دارد. از بازی های جور کردن، دسته بندی کردن، گروه بندی کردن و کپی کردن کلمات استفاده کنید.

مهارت 3: گوش دادن

یک عامل با اهمیت در آمادگی یادگیری در کودکان و دانش آموزان گوش دادن فعال است. فنونی که در زیر مطرح می شوند با هدف کمک به رشد مهارت های گوش دادن کودکان طرح ریزی شده اند. مهارت های گوش دادن را می توان در سطوح متوالی که به تدریج پیچیدگی های آن ها افزایش یابد طبقه بندی کرد:
1. درک شنیداری اصوات غیرزبانی
2. آگاهی شنیداری از اصوات زبانی- گفتاری
3. درک لغات و مفاهیم و ساختن واژگان شنیداری
4. درک جملات و دیگر عناصر زبان شناختی زبان گفتاری
5. حافظه ی شنیداری
6. درک مطلب شنیداری
الف: دنبال کردن دستورها
ب: درک توالی رویدادها از طریق شنیدن
ج: یادآوری جزئیات
د: دریافت ایده ی اصلی
و: استنتاج و بیرون کشیدن نتایج
7. گوش دادن انتقادی
8. گوش دادن به داستان ها
برای هر یک از سطوح گوش دادن، در زیر راهبردهایی پیش نهاد شده است ( لرنر، 1997 ).

فعالیت هایی برای تقویت مهارت گوش دادن

ادراک شنیداری اصوات غیرزبانی- گفتاری
این گونه اصوات، اصوات محیطی پیرامون ما هستند. برخی از فنون آموزش ادراک شنیداری، تحت عنوان فعالیت های ادراکی شنیداری پیش از این معرفی شده اند. این فعالیت ها به کودک در جهت آگاهی از اصوات، مقایسه اصوات، تعیین مسیر اصوات و پیوند اصوات با اشیاء کمک می کنند.

آگاهی شنیداری از اصوات زبانی- گفتاری

همان طور که قبلاً اشاره شد، یک عامل با اهمیت در آمادگی خواندن، توانایی درک و بازشناسی اصوات واجی زبان است. در این زمینه به آگاهی واج شناختی نیز مراجعه کنید. این گونه فعالیت ها کودکان را برای یادگیری آواها آماده می سازند. ( لرنر، 1997 )

1. صامت های اولیه- بازشناسی شنیداری

از اشیای واقعی یا تصاویر آن ها استفاده کنید. نام شیء را بگویید و از کودک بخواهید تصاویر یا اشیایی که با همان صدا شروع می شوند را بیان کند. کودک ممکن است سپس آن اشیاء را در یک مکان یا تصاویر آن ها را بر روی جدول یا تابلو بچسباند. برای مثال، صامت اول« م » را می توان در این کلمات نشان داد:
مار، میز، ماهی، موش

2. جعبه های صوتی

از جعبه های به اندازه ی تقریباً جعبه ی کفش برای هر یک از صداهایی که آموخته می شود استفاده کنید. حرفی را که نشان دهنده ی صدای اول یک شیء است در مقابل جعبه قرار دهید و اسباب بازی، تصاویر و دیگر اشیاء را برای کودک تهیه کنید که آن ها را در جعبه مناسب قرار دهد.

3. صامت های اولیه- شباهت و تفاوت

سه کلمه را به کودک بگویید، دوتا از این سه کلمه صامت اول مشابه داشته باشند- برای مثال، پول، شیر، پسته. از کودک بخواهید کلمه ای را که با صدای متفاوت شروع می شود تشخیص دهد.

4. صامت های هم صدا اما از نظر نوشتاری متفاوت

کارت مقوایی تهیه کنید که بر روی هر یک از مربع های آن، صامت های یک صدا ( مثل ح، ه )، ( س، ص، ث )، ( ت، ط ) و غیره نوشته شده باشد. بعد شروع به خواندن کلمات برای کودک می کنیم و از کودک می خواهیم صامتی را که آن کلمه با آن شروع می شود را بپوشاند.

5. بشنو و بنویس

کلماتی را برای کودک بخوانید که با صامت های اولیه یکسان و صامت های ناهم شکل شروع می شود. سپس از کودک بخواهید به آن ها گوش دهد و آن کلمه را بر روی کاغذ بنویسد.

6. جابه جا کردن حروف

به کودک کمک کنید که صدای اول یک کلمه را برای ساختن کلمه ای جدید با صدای اول کلمه دیگر جابه جا کند. برای مثال صدای اول دو کلمه « کتاب و بهار » را جابه جا کند و لغتی جدید بسازد: « بتاب »

7. بازی ترکیب شنیداری

نام یک شیء را برای کودک از طریق تلفظ هر یک از صداهای آن به صورت مجزا بیان کنید. برای مثال بگویید، « ن- ا- م » یا « ک- ا- ر ».
سپس از کودک بخواهید که اشیاء یا پاسخ سؤال شما را تشخیص و پاسخ دهد.

8. شنیدن واکه ها

برای برخی از کودکان شنیدن واکه ها دشوارتر از صامت هاست. از کودک بخواهید که به کلماتی گوش کند واکه های کوتاه را مثل ( اَ، اِ، اُ ) شناسایی کند. بعد از آموزش واکه های کوتاه می توان به آموزش واکه های بلند پرداخت. در نهایت لازم است کودک این دو نوع واکه را با یک دیگر مقایسه کند.

9. معماهای هم قافیه

معماهای هم قافیه بسازید و کودکان را تشویق به این کار کنید. از آن ها بخواهید که معماهای هم قافیه بسازند.

10. آگاهی از کلمات هم وزن و قافیه

از کودک بخواهید که به سه کلمه گوش کند و بیان کند که کدام یک از دو کلمه هم وزن و قافیه هستند. برای مثال: « اسب، است، تاب ».

11. یکسان یا متفاوت

جفت کلمه های یکسان و متفاوت را بخوانید و از کودک بخواهید که بیان کند که کدام جفت کلمه یکسان و کدام متفاوت هستند. برای مثال: « اسب- اسب »، « رگ، شگ »، « تاب، طناب ».

12. گوش دادن به سیلاب ها

تعدادی کلمه ی چند سیلابی را تلفظ کنید و از کودک بخواهید که به آن ها گوش دهد و تعداد سیلاب ها را در هر کلمه تعیین کند. حرکت دست یا شناسایی واکه ها به کودکان در تعیین تعداد سیلاب ها کمک می کند.

مهارت 4: درک لغات و مفاهیم

گوش دادن مستلزم آن است که کودک واژگان شنیداری را یاد بگیرد. کودکان باید نام اشیاء، اعمال، حالات و بیش تر مفاهیم انتزاعی را درک کنند.

فعالیت هایی برای آموزش لغات و مفاهیم

1. نام اشیاء

برای کمک به کودک در درک نام ها، از اشیاء واقعی مثل توپ، عروسک و مداد استفاده کنید. گاهی اوقات لازم است که شما برای کمک به کودکی که اختلال دریافتی شدیدی دارد از حرکات چهره و دست استفاده کنید. این تلاش به او کمک می کند معنی کلمه ای را که نماد شیء است بهتر درک کند.

2. معانی افعال

آموزش مفهوم فعل دشوارتر از نام اشیاء است. شما می توانید به وسیله ی انجام آن فعالیت، افعالی مثل نشستن، راه رفتن، پریدن را توضیح دهد.

3. تصاویر

تصاویر در تقویت و مرور واژگانی که آموخته شده اند، سودمند هستند.

4. مفاهیم صفات

کلماتی که توصیف کننده ی صفات اشیاء هستند می توانند از طریق تهیه مجموعه ی مقایسه ای از تجربه ها که نشان دهنده ی آن صفت هستند آموزش داده شوند. برای مثال: زبر- نرم، زیبا- زشت، کوچک- بزرگ، گرم و سرد. در آموزش صفات، هم اشیاء و هم تصاویر عینی مفید هستند.

5. رشد و گسترش مفاهیم

اگر شما تجربه ها را با اشیاء عینی ترکیب کنید، به کودکان در جهت درک مفهوم فراتر از خود شیء کمک کرده اید. برای مثال: در یادگیری درباره ی مفهوم صندلی، شما می توانید به کودک انواع صندلی ها را نشان دهید: صندلی آشپزخانه، صندلی راحتی، صندلی سفری و غیره. از طریق تجربه ی این صندلی ها، کودک مفهوم صندلی را گسترش می دهد.

6. طبقه بندی اشیاء- مواد

طبقه ای از اشیاء را می توان تهیه کرد و با کلمات به آن ها برچسب زد. برای مثال: کلمه ی غذا تنها به یک نوع از غذا اشاره ندارد بلکه همه غذاها را شامل می شود. بنابراین کودک می تواند درباره ی موادی که خوراکی هستند یاد بگیرد و می توان از او درخواست که در مجموعه موادی که در مقابلش وجود دارد مواردی را که خوراکی نیست خارج کند.

درک جمله ها

ادراک جمله در مقایسه با ادراک کلمات دشوارتر است. برخی از کودکان مبتلا به ناتوانایی های یادگیری به تمرین های ساختارمندی به منظور درک جملات نیاز دارند.

1. دستورها

دستورهای ساده ای را در قالب جملات به کودک بدهید. این رویه به درک جملات کمک خواهد کرد. برای مثال: « بده به من کامیون آبی را » یا « کتاب را روی میز بگذار ».

2. یافتن تصویر

چند تصویر را در کنار یک دیگر قرار دهید. جمله ای را که توصیف کننده ی یکی از آن هاست بیان کنید و از کودک بخواهید تصویر مناسب را نشان دهد. این تمرین را می توانید از طریق اضافه کردن جمله های بیش تر برای توصیف تصویر دشوارتر کنید.

3. لغات کارکردی

لغات کارکردی یا ساختی ارتباط ساختی میان بخش های جمله و معنای گرامری آن را نشان می دهند. این کلمات عبارتند از: حروف تعریف، افعال کمکی، حروف اضافه، حروف ربط، کلمه های استفهامی و غیره. این کلمه ها را نمی توان به تنهایی یاد داد، آن ها باید در درون جمله یا یک عبارت آموخته شوند. برای مثال، کلماتی مانند رو، بالا، زیر، پشت، جلو، پایین، کنار، داخل را می توان با قراردادن یک شیء داخل یک ظرف یا زیر صندلی به همراه بیان یک جمله کامل که مفهوم آن را برساند، یاد داد.

4. معماها

از کودک بخواهید که به یک جمله گوش دهد و آن را با یک کلمه مناسب کامل کند. برای مثال، برای کلمه هویج، شما می توانید این جمله را بیان کنید، « من به چیزی فکر می کنم که خرگوش خیلی دوست دارد بخورد ».

درک مطلب شنیداری

این مهارت با درک مطلب خواندن شبیه است ولی به هر حال، اطلاعات از طریق شنیداری تا خواندن دریافت می شوند. در زیر مؤلفه های کلیدی درک مطلب شنیداری بررسی می شوند.

1. دنبال کردن دستورها

مجموعه ای از دستورالعمل ها را برای درست کردن چیزی برای کودک بخوانید. موارد مورد نیاز را برای او آماده کنید و از کودک بخواهید که دستورالعمل ها را گام به گام دنبال کند.

2. درک توالی رویدادها

داستانی را برای کودک بخوانید و از کودک بخواهید تصویر رویدادهای متفاوت را با همان ترتیبی که اتفاق افتاده مرتب کند. تصاویر باید قاطی شوند و کودک بر حسب ترتیب وقایع آن ها را مرتب کند.

3. گوش دادن به جزئیات

داستانی را برای کودک بخوانید و درباره ی جزئیات آن از او سؤال کنید. سؤال هایی که پاسخ درست- غلط دارند یا سؤال هایی که با چه کسی، چه چیزی، چه وقت، کجا و چگونه شروع می شوند، بپرسید. در نوع دیگری از این تمرین، شما دستورالعملی را در یک مورد برای کودک می خوانید، مثلاً چه طوری می توان از یک حیوان خانگی مراقبت کرد و سپس از کودک بخواهید که همه چیزهایی که در این مورد گفته شده است را فهرست کنید.

4. دریافت ایده ی اصلی

داستان کوتاهی اما ناآشنا برای کودک بخوانید و از او بخواهید که برای داستان عنوان خوبی پیدا کند. داستانی را برای او بخوانید و بخواهید که کودک از میان سه مؤلفه ی قابل انتخاب، ایده اصلی داستان یا مطلب اصلی را برگزیند.

5. استنتاج و بیرون کشیدن نتایج

بخشی از یک داستان را که کودک نسبت به آن آگاهی ندارد بخوانید. در نقطه مهیجی توقف کنید و از کودک بخواهید که در ادامه چه اتفاقی خواهد افتاد. در روشی دیگر، داستانی را بخوانید که کودک دیگر شروع کرده و توضیح دهید که نویسنده نمی داند چطور آن را به اتمام برساند. از کودک بخواهید پایان مناسبی برای آن پیش نهاد کند.

گوش دادن انتقادی

خوب گوش دادن شما به معنی درک آن چه که گفته می شود نیست بلکه به توانایی گوش دادن به طور نقادانه و قضاوت و ارزیابی آن چه که گفته می شود نیز اشاره دارد.

1. بازشناسایی و درک موارد نامعقول

داستان کوتاهی با کلمه یا عبارتی که با داستان هماهنگ نیست برای کودک بیان کنید. از کودک بخواهید که آن چه درباره ی داستان نامعقول، احمقانه یا بی ربط است را کشف کند. برای مثال: « خورشید در اواسط شب می درخشد » یا « تمام شب در اواسط روز باران می بارید ».

2. گوش دادن به آگهی بازرگانی

از کودک بخواهید که به آگهی های بازرگانی گوش دهد و تعیین کند که گوینده ی آگهی از چه طریقی تلاش می کند نظر شنونده را برای خرید تولیدات مورد نظر جلب کند. نوجوانان از پی بردن به فنون تبلیغاتی لذت می برند.

3. من درست می گویم

در حالی که داستانی را برای کودک می گویید از اشکالی که بر روی صفحه پارچه ای چسبانده اید، استفاده کنید. برخی از اوقات خطاهای آشکاری را مرتکب شوید به این شکل که بین آن چه که می گویید و آن چه که بر روی صفحه پارچه ای قرار می دهید تطابق وجود نداشته باشد. از کودک بخواهید گوش بدهد و اشتباهات شما را اصلاح کند.

4. گوش دادن به داستان ها

خواندن داستان راهبردی سودمند برای ایجاد تجارب زبان گفتاری است. غالباً خواندن داستان ها برای گروه های کوچکی از کودکان که مشکلات زبانی دارند به آن ها در اکتساب زبانی، فهمیدن گرامر و یادگیری ساختار داستان ها کمک می کند. ( لرنر، 1997 ).
- مکرراً داستان هایی را ( حداقل یک بار هر روز ) برای گروه های کوچکی از کودکان ( 7- 5 نفر ) بخوانید.
- برای افزایش میزان درک کودکان، از راهبردهایی برای تمرکز بر معانی در حالی که داستان را می خوانید استفاده کنید. ( راهبردهای مثل علامت دادن )
- همه ی کودکان را در داستان از طریق پرسش سؤال های مناسب با سطوح فراگیری زبان آن ها درگیر کند.
- کتاب های کلیشه ای را برای خواندن با صدای بلند برگزینید، کودکان را به تکرار عناصر کلیشه ای تشویق کنید. ( مثل کتاب هایی که الگو، ترجیع بند یا توالی خاصی دارند ).
- در سراسر داستان، از کودکان سؤال هایی بپرسید که برانگیزاننده تفکر هستند.
- داستان های مطلوب و خوشایندی را بخوانید و بازخوانی کنید و به کودکان اجازه دهید که به آن ها از طریق ضبط صوت در حالی که آن را در کتاب دنبال می کنند گوش دهند.

    مهارت 3: مفاهیم

یکی دیگر از پیش نیازهای یادگیری در کودکان درک مفاهیم است. درک و فهم مفاهیم مختلف می تواند اساس بسیاری از آموزش ها و یادگیری های بعدی قرار گیرد.

فعالیت هایی برای آموزش مفاهیم

کوچک، بزرگ و مساوی

1. استفاده از میوه و اشیا
یک سیب کوچک و یک سیب بزرگ یا هر میوه ی مشابه آن انتخاب کنید و مفهوم کوچک و بزرگ را به کودک آموزش دهید. همین کار را می توانید با استفاده از مکعب های چوبی و اشیای دیگر انجام دهید تا کودک به مفهوم کوچکی و بزرگی دست پیدا کند ( تبریزی، 1386 ).
2. استفاده از خمیر
استفاده از خمیر بازی یک راه خوب برای آموزش اندازه و مقدار است. یک خمیر بازی یک رنگ بردارید و آن ها را به صورت دایره با اندازه های مختلف در آورید، سپس بزرگ ترین و کوچک ترین آن ها را جلوی کودک قرار دهید و به او مفهوم کوچک و بزرگ را آموزش دهید. اندازه ها را کم کم به هم نزدیک کنید تا کودک بتواند تغییر اندازه کم را نیز درک کند.
برای آموزش مفهوم مساوی، مقدار مساوی از خمیر را بردارید و به شکل گلوله درآورید ( دقت داشته باشید که مقدار خمیر یکسان باشد تا گلوله ها هم اندازه شود ). سپس به او مفهوم مساوی را آموزش دهید. اجازه دهید که کودک در گلوله کردن خمیر به شما کمک کند و دست ورزی با خمیر را تجربه کند.

کم و زیاد

1. بازی با خوراکی ها
بهتر است آموزش مقدار کم و زیاد را با خوراکی هایی که کودک دوست دارد شروع کنید. می توان از شکلات شروع کرد. تعدادی شکلات جلوی کودک بگذارید. شکلات ها را به دو دسته تقسیم کنید. یک دسته تعداد زیادی شکلات دسته دیگر تعدادی کم ( مثلاً یک دسته 10 شکلات و دسته دیگر 3 شکلات ). باید ابتدا تفاوت زیاد باشد و کم کم تفاوت را کم کنید. بعد از درک مفهوم کم و زیاد می توان مفهوم مساوی را با استفاده از تناظر یک به یک به کودک آموزش داد. به این صورت که شکلات ها را به دو دسته ی مساوی تقسیم می کنید و از کودک می خواهید که بگوید کدام بیش تر، کم تر و یا مساوی است؟ اگر کودک یک دسته را بیش تر یا کم تر نامید، شکلات ها را مرتب و با فاصله جلوی او بچینید. به او بگویید این شکلات ها که جلوی من است مال من و این هایی که جلوی توست مال توست. حالا ببینیم از کی بیش تره؟ شکلات ها را ردیف و مقابل هم قرار می دهید و می گویید ببین همه مثل هم است. پس شکلات ها با هم مساوی است.
2. اشیا و تصاویر
بعد از این که کودک با استفاده از خوراکی ها مفهوم کم و زیاد و مساوی را یاد گرفت، به سراغ اشیا و تصاویر بر روید تا مفهوم در آن تثبیت شود.

زیر، رو، بالا، پایین

توپ هایی را انتخاب کنید و یک بار زیر میز و یک بار روی میز قرار دهید. هم زمان کلمه ی زیر یا رو را تکرار کنید و از کودک بخواهید که او هم تکرار کند تا این مفهوم در او شکل گیرد.
همان توپ را در دست گرفته یک بار بالا ببرید و بار دیگر پایین بیاورید و آن قدر این کار را ادامه دهید تا کودک مفهوم بالا و پایین را یاد بگیرد ( تبریزی، 1386 ).

دور و نزدیک، داخل و خارج

کودک را جلوی خود درحالت ایستاده قرار دهید. از او دور شوید و بگویید: « دارم از تو دور می شوم. دووور ». حالا به او نزدیک شوید و تکرار کنید: « دارم به تو نزدیک می شوم. نزدیییک ». حالا از او بخواهید این کار را با شما انجام بدهد و تکرار کند « دور، نزدیک. دور، نزدیک ». زمانی که کودک به صورت عینی و تجربی این مفهوم را یاد گرفته به سراغ تصاویر بروید و دوری و نزدیکی را روی تصویر به او آموزش دهید و از او بپرسید. هم چنین می توانید از او بخواهید که اشیا دور و نزدیک خودش را نشان داده و نام ببرد.

جلو، عقب

1. قطار بازی
برای آموزش مفهوم جلو و عقب یا جلو و پشت می توان از چند بچه ی دیگر هم کمک گرفت و اگر امکان آن نیست 2 نفری هم می توان انجام داد. به صف بایستید بگویید می خواهی قطار بازی کنیم؟ سپس به کودک مفهوم جلو و عقب را آموزش دهید. اگر او جلوی شماست بگویید تو جلوی منی، جلو. من عقبم، من پشت تو هستم. این جمله را چند بار تکرار کنید و از او هم بخواهید تکرار کند. جاها را عوض کنید تا کودک بتواند به طور کامل به مفهوم دست پیدا کند.
اگر بازی را به صورت گروهی انجام می دهید از بچه ها بخواهید که هر کدام اسم نفر جلویی یا عقبی خودش را صدا کند.
2. ماشین بازی
ماشینی را بردارید و آن را جلو و عقب ببرید و مرتب تکرار کنید « جلو، عقب ». از کودک نیز بخواهید که این کار را تکرار کند.
در مرحله ی بعد، از چند ماشین استفاده کرده و ترافیک درست کنید. بهتر است ماشین ها به رنگ ها یا اندازه های مختلف باشد. سپس از او سؤال بپرسید. مثلاً: ماشین جلوی ( یا عقب ) ماشین قرمز کدام است؟

کوتاه- بلند

1. قدگیری
بهتر است ابتدا کوتاهی و بلندی را به صورت عینی آموزش داد. کودک را جلوی خود در حالت ایستاده قرار دهید. بگویید می خواهیم بدانیم قد چه کسی بلندتر است. به او بگویید من بلندم شما کوتاهی. همین کار را با بچه ها و یا اشیا کوتاه تر یا بلندتر از خودش که در خانه است، انجام دهید.
2. استفاده از اشیا
می توان از مدادهای با اندازه های مختلف یا اشیا با اندازه های مختلف استفاده کرد و مفهوم کوتاهی و بلندی را مانند بالا به کودک آموزش داد.
3. استفاده از تصاویر
وقتی کودک به مفهوم کوتاهی و بلندی دست پیدا کرد، به او تصاویری را نشان دهید و از او بخواهید که کوتاه ترین یابلندترین را پیدا کند.

شناسایی جهت های راست و چپ

برای آموزش سمت راست و چپ طبق تجربه ی نویسندگان ابتدا بهتر است که دست راست و چپ را به صورت عینی به کودک آموزش داد. ابتدا از دست خودش کمک بگیرید و بهتر این است که دستی را هدف قرار دهید که کودک مدادش را در آن دست می گیرد. سپس به سراغ دست طرف مقابل ( که می تواند خود شما باشد ) بروید اما ابتدا پشت به کودک بنشینید و به او بگویید دست راست شما را بگیرد و سپس رویتان را به سمت او- همان طور که دست راست شما را گرفته- برگردانید و به او توضیح دهید که اگر کسی مقابل تو قرار بگیرد دست راست و چپ او مخالف تو می شود مثل زمانی که می خواهی با کسی دست بدهی.

مفاهیم مربوط به محیط فیزیکی

آب

پروژه ی اول: آب در زمین
در این پروژه کودک با آب آشنا می شود و با او در این مورد گفت و گو می کنیم.
کودک باید بداند همه جانداران به آب نیازمندند. آبی که انسان برای مصارف خوراکی استفاده می کند باید تصفیه شده و بدون میکروب باشد.
صحبت راجع به حیوانات آبزی
موارد استفاده از آب
چرا باید در مصرف آب صرفه جویی کرد؟
آب چه گونه به وجود می آید؟
چرخه آب چیست؟
گرمای خورشید
آب رودخانه ها و دریاچه ها ---- تبدیل به بخار ----- ابر ----- سرما ------ باران ----- آب رودخانه ها و ...
چرخه آب به ادامه زندگی کمک
می کند.
کودک تجاربش را در مورد آب بگوید.
حیوانات آبزی را نام ببرد و تصاویر آن ها را رنگ کند.
از کودک بپرسد برای رشد گیاه و انسان کدام آب بهتر است؟ آب نمک یا آب معمولی؟
کودک ساحل و دریا را نقاشی کند و به او راهنمایی کنید می تواند از دانه های ماسه و شن استفاده کند.
کودک به این سؤالات پاسخ دهد:
اگر انسان و جانوران آب نخورند چه می شود؟ چند وسیله ی نقلیه که روی آب حرکت می کند را نام ببرید؟
اگر در زمین آب نبود چه می شد؟ نام رود محل زندگی شما چیست؟
آیا هر آبی قابل خوردن است؟ چند ورزش آبی نام ببرید؟

گیاه

پرژوه دوم: گیاه در زمین
در این پروژه کودک با گیاه و اجزای آن و نقش آن در زمین آشنا می شود و با او در این مورد گفتگو می کنیم.
از کودک بخواهید نظر و تجربه اش را درباره ی گیاه بگوید و شکل گیاه را رنگ کند.
سه دایره و چهارگوش برای کودک بکشید و از کودک بخواهید در هر یک از آن ها یک گلدان بکشد و در هر دایره یکی از چیزهایی را که گیاه برای رشد به آن نیازمند است بکشد ( گیاه به آب، هوا، نور خورشید و خاک نیازمند است ) از کودک بخواهید در چهارگوش یکی از چیزهایی را که هم برای رشد گیاه و هم انسان لازم است را بکشد. ( هدف از این کار پیش بینی، فرضیه سازی، الگوسازی و کاربرد آن و استنتاج است. )
تصاویر گوناگونی از ریشه ی گیاهان به کودک ارائه دهید.
تصاویر گوناگونی از ساقه ی گیاهان به کودک ارائه دهید.
تصاویر گوناگونی از برگ های گیاهان به کودک ارائه دهید.
در مورد فواید گیاهان با کودک صحبت کنید.
از کودک بخواهید تجارب و نظراتش را از گندم تا نان و مشاغل مربوط به آن ها مثل کشاورز، آسیابان و نانوا بگوید.
در مورد انواع نان با کودک صحبت کنید.
از کودک بخواهید تجارب و نظراتش را در مورد وضع درختان در هر فصل بگوید. در مورد جنگل و دشت صحبت کند و کودک نقاشی از جنگل بکشد.
کودک به این سؤالات پاسخ دهد:
آیا گیاه رشد می کند؟ چه گونه؟ نام گلی را که دوست داری نام ببر؟
اگر گیاه نبود چه می شد؟ نام یک درخت میوه دار را که دوست داری بگو؟
یک غذا که با گیاه درست می شود را نام ببر؟
یک ساز که با گیاه درست می شود را نام ببر؟
نام یک گل که در خانه داری بگو؟

خاک

پروژه ی سوم: خاک در زمین
در این پروژه کودک باخاک در زمین و یکی از منابع زمین یعنی خاک آشنا می شود و با او در این مورد گفتگو می کنیم و او را با بیابان، خاک، کویر و ... آشنا می کنیم.
کودک باید بداند که خاک انواع گوناگون دارد. خاک رس، ماسه ای، برگ و ...
از خاک ها استفاده های زیادی می شود مثل ظروف سفالی، دیوارهای گلی، کوره های آجرپزی و ...
بعضی از حیوانات در خاک زندگی می کنند مثل کرم و ...
جستجو کنید در خاک چه حیواناتی زندگی می کنند؟
کودک آزمایش انجام دهد:
کودک به این سؤالات پاسخ دهد:
از خاک چه استفاده هایی می کنیم؟
خاک ها چه رنگ هایی دارند؟
چه چیزهایی داخل خاک رشد می کنند که ما آن ها را می خوریم؟
چه کار کنیم تا خاک از بین نرود؟
چند گیاه نام ببرید که نام زمین را همراه داشته باشند؟

سنگ و کوه

پرژوه ی چهارم: سنگ و کوه در زمین:
کودک با انجام این پروژه با سنگ کوهستان آشنا می شود.
کودک سنگ های مختلفی را پیدا کند. با آن ها شکل های مختلفی بسازد.
موارد استفاده از سنگ ها را کودک باید نام ببرد.
در راه خانه تا کلاس کودک به اطراف توجه کند و ببیند در چه جاهایی سنگ به کار رفته است.
از کودک بخواهید سنگ های نرم را از زبر جدا کند و آن ها را زیر کاغذ بگذارد و با مداد شمعی روی کاغذ بکشد و نمونه سنگ را زیر آن بچسباند.
کودک به سؤالات زیر پاسخ دهد:
نام نزدیک ترین کوه به خانه شما چیست؟
چند ورزش را که در کوه انجام می شود نام ببرید؟
موارد استفاده از سنگ ها؟
آیا در ساختمان خانه شما سنگ به کار رفته است؟

جانداران

پروژه ی پنجم: جانداران در زمین:
کودک در این پروژه با نقش جانداران آشنا می شود. در مورد شکل، حرکت، صدا و ...
در مورد جانداران گیاه خوار و گوشت خوار صحبت کنید.
در مورد محل سکونت جانداران صحبت کنید.
در مورد مهاجرت حیوانات صحبت کنید.
درباره ی فوائد جانداران صحبت کنید.
از کودک بخواهید تصویر حیوانی را که دوست دارند و حیوانی را که از آن می ترسد نقاشی کنند یا عکس آن را بچسبانند.
کودک به سؤالات زیر پاسخ دهد:
حیوانی که صحبت می کند چه نام دارد؟ چند حیوان گیاه خوار نام ببر؟
حیوانی که در لاکش زندگی می کند چه نام دارد؟ چند حیوان گوشت خوار نام ببر؟
حیوانی که شب بیدار و روز خواب است چه نام دارد؟ حیوانات وحشی در کجا زندگی می کنند؟
حیواناتی که اصلاً دست و پا ندارند؟ حیوانات اهلی در کجا زندگی می کنند؟
حشرات چند دست و پا دارند؟ بزرگترین جاندار روی زمین کدام است؟

انسان

پروژه ی ششم: انسان در زمین:
کودک این گونه با نقش انسان در کره زمین آشنا می شود.
از کودک بپرسید چرا به انسان موجود زنده می گویند؟
به غیر از انسان چند موجود زنده نام ببرید؟
با کودک در مورد نیازهای انسان صحبت کنید؟
با کودک در مورد اعضای بدن انسان صحبت کنید؟
با کودک در مورد مشاغل انسان صحبت کنید؟
با کودک در مورد خواب و غذای انسان صحبت کنید؟

مهارت 4: خلاقیت

همه ی کودکان هنگام تولد بالقوه دارای استعداد خلاقیت هستند. این استعداد بالقوه در صورت پرورش مناسب می تواند شکوفایی مداومی داشته باشد. رشد خلاقیت از شش سالگی شروع به کند شدن می کند.
فرد خلاق معمولاً به کسی گفته می شود که برای هر وظیفه و مسأله ای راه حل های ابتکاری و منطقی متعددی پیدا می کند.
خلاقیت می تواند در جلوه های مختلفی مثل نویسندگی، گفتگو، بازیگری، ساختمان سازی و یا حتی بازی بروز کند. بعدها در اکثر مشاغل و حرفه ها کاربرد دارد. کودک باید ترغیب شود که ایده های خود را به روش های مختلف بیان کند و به روش ها و کارهای او احترام گذاشته شود و زمان و فضای مناسب برای نشان دادن خلاقیتش در اختیار او قرار بگیرد.

فعالیت هایی در جهت رشد خلاقیت

تهیه کتابچه:

موارد مورد نیاز برای تهیه کتابچه:
1. مقداری کاغذ به رنگ سفید یا روشن در ابعاد ( 20×80 سانتی متر ) 3 یا 4 قطعه از کاغذ کافی است.
2. یک تکه مقوا برای جلد کتابچه
3. برای صحافی کتاب می توان از چسب، منگنه، نخ یا سیم صحافی استفاده کرد.
4. ماژیک برای نوشتن داخل کتابچه
روش اجرای کار:
برای تهیه ی کتابچه همکاری مربی یا والد الزامی است. مربی کاغذها را به ابعاد ( 20×80 سانتی متر ) می برد و جلدی نیز برای این کتابچه به ابعاد کاغذ تهیه می کند و با همکاری بچه ها به وسیله ی چسب، نخ و ... برگ های کاغذ را به هم متصل می کند. کودک می تواند در این کتابچه طرح هایی بکشد و در مورد آن داستانی بگوید که ارتباطی با طرح های او نداشته باشد. در مورد موضوع داستان سخت گیر نباشید. داستان کودک را با ماژیک بنویسید. حتی کودک می تواند در مورد فیلم یا کارتونی که دیده است، داستانی بسازد. مطالب را برایش بنویسید و آن ها را برایش بخوانید. در هنگام نوشتن تاریخ آن روز را ثبت کنید.
هدف ها:
1. کودک با این کار می تواند تصاویر به هم ریخته ی ذهن خود را مرتب کند.
2. پدر و مادر و مربی از ترس ها و درک اشتباهی که کودک داشته است، آگاه می شوند.
3. این کتاب کوچک گنجینه ای برای سال های بعد است.

طراحی آزاد روی کاغذ بزرگ

مواد مورد نیاز:
1. کاغذ برگ ( بزرگ تر از 25 سانتی متر )، رنگ روشن.
2. مقداری چسب.
3. مداد شمعی های بزرگ با رنگ هایی که به خوبی مشخص می شوند.
4. چند ورقه روزنامه.
روش اجرا:
گوشه های کاغذ بزرگ را روی سطحی با چسب بچسبانید ( زیر آن چند ورق روزنامه قرار دهید ).
مداد شمعی های بزرگ با رنگ هایی که به خوبی مشخص می شوند، به کودک بدهید تا نقاشی کند.
نکته: این کار باید تکرار شود.

طراحی با پاستل روغنی

موارد مورد نیاز:
1. مقوای تیره یا سیاه
2. چند بسته پاستل روغنی
روش اجرای کار:
روی یک تکه کاغذ غیرقابل استفاده به کودک نشان دهید که چگونه رنگ ها با هم ترکیب می شوند، مثلاً مقداری رنگ آبی را روی کاغذ بریزید و مقداری رنگ زرد به آن اضافه کنید رنگ سبز به دست می آید.
کودک ممکن است طراحی کند یا رنگ ها را با هم ترکیب کند. سعی نکنید به کودک بگویید رنگ های ترکیبی بهتری ایجاد کند. تا جایی که می توانید به سؤالات او درباره ی رنگ ها پاسخ دهید.
هدف:
رنگ یکی از مهم ترین موادی است که کودک می تواند با آن کار کند. اگر رنگ را به صورتی مناسب در اختیار کودک قرار دهیم، کودک یاد می گیرد که در آینده از راه حل های مختلفی برای حل مشکلات خود استفاده کند و فرصت های بی شماری برای کشف کردن به دست آورد. کودک می تواند از رنگ به مثابه یک کاردستی استفاده کند و آن را با ابزار مختلفی به کار ببرد. رنگ ماده ای است که حس را منتقل می کند و روش به کارگیری آن توسط کودک می تواند مطالب زیادی را در مورد حالت و احساساتش بیان کند.

رنگ انگشتی خوراکی

مواد لازم:
1. آرد یا نشاسته ذرت
2. کمی آب
3. رنگ غذا چند قطره
4. زرده تخم مرغ، یک عدد
روش اجرا:
تنها یک رنگ انگشتی را در اختیار کودک قرار دهید ( ترجیحاً رنگ روشن ) و در مرتبه های بعدی نیز از همان رنگ استفاده کنید، کودک از این کار لذت می برد و از تکرار خسته نمی شود. کودکان از تکرار کارها خیلی چیزها می آموزند. ساده کردن موادی که به کودک ارائه می شود باعث می شود تا توجه کودک به کاری که انجام می دهد، معطوف شود.
مواد مورد نیاز:
1. رنگ انگشتی
2. پارچه پلاستیکی یا سفره ای به رنگ روشن، یا کاغذ روغنی
پس از این که کودک از طریق فعالیت های انگشتی تجربه ی قابل توجهی در کشف تأثیرات فیزیکی رنگ به دست آورد، می توانید قلم مو و مقداری رنگ در اختیارش قرار دهید. وقتی کودک مفهوم کار را با استفاده از وسایلی چون شانه و قاشق را درک کرد برای این کار آماده است.

کار با قلم مو:

1. قلم موی کوچک یک سانتی متری
2. یک ظرف کوچک رنگ تمپرا
3. کاغذ جاذب
نکته: هر رنگ یا گروه رنگی باید چندین بار توسط کودک تجربه شود و بعد رنگ یا گروه رنگی دیگر استفاده شود.
ترتیب ارائه ی رنگ ها:
1. رنگ سیاه، یک قلم موی سیاه
2. رنگ قرمز، یک قلم موی قرمز
3. رنگ آبی، یک قلم موی آبی
4. رنگ زرد، یک قلم موی زرد
5. رنگ سفید ( روی کاغذ سیاه )، یک قلم موی سفید
6. رنگ سبز، یک قلم موی سبز
7. رنگ نارنجی، یک قلم موی نارنجی
8. رنگ ارغوانی، یک قلم موی ارغوانی
9. رنگ قرمز/ زرد، ظرف خالی، سه قلم مو
10. رنگ زرد آبی، ظرف خالی، سه قلم مو
11. رنگ آبی/ قرمز، ظرف خالی، سه قلم مو
12. سیاه/ سفید، ظرف خالی، سه قلم مو
13. رنگی + سفید یک قلم مو
14. رنگی + سیاه یک قلم مو
15. سیاه + سفید، ظرف خالی، سه قلم مو
16. قرمز/ سفید، ظرف خالی، سه قلم مو
17. آبی/ سفید، ظرف خالی، سه قلم مو
18. قرمز/ سبز، ظرف خالی، سه قلم مو
19. زرد/ ارغوانی، ظرف خالی، سه قلم مو
20. نارنجی/ آبی، ظرف خالی، سه قلم مو
21. قرمز/ زرد/ آبی، ظرف خالی، سه قلم مو.
22. قرمز/ زرد/ آبی/ سیاه/ سفید، یک پالت رنگ، 9 قلم مو
باید توجه داشته باشید که محدود کردن رنگ هایی که در اختیار کودک قرار می گیرد با توجه به شروع نقاشی در سن 18 ماهی نه 6 سالگی است. با وجود این که اگر تجربه ی نقاشی کودک در 6 سالگی صورت گرفت، دقیقاً این مراحل باید طی شود.
ترکیب رنگ و حالت بصری چند رنگ تا زمانی که کودک از حیطه ی تجربیات آگاهی از حرکات بدن در کارهایش عبور نکرده و به اطلاعات لازم دست نیافته است، بهتر است به تأخیر بیفتد. کودک بزرگ تر این مراحل را مانند بازی های دیگر سریع تر از کودکان خردسال پشت سر خواهد گذاشت.

کاغذ

این فعالیت می تواند جزء فعالیت های حرکتی ظریف قرار بگیرد.
پاره کردن کاغذ : مقداری کاغذ در اختیار کودک قرار دهید تا انگیزه ای برای یادگیری پیدا کند و کاغذها را پاره کند ( این کار برای کودک مستلزم قدری هماهنگی است ).
کودک باید یاد بگیرد که چگونه کاغذ را نگاه دارد و آن را به راحتی پاره کند.
هدف ها:
1- کودک با این کار مقدار زیادی انرژی آزاد می کند.
2- موجب رشد عضلات کودک می شود.
3- کودک تفاوت لبه ها را در می یابد ( کاغذهای پاره شده لبه های دندانه دار دارند و به نظر نرم تر می آیند. کاغذهای بریده شده لبه هایی صاف و سخت دارند ).

سوراخ کردن کاغذ

1. کاغذ سوراخ کن را در اختیار کودک قرار دهید و برای انجام این کار به او کمک کنید.
2. بهتر است کاغذ را جلوی نور یا روی کاغذی با رنگ متفاوت قرار دهید و درمورد آن با کودک صحبت کنید تا کودک از فضاهای خالی داخل کاغذ آگاهی پیدا کند.

بریدن کاغذ با قیچی

نکاتی در مورد استفاده از قیچی
1. ابتدا به کودک می گوییم که خیلی آرام به لبه ی قیچی دست بزند و تیز بودن آن را به او گوش زد می کنیم.
2. قیچی را به صورتی در دست بگیرد که نوک آن به طرف تو نباشد. برای شروع بریدن کاغذ هیچ روش صحیحی برای دست گرفتن کاغذ وجود ندارد و راحت ترین حالتی که کودک می تواند آن را در دست بگیرد، کفایت می کند. بریدن، خود تجربه مهم و رضایت بخشی است.
کودکان پیش دبستانی الزاماً دوست ندارند پس از کار بریدن شکل های بریده شده آن ها را در یک کلاژ بچسبانند. بریدن می تواند تجربه ی جذابی باشد اما چسبانیدن توجهش را از این کار منحرف خواهد کرد.

کلاژ

به معنای چسباندن تصویری است که از چسباندن کاغذ، پارچه و دیگر مواد روی یک سطح صاف به دست می آید، برای بچه های کوچک درست کردن یا جمع آوری مواد مختلف باید فعالیتی جدا از چسباندن باشد. برای کودکان پیش دبستانی، هرگونه کار با کلاژ باید به صورت غیر بازنمایی ( غیرتصویری ) باشد.
1. بریده های کاغذ باید به شکل هندسی یا بدون شکل خاصی باشد.
2. با کلاژ های ساده کار را شروع کنید و کم کم مواد تزئینی بیش تری در مقوای پس زمینه اضافه کنید.
چسباندن یک مهارت پیچیده است. بهتر است قبل از این که کار با کلاژ را شروع کنید، ابتدا کودکان در استفاده از چسب مهارت پیدا کنند.

چسب نواری:

استفاده از چسب های نواری بریده شده، روشی عالی برای آشنا کردن کودک با مفهوم چسباندن است. کودکی که آمادگی لازم برای کنترل چسب ندارد فقط به چسب نواری ارزان قیمت نیاز دارد. می توان از چسب نواری دیگری نیز استفاده کرد که برای کودک جذابیت بیش تری دارد.
روش کار:
1. تکه های چسب نواری را به اندازه های کوچک ببرید و به کودک بدهید تا آن ها را بچسباند.
2. قبل از فعالیت چسباندن می توان به کودک برچسب هایی به شکل مربع، ستاره و غیره ارائه کرد.

شکل های چسب دار

روش کار:
1. دایره های رنگی در اندازه های مختلف به کودک بدهید ( روز اول )
2. روز بعد مربع های رنگی در اندازه های مختلف ( روز دوم )
3. مثلث های رنگی در اندازه های مختلف ( روز سوم )
4. ترکیبی از شکل ها را به کودک بدهید. ( روز چهارم )
هدف:
کودکان مهارت های حل مسأله را می آموزند.

کار با ماکارونی پخته:

ابتدا نحوه ی کار با ماکارونی پخته را به کودک آموزش دهید.
ماکارونی های پخته شده را با مواد رنگی، رنگ کنید و به کودک بدهید تا بر روی کاغذ به هر شکلی که می خواهد آنرا فرم دهد.

    مهارت 1: رنگ ها

رنگ بخش درخشان و شفاف دوران کودکی است. کودکان عاشق تمام انواع رنگ ها هستند و به آن ها پاسخ آنی و سریع می دهند گرچه پاسخ آنان متفاوت از واکنش بزرگسالان است. اگر شما در ارتباط با کودکان هستید، رنگ باید یکی از دوستان و همراهان شما باشد اما شما نیاز دارید از زبان رنگ ها به درستی استفاده کنید. کودکان از تنوع رنگی کم تری استفاده می کنند این تنوع به مرور که بزرگ می شوند وسعت پیدا می کند.
رنگ اولین هویتی است که کودکان تشخیص می دهند. همه ی ما شنیده ایم که کودکان رنگ های سیاه و سفید را درک می کنند ( روشنایی و تاریکی ). در فاصله 6 هفتگی تا 2 ماهگی وضعیت کودکان تغییر بنیادینی می کند. ابتدا بچه ها شروع به تشخیص رنگ قرمز می کنند و بعد از آن شروع به درک رنگ های روشن به ویژه رنگ زرد می کنند. بچه های کوچک به سمت رنگ های روشن جذب می شوند. تحقیقات مؤلفان نشان می دهد سن، سلیقه کودکان را تغییر می دهد بسیاری از کودکان زیر 10 سال رنگ های قرمز ( یا صورتی ) و زرد را به عنوان رنگ های مورد علاقه شان معرفی می کنند. اما با رشد کردن و رسیدن به سن بالای 10 سال آن ها کم کم رنگ آبی را ترجیح می دهند. مشاهده می کنیم که این موضوع با فرآیند رشد و آشکار شدن توانایی دریافت و درک وجوه مختلف توسط احساسات کودک در ارتباط می باشد. ارجحیت رنگ ها ارتباط نزدیکی با جنسیت دارد. اغلب دخترهای کوچک رنگ صورتی، بنفش و بنفش کم رنگ را ترجیح می دهند و پسرهای کوچک رنگ سیاه و رنگ های تیره را بیش تر از دختران دوست دارند. سئوالی که مطرح می شود این است که آیا سلیقه ها غریزی هستند یا اکتسابی؟ آیا بزرگ ترها، پسرها و دخترهای کوچک را عادت می دهند که سلیقه ی معینی را در انتخاب لباس ها و اسباب بازی هایشان بپسندند یا آن ها به طور غریزی دارای چنین گرایشی هستند؟ پاسخ دادن به این سؤال سخت است اما بیشتر به نظر می رسد که سلیقه ی رنگی، غریزی باشد اما این سئوالی است که در آینده باید جوابی برایش پیدا شود. به نظر شما آیا مسؤولان کارخانه های عروسک سازی درباره ی روان شناسی رنگ ها در کودک چیزی می دانند؟ اگر یک روز اطراف مغازه های اسباب بازی فروشی قدم بزنید خواهید دید که آن ها کاملاً از سلایق رنگی کودکان آگاه هستند و برای جلب توجه بچه ها به خوبی از رنگ ها استفاده می کنند و تولیداتشان را به آن ها می فروشند. مارک های تجاری مختلف به کمک رنگ ها آینده ی خوبی برای خودشان ایجاد می کنند. کارخانه داران هر روز با کمک رنگ ها از بسته بندی های جذاب و پرزرق و برق استفاده می کنند تا بتوانند بچه ها را به عنوان بهترین مشتریان خود از دست ندهند. برخی از والدین معتقدند که کارخانه داران به طرز بدبینانه ای از احساسات کودکان برای منفعت خود استفاده می کنند اما به یاد داشته باشید که بارها و بارها رنگ باعث ایجاد انگیزه در کودکان شما برای انجام فعالیت های مثبت هم شده است. رنگ ابزار مناسبی برای تحریک کودکان و نوجوانان است این ابزار به شیوه های گوناگونی مورد استفاده قرار می گیرد و نتایج متفاوتی را به همراه دارد. تنها این فروشنده ها و کارخانه داران نیستند که می توانند از علاقه ی کودکان به رنگ ها استفاده کنند بلکه شما نیز می توانید از آن برای آموزش و ایجاد انگیزه به نسل جدید استفاده کنید.

زبان رنگ و بچه ها

ابتدا اجازه دهید ببینیم کودکان چگونه با رنگ ها آشنا می شوند. آن ها یاد می گیرند که رنگ ها را قبل از آن که اسمشان را بدانند، تشخیص دهند. آن ها قبل از این که قادر باشند بگویند قرمز، زرد یا سبز، اشیاء را به درستی نشان می دهند. کودکان نام رنگ ها را در سن 2 تا 5 سالگی یاد می گیرند. دخترها معمولاً نام رنگ ها را زودتر از پسرها می آموزند البته همه ی بچه ها با توجه به وضعیت سیستم عصبی، مراحل رشد متفاوتی نسبت به یک دیگر طی می کنند. اگر شما می خواهید به کودکان کمک کنید تا رنگ ها را تشخیص دهند، سعی کنید که رنگ ها را با اشیاء مرتبط به آن ها به کودکان آموزش دهید. در این جا چند نوع از روابط و همبستگی های رنگی قابل درک برای یک کودک آورده شده است:
زر: موز، لیمو، خورشید
قرمز: سیب، گوجه فرنگی
آبی: دریا، آسمان
سبز: نخود، سبزی، برگ
خاکستری: فیل
قهوه ای: خرس، پوست درخت
محققان نشان می دهند برای مثال وقتی شما یک سیب آبی! را به کودک نشان می دهید و از او می پرسید این چیست؟ زمان زیادی طول می کشد تا کودک آن را تشخیص دهد. مطمئناً اگر شما با کودکان کوچک در ارتباط باشید بهتر می دانید که چه اتفاقی ممکن است رخ دهد. مثلاً ممکن است یک سیب آبی برای آن ها بامزه و مضحک به نظر برسد. این موضوع گواهی بر رشد حس مزاح و توانایی خندیدن به مسائل مضحک و غلط در کودکان می باشد.
زمانی که کودک تشخیص رنگ ها و نام آن ها را یاد می گیرند این امر به او کمک می کند تا اطلاعات جدیدی بیاموزد. والدین همیشه می خواهند با روش های بی خطری به کودکان آموزش دهند. ما متوجه شده ایم تأکید بر پیام های مشخص با استفاده از رنگ ها به کودکان کمک می کند تا به خاطر بسپارند که چشم انسان به ترکیبی از رنگ زرد و سیاه توجه خاصی می کند و مغز ناخودآگاه آن را به عنوان علامتی از خطر درک می کند. شما می توانید از این رنگ ها برای مشخص کردن چیزهایی که نمی خواهید کودکان با آن ها بازی کنند استفاده کنید. حتی ممکن است شما قسمت هایی از خانه مانند راه پله و زیرزمین که کودکان نباید به علت وجود خطر به آن ها وارد شوند را با این رنگ ها علامت گذاری کنید. وقتی کودکان شما بزرگ می شوند حالا می توانید از رنگ ها برای آموزش دادن به آنها کمک بگیرید. تحقیقات مشابه نشان داده که کودکان بی توجه و کم دقت زمانی که با رنگ ها تحریک شوند بهتر از عهده تکالیفشان برمی آیند. پیشرفت این کودکان بسیار بیش تر از زمانی است که از دارو برای درمان استفاده می کنند. این بدین معناست که در برخی موارد رنگ ها می توانند به عنوان دارو مورد استفاده قرار گیرند. رنگ هم چنین می تواند در ایجاد جذابیت در غذا کاربرد داشته باشد. اگر کودک علاقه به خوردن بعضی غذاهای تکراری و خاص ندارد می توانید از رنگ های طبیعی برای جذابیت غذاهایتان استفاده کنید.

فعالیت هایی برای آموزش رنگ ها

1. مهره های رنگی

شما می توانید از مهره های رنگی برای آموزش رنگ به کودکان استفاده کنید، به این صورت برای مثال مهره ی رنگ قرمز را در دست می گیرید و می گویید: « قرمز » مثل رنگ سیب. « اسمش قرمزه » و از کودک می خواهید که نام رنگ را تکرار کند.
در مرحله ی بعد از او می خواهید که مهره هایی که رنگ قرمز دارند را جدا کرده و نخ کند در حالی که مدام اسم رنگ قرمز را تکرار کند.

2. نقاشی

برای آموزش رنگ ها از نقاشی کردن هم می توان استفاده کرد. کودک را کنار خود بنشانید و شروع به نقاشی کنید:
« می خواهم این جا یک خورشید بکشم. خورشید زرده. این رنگی ( و مداد رنگی زرد را به او نشان می دهید ). حالا می خواهیم درخت بکشیم. درخت سبزه. این رنگی ( و مداد رنگی سبز را به او نشان می دهید ) و ...

3. استفاده از رنگ انگشتی و خمیربازی

با استفاده از رنگ انگشتی و خمیرهای بازی رنگی می توان به آموزش رنگ ها به کودکان پرداخت.

4- شناسایی رنگ مورد نظر در بین رنگ های مختلف

تعدادی مهره یا دکمه یا اشیای رنگی جلوی کودک قرار دهید و پس از آموزش رنگ خاص، از او بخواهید که آن رنگ را در میان اشیا پیدا کرده و جدا کند. این کار را می توان با اشیا محیط اطراف نیز انجام داد و از او بخواهید مثلاً اشیای آبی رنگ را در محیط پیدا کرده و نام ببرد.

مهارت 2: شایستگی حساب

بسیاری از مشکلات یادگیری، قبل از ورود به دبستان قابل پیشگیری اند و می توان با صرف زمانی اندک، علل مشکل را شناسایی و درمان کرد. مربیان مهدهای کودک و کلاس های آمادگی، در صورتی که تعلیمات لازم را دیده و زیر نظر فرد مجربی کار عملی انجام داده باشند، می توانند به آسانی این گره را بگشایند ( تبریزی، 1386 ). مفاهیم ریاضی نیز یکی از مواردی است که اگر در سنین پیش از دبستان و متناسب با رشد ذهنی کودک آموزش داده شود، می توان امیدوار بود که کودک در سن دبستان مشکل ریاضی نداشته باشد. در سنین پیش از دبستان می توان از بازی برای آموزش انواع مفاهیم استفاده کرد. مهم این است که نوع بازی را متناسب با سن و سال و میزان رشد ذهنی و اجتماعی کودک انتخاب کرد.
منظور از آموزش ریاضی قبل از دبستان به هیچ وجه آموزش شمردن یا نوشتن اعداد نیست. هدف اصلی بالا بردن درجه ی دقت کودکان به مشاهده دقیق محیط زندگی، کشف شباهت ها، به کارگیری درست مفاهیم اولیه ( جهات ) و پایه های ریاضی مثل طبقه بندی- ارتباط منطقی- اندازه ها و ... است.
آموزش ریاضی قبل از دبستان بهتر است همراه با هنر باشد تا کودک در آینده از ریاضی متنفر نباشد.
آموزش ریاضی قبل از دبستان در چند مقوله خلاصه می شود:
1. طبقه بندی
2. نظم و ترتیب
3. مقایسه و اندازه گیری
4. شمردن و انجام عملیات
چون کودکان پیش از دبستان دارای تفکر خودمحورند، تفکرشان تحت تأثیر ادراکات بصری شان است و برای تفکر منطقی، انتزاعی و استدلال آمادگی ندارند چون مفاهیم اساسی را کسب نکرده اند، لذا آموزش آن ها باید از طریق بازی، تجارب عینی و فعالیت باشد.
مفاهیم پیش نیاز ریاضی
- مفهوم اندازه شامل بزرگ، کوچک و مساوی
- مفهوم ارتفاع شامل بلند، کوتاه و مساوی
- مفهوم وزن شامل سنگین، سبک و مساوی
- مفهوم ضخامت شامل چاق، لاغر و هم وزن
- مفهوم قطر شامل پهن، باریک و مساوی
- مفهوم کمیت شامل بیش تر، کم تر و مساوی
- مفهوم فاصله شامل دور، نزدیک و مساوی
- مفهوم زمان شامل قبل، بعد و هم زمان
- مفهوم دما شامل گرما، سرما و همانند
- مفهوم جهات شامل بالا، پایین، چپ، راست، زیر، رو و ...

فعالیت هایی جهت رشد توانایی و شایستگی ریاضی:

آشنا کردن کودک با مفاهیم اندازه و ارتفاع:

1. یک سری کارت در 5 اندازه ی مختلف برش دهید و آن ها را به کودک دهید و از او بخواهید آن ها را در سه سطح مرتب کند و بعد از مهارت کامل آن ها را در 5 سطح مرتب کند. یک کارت اضافی هم درست کنید که با یکی از کارت ها هم اندازه باشد و این گونه مفهوم مساوی را به کودک آموزش دهید.
2. یک گروه از کودکان را انتخاب کنید ( 5 نفری ) و از آن ها بخواهید با شروع موسیقی به اطراف بدوند و بعد از پایان موسیقی به ترتیب قد صف ببندند. با هدف یاددهی مفاهیم اندازه، ارتفاع، ردیف کردن و مرتب کردن.
3. مدادهایی را در انداخته های مختلف تهیه کنید. از او بخواهید بلندترین و کوتاه ترین مداد و مدادهای مساوی را به شما نشان دهد. این کار را می توان با وسایل دیگری هم انجام داد.

آشنا کردن کودک با مفهوم وزن:

1. برای آموزش مفاهیم وزن از آب بازی استفاده کنید. اشیاء سبک روی آب شناورند و اشیاء بزرگ و سنگین مثل فلزها غیرشناورند.
آشنا کردن کودک با مفاهیم ضخامت، قطر، کمیت، فاصله، زمان، دما و جهت ها:
1. تصاویری به کودک نشان داده می شود و از او خواسته می شود که تفاوت آن ها را از نظر چاقی، لاغری، پهنی، باریکی، بیش تر، کم تر، دور، نزدیک، قبل، بعد و گرما و سرما بیان کند.
2. تصاویری به کودک نشان داده می شود و از او خواسته می شود که تفاوت آن ها را از لحاظ جهت بیان کند. به کودک آموزش دهید که عقب و پشت سر و جلو و پیش رو معنای یکسانی دارند. بعد از کودک بخواهید که اعضای چپ و راست بدن را نشان دهد.

آشنا کردن کودک با مفهوم شباهت و تفاوت:

1. تصاویری به کودک نشان داده می شود و از او خواسته می شود شکل متفاوت را پیدا کند.
2. تصاویری به کودک نشان داده می شود و از او خواسته می شود که شکل مشابه را رنگ کند.
3. به کودک تعداد زیادی قاشق، کلید و یا پر نشان داده و از او بخواهید تا اشیاء شبیه به هم را پیدا کند.

آشنا کردن کودک با مفهوم ارتباط منطقی:

1. تصاویری به کودک نشان داده می شود و از او خواسته می شود که ارتباط منطقی بین اشکال را بیابد.
2. وسایلی را که با هم ارتباط دارند جمع آوری کنید مثل قاشق و چنگال، خمیردندان و مسواک، شانه و آیینه، صابون و حوله و ... وسایل را جلو کودک بگذارید و از او بخواهید وسایل مرتبط با هم را کنار هم بگذارد.

آشنا کردن کودک با مفهوم جزء و کل:

1. تصاویری از مکان های مختلف به کودک نشان داده و از او می خواهیم اشیاء مربوط به هر یک از مکان ها را مشخص کند.
آشنا کردن کودک با مفهوم طبقه بندی:
1. وسایل مختلفی را در اختیار کودک قرار دهید و از او بخواهید آن ها را بر اساس رنگ، جنس، اندازه، شکل و ... طبقه بندی کند. به طور مثال مهره های قرمز یک سمت، مواد خوراکی یک سمت، میوه های هسته دار جدا از بی هسته و ...
2. تصاویری از حیوانات مختلف را از مجلات ببرید و آن ها را مقابل کودک بگذارید و او را تشویق کنید تا حیوانات شبیه به هم و از یک خانواده را کنار هم بچسباند.

آشنا کردن کودک با مفهوم نظم و ترتیب:

1. نواری درست کنید و اشکالی را روی آن بکشید، در سلسله اشکال، اولین شکل که ارایه می شود باید دایره باشد. اشکالی همانند و هم رنگ با آن ها از کاغذ ببرید و از کودک بخواهید اشکال بریده شده را با اشکال روی مقوا مطابقت داده و مرتب کند.
2. تعدادی مهره رنگی یا حبوبات تهیه کنید و آن ها را با نظم خاصی کنار هم بچینید. آن نظم را تکرار کنید. کودک باید ارتباط را بیابد و آن را تکرار کند. به طور مثال:
نخود لوبیا، عدس، نخود ... قاشق، کارد، چنگال، قاشق ... و ...
3. تعدادی از اشکال متفاوت را در توالی منظم قرار دهید و از کودک بخواهید آن توالی را تکرار کند.

آموزش مفاهیم اعداد از 0 تا 10 به کودک:

آموزش عدد صفر:
لازم نیست مفهوم عدد صفر را توضیح دهید بلکه درباره ی مفهوم هیچ با کودک تمرین کنید. مثلاً از کودک بپرسید
تو چند تا دم داری؟
تو چند تا شاخ داری؟
تو چند تا نوک داری؟
سپس می توانید در مورد چیزهایی که در کلاس وجود ندارند از کودک سؤال کنید. مثلاً:
چند تا فیل توی اتاق است؟
در این اتاق چند اتوبوس است؟
در این اتاق چند تا حوض است؟
آموزش عدد یک و دو:
1. ما می توانیم درباره ی عدد یک این گونه با کودک کار کنیم:
تو چند دماغ داری؟
تو چند زبان داری؟
تو چند سر داری؟
وسایلی را که فقط یک نمونه از آن داخل خانه یا پارک است را از کودک بخواهید نام ببرد.
هنگام چیدن سفره از کودک بخواهید برای هر نفر یک بشقاب، قاشق و لیوان بگذار.
2. در مورد آموزش عدد دو، این گونه عمل کنید:
تو چند تا چشم داری؟
تو چند تا گوش داری؟
تو چند تا دست داری؟ و ...
به دنبال وسایلی باشید که دو نمونه از آن وجود دارد؟
3. آموزش عدد سه:
یک مثلث بکشید و گوشه های آن را به کودک نشان دهید و پس از شمردن گوشه ها از کودک بخواهید شکل های سه گوش را در کلاس پیدا کند.
4. آموزش عدد چهار:
برای آموزش اعداد از دو تا پنج می توان این بازی را اجرا کرد، به این صورت که بچه ها دست می زنند و می چرخند و با هم می خوانند تا جایی که صدای آهنگ قطع شود:
با هم میریم خرید
می خواهیم شیرینی بخریم
چند تا شیرینی بخریم
معلم می گوید دو تا و بچه ها باید فوراً به گروه های دو نفری تقسیم شوند و آن هایی که از گروه باقی ماندند از بازی خارج می شوند. به همین ترتیب برای عدد 3، 4 و 5 عمل می کنیم.
5. آموزش عدد پنج:
از کودک بپرسید هر دست چند تا انگشت دارد؟
از کودک بپرسید هر پا چند انگشت دارد؟
چیزهایی در خانه پیدا کنید که پنج عدد باشد.
به کودک مقدار زیادی نخود دهید و از او بخواهید که آن ها را 5 تا 5 تا بشمارد و کنار بگذارد.
از او بخواهید که درخواست های زیر را انجام دهد.
2 تا دسته 5 تایی 2 تا دسته 3 تایی 4 تا دسته 2 تایی 3 تا دسته 5 تایی 1 دسته 4 تایی و ...
6. آموزش عدد شش، هفت و ... و ده:
الف. چندین جعبه تهیه کنید و روی هر جعبه یکی از اعداد را بنویسید و سپس آن ها را در اختیارکودک قرار دهید و از او بخواهید در هر جعبه با توجه به شماره ی جعبه در آن مداد یا حبوبات و یا چیزهای دیگر قرار دهد.
ب. کودک را تشویق کنید تا شماره های مختلف را در اطراف خود بیابد مثل روی شماره گیر تلفن، شماره های ساعت، شماره ی پلاک آب، شماره ی پلاک خانه.
ج. تصویر یک مزرعه با حیوانات مختلف فراهم کنید و آن را نشان کودک دهید و از او در مورد تعداد حیوانات داخل مزرعه سؤال کنید. این فعالیت مخصوص سنین 7-5 سال است.
د. با استفاده از مقوا سه سری کارت تهیه کنید:
- روی سری اول اعداد از 0 تا 10 نوشته شود.
- روی سری دوم به جای نوشتن اعداد، شکل مربع بکشید. مثلاً یک مربع، دو مربع و ...
- روی سری سوم تصویر بکشید.
این کارت ها را میان کودکان توزیع کنید و از آن ها بخواهید دایره وار بچرخند. در هر بار یکی از اعداد را نام ببرید در این حالت سه سری کودک باید داخل دایره شوند. یک سری با نماد عدد، یک سری با نماد اشکال هندسی و یک سری با کارت هایی که دارای تصویر است.
هـ. به کودک تعدادی مهره دهید و از او بخواهید در هر بار هر تعدادی را که نام بردید از ظرف خارج کند. مثلاً 7 مهره، 3 مهره، 9 مهره و ...
و. پازل های عددی درست کنید که در یک قسمت آن عدد مربوط نوشته شده باشد و در قسمت دیگر آن اشکال مربوط به آن

آموزش اشکال هندسی:

1. اشکال هندسی را روی مقوا ببرید و به دیوار وصل کنید.
2. با مقواهای رنگی سه گوش، چهارگوش، گردی در اندازه ها و با رنگ های مختلف ببرید. این اشکال را در اختیار کودک قرار دهید و از او بخواهید با آن ها شکل های جدیدی ابداع کند.
3. یک رشته نخ به کودک دهید و از او بخواهید شکل های هندسی درست کند.
4. از کودکان بخواهید به صورت دایره وار بنشینند و معلم چند شیء گرد را نام ببرد و از بچه ها بخواهید این کار را ادامه دهند.
5. از کودکان بخواهید به صورت چهارگوش بنشینند و معلم چند شیء چهار گوش را نام ببرد و از بچه ها بخواهید این کار را ادامه دهند.
6. از کودکان بخواهید به صورت سه گوش بنشینند و معلم چند شیء سه گوش را نام ببرد و از بچه ها بخواهید این کار را انجام دهند.
7. اشکال متفاوت با ابعاد متفاوت فراهم کنید و از کودک بخواهید مثلاً از دایره ی بزرگ به سه گوش کوچک و از آن به چهار گوش بزرگ و ... بپرد.

مفهوم کامل و نصف:

نحوه ی آموزش به این شکل است که در حضور کودک یک سیب نصفه و یک سیب کامل را در بشقاب قرار دهید. از کودک بپرسید آن ها با هم تفاوتی دارند یا نه؟ کامل یعنی چه؟ از کودک بپرسید چه چیزهای دیگری را می توان نصف کرد؟ آیا می توان کتاب، مداد رنگی، کاغذ و ... را نصف کرد؟

تعریف مهارت اجتماعی

مجموعه توانمندی هایی است که موجب موفقیت در زندگی اجتماعی فرد می شود. هر فرد برای زندگی موفق در یک جامعه، علاوه بر مهارت های فردی به مهارت های دیگری نیاز دارد که از آن به نام مهارت های اجتماعی یاد می کنند. مهارت های اجتماعی، مجموعه رفتارهای اکتسابی است که از طریق مشاهده، مدل سازی، تمرین و بازخورد آموخته می شود و دارای ویژگی های زیر است و رفتارهای کلامی و غیرکلامی را دربر می گیرند و پاسخ های مناسب و مؤثر را در بردارند، بیش تر جنبه ی تعاملی داشته، تقویت اجتماعی را به حداکثر می رسانند و بر اساس ویژگی ها و محیطی که فرد در آن واقع شده است، توسعه می یابند و از طریق آموزش رشد می کنند.
تعامل اجتماعی یا توانمندی های اجتماعی یعنی تعامل در جامعه، شناخت روحیه و احساسات درونی خود و دیگران و برخورد صحیح و متناسب با آن ها. رشد انسان مخصوصاً در سال های اولیه ی زندگی بدون برخوردهای اجتماعی غیر ممکن یا بسیار ضعیف است، برخورد با مسائل احساسی، تجربه و تجزیه و تحلیل این احساسات و عواطف مثل بیان یک خواسته، قبول کردن، راندن و طرد کردن، خندیدن، لمس کردن، عشق، دوستی، دعوا، آشتی، تفاهم، ماتم، سعادت مشترک و احساس امنیت از مقدمات ضروری برای فراگیری در زندگی عاطفی و اجتماعی هستند. اگر این تجارب تکامل نیابند نه تنها توانایی های مشخص در ایجاد رابطه در رفتارهای اجتماعی را دچار خدشه می کنند بلکه موجب عقب ماندگی ذهنی و جسمی می شوند. غفلت های اجتماعی اگر به مدت طولانی ادامه داشته باشند ضایعات جبران ناپذیری را به دنبال خواهند داشت.
اشخاصی که دارای توانمندی های اجتماعی هستند می توانند با احساسات و عواطف خود و دیگران به خوبی برخورد کنند و به همین دلیل توانمندی های اجتماعی به دو بخش تقسیم می شوند:
1. توانایی های برخورد با خود ( دنیای احساسات خویشتن ) شامل:
- ایجاد و حفظ یک تصویر مثبت از خود
- اعتماد به نفس
- داشتن روح ابتکار و اشتیاق
- توانایی ایجاد مشغولیات برای خود
- برخورد سازنده با ترس ها و شکست ها
2. توانایی برخورد با دیگران
- توانایی نفوذ در دیگران
- توانایی حل درگیری ها با روش های سازنده
- توانایی ایجاد و حفظ رابطه با دیگران
- توانایی فعالیت در گروه: همکاری و هماهنگی با دیگران در تعیین اهداف و شیوه های انجام کار و اعمال تغییرات
- توانایی قانع کردن دیگران
- مشارکت در امور اجتماعی
- مهارت های زندگی
این مهارت ها شامل 4 بخش است:
1. مهارت های خودیاری
2. مهارت های سازگاری
3. مهارت های دوست یابی
4. مهارت های ارتباطی
مهارت های خودیاری عبارتند از:
- پوشیدن لباس ( بستن دکمه، باز و بسته کردن زیپ، باز و بسته کردن بند کفش، آویزان کردن لباس ها )
- غذا خوردن ( استفاده از قاشق چنگال و کارد )
- نظافت کردن ( حمام و دستشویی رفتن، مسواک زدن، شانه زدن )
- خانه داری ( چیدن سفره، مرتب کردن تخت خواب، جارو کردن، گردگیری، شستن ظروف، بردن زباله ها و ... )
مهارت های سازگاری با دیگران عبارتند از:
- به کار بردن واژه های مؤدبانه و گفتن کلمات مناسب در زمان مناسب
- پیروی از اصول و قواعد و قوانین ( رعایت قوانین بازی )
- کمک به دیگران در انجام کارهای مفید
مهارت های دوست یابی عبارتند از:
- داشتن ظاهر آراسته
- لبخند زدن
- پیش قدم شدن در دوستی ها، رعایت نوبت در سخن گفتن، دعوت کردن و ...
- شیوه ی بیان احساسات
مهارت های ارتباطی با دیگران عبارتند از:
- نگاه کردن
- یافتن هم صحبت در جمع
- گوش دادن، نگاه کردن و توجه به گوینده
- پاسخ گفتن و بیان مطالب خود بعد از اتمام صحبت طرف مقابل
- رعایت نوبت در صحبت
- قطع نکردن صحبت دیگران
- توانایی نشان دادن احساسات و رفع آن ها ( خشم، حسادت، کینه و ... )
- توانایی گفتن نه به دیگران
- احترام به قانون
- مسؤولیت پذیری
- دفاع از خود و حقوق خود
- عذرخواهی در صورت بروز اشتباه
- همیشه حقیقت گو بودن
- با بزرگترها مشورت کردن
- عدم تمسخر دیگران به دلیل معایب و ظاهر زشتشان
- تشویق و بیان توانایی های دیگران
- ابراز نظر کردن در جمع
- اگر از کسی رنجیدی او را ببخش خودت او را آگاه کن
- راحت به نادانی هایت اعتراف کن
- برای مطرح کردن خود و جلب توجه دیگران دروغ نگو
- خجالتی نباش
در راستای این اهداف با کودک راجع به این موضوعات در قالب شهر، قصه، نمایش و ... کار می شود.

تربیت مهارت های اجتماعی

یکی از دلایل اصلی که سبب می شود کودکان محبوبیت نداشته باشند این است که این کودکان مهارت های اجتماعی مناسبی که می تواند آن ها را دوست داشتنی جلوه دهد، ندارند. آن ها در یک وضعیت دوسویه گرفتارند. از طرفی، کودکان بی دقت فرصتی برای تمرین مهارت اجتماعی نمی یابند و از طرف دیگر آن هایی که در مهارت های اجتماعی ضعیف هستند قادر به برقراری دوستی نیستند.
انزوای اجتماعی در دوران کودکی ممکن است عواقب درازمدت و جدی بر بهداشت روانی فرد در بزرگ سالی به جای بگذارد. بنابراین، کمک به افراد طرد شده و منزوی برای غلبه بر این مشکلات، ضروری است. خوشبختانه، شواهد فراوانی وجود دارد که نشان می دهد می توان رفتارهای اجتماعی را، که به روابط فردی مثبت با دیگران کمک می کنند، آموزش داد. این آموزش می تواند تأثیرات پابرجایی داشته باشد.

« مهارت های اجتماعی پایه » چه هستند؟

مهارت های اجتماعی پایه عبارتند از:

ارتباط چشمی: توانایی ایجاد ارتباط چشمی با دیگران هنگام گوش دادن به سخن آن ها و یا هنگامی که با آن ها حرف می زنید دست کم برای یک دوره ی زمانی کوتاه.
بیانات چهره ای: خندیدن، ابراز علاقه.
فاصله ی اجتماعی: دانستن این که در چه فاصله ای نسبت به فرد مقابل قرار بگیریم و چه موقع برقراری تماس بدنی مناسب است.
چگونگی صدا: حجم صدا، زیری و بمی صدا، میزان گفتار، وضوح، محتوی.
احوال پرسی با دیگران: آغاز ارتباط یا پاسخ گویی به احوال پرسی، دعوت کردن یک کودک دیگر برای پیوستن به شما در بعضی فعالیت ها.
گفت و گو کردن: مهارت های محاوره ای مناسب سن، بیان احساسات، سؤال کردن، گوش کردن، ابراز علاقه، پاسخ دادن به پرسش دیگران.
بازی و کارکردن با دیگران: رعایت کردن مقررات، مشارکت، قول دادن، کمک کردن، نوبت گرفتن، تعارف با دیگران، قدردانی، ابراز تأسف.
جلب توجه و یا درخواست کمک: استفاده از راه های مناسب درخواست کمک و تقاضا کردن.
حل کردن تعارضات درونی: مهار پرخاشگری، فرو نشاندن خشم خود و تحمل خشم دیگران، پذیرش انتقاد، روحیه ی وزرشکاری.
آرستگی و بهداشت
کودکان برای آن که بتوانند خودشان را با اجتماعی که در آن زندگی می کنند، سازگارتر کنند، باید مهارت های اجتماعی گوناگون را بیاموزند.
مهم ترین مهارت های اجتماعی لازم برای کودکان، عبارتند از:
1. سلام کردن: کودکان از طریق تعامل با هم سالان شان با آن ها ارتباط برقرار می کنند. نخستین گام در برقراری ارتباط، سلام کردن به دیگری است. ما نه تنها با استفاده از واژگانی مثل« سلام » و « حالت چطوره »، بلکه با تغییر حالت چهره، تُن صدا، ژست و فرم نشستن و ایستادن نیز با افراد دیگر ارتباط برقرارمی کنیم. کودکانی که مشکل ارتباطی دارند، ممکن است به افراد آشنای خود هم سلام نکنند. آن ها ممکن است درست کنار دوست شان راه بروند، ولی حتی یک نگاه هم به او نکنند یا اگر حرفی بزنند، احتمالاً تماس چشمی با او برقرار نمی کنند و سرشان را به زیر می اندازند. در مواردی، اگر سلام هم بگویند، ممکن است تن صدای شان چندان دوستانه و صمیمی نباشد. بخش غیرکلامی سلام کردن هم به اندازه ی بخش کلامی آن اهمیت دارد. هنگام سلام کردن مهم نیست که کودک از چه عبارت و جمله ای استفاده می کند یا با چه لحن و حالتی جمله اش را بیان می کند، مهم آن است که طوری به دوستش سلام کند که او از دیدنش احساس شادی و خوشحالی کند.
2. پیش قدم شدن در گفت و گو: بعد از سلام و احوال پرسی، معمولاً گفت و گو شروع می شود. برای ورود به بحث، کودک باید بتواند مکالمه ای را آغاز کند، ادامه دهد و به پایان برساند. این مهارت مستلزم خوب گوش دادن و توجه کردن است. برای مثال، او باید اصل « رعایت نوبت » را بداند. گاهی کودکان موضوعی برای صحبت کردن با یک دیگر ندارند، در این گونه موارد می توانند پرسشی را مطرح کنند؛ مثل کارتون خرس ها را دیده ای؟ یا می دانی در مدرسه چه اتفاقی افتاده است؟ موضوع بحث باید برای هر دو طرف جالب و جذاب باشد تا هر دو را به نوعی درگیر صحبت کند. مکالمه ی یک طرفه موجب خستگی و کسالت دو طرف می شود و ممکن است موجب قطع همین ارتباط ساده هم شود. حتی ممکن است تأثیر منفی در ذهن آن دو بگذارد و در آینده هم تمایلی برای صحبت کردن با هم نداشته باشند. پس گوش کردن مثل صحبت کردن مهم است. اگر کودک علاقه ای به آن چه دوستش می گوید، از خود نشان ندهد، ممکن است از صحبت کردن با او منصرف شود. کودکان کم توجه و پرتحرک، اغلب زمان صحبت کردن و گوش کردن را درست تشخیص نمی دهند.
3. درک احساس شنونده: زمانی که یک گفت و گو آغاز می شود، برای حفظ و ادامه ی آن لازم است که گوینده به حالت های عاطفی شنونده اش توجه داشته باشد. کودکانی که مشکل ارتباطی دارند، اغلب در درک احساس شنونده نیز ناتوان هستند، در حالی که کودک اجتماعی، سریع و راحت می تواند حالت های احساسی شنونده اش را بشناسد و طبقه بندی کند، آن گاه سخنانش را ارزیابی کند و بر اساس پاسخ هایی که از شنونده دریافت می دارد، کلماتش را انتخاب کرده و گفت و گو را ادامه دهد.
4. هم دلی کردن: هم دلی کردن شبیه درک گفته های دیگران است، با این تفاوت که شنونده باید سعی کند احساسات سایر افراد را نیز درک کند. هم دلی کردن این امکان را به فرد می دهد که بتواند ارتباط واقعی با دوستانش برقرار کند. برای مثال، اگر دانش آموزی در درس ریاضی نمره ی 20 گرفته ولی دوستش 11 شده است، بتواند شادی خود را کنترل کرده و با دوستش به ابراز هم دردی بپردازد. او می تواند با گفتن جمله ای نظیر « اشکال ندارد، سعی کن در امتحان بعدی بیش تر درس بخوانی تا نمره ی بهتری بگیری »، او را دلداری دهد.
5. یافتن نقاط مشترک: برای حفظ یک مکالمه ی دوستانه، توجه به نقاط مشترک هر دو طرف اهمیتی خاص دارد. این سرنخ ها به کودک یا نوجوان کمک می کند تا تمایل بیش تری برای ادامه ی دوستی و دیدارهای بعدی با هم داشته باشند. بخش مهم شناخت این سرنخ ها، توجه به لحن و زیر و بمی صدای افراد است. برای مثال هر دو از یک ویژگی آموزگارشان خوش شان بیاید یا به ورزش فوتبال علاقه مند باشند.
6. پیش بینی کردن: برای حفظ گفت و گو، کودک باید از قبل بتواند تأثیر گفته های خود را بر شنونده پیش بینی کند و افکار شنونده را در نظر داشته باشد. برای مثال، اگر احساس می کند که جمله اش می تواند موجب ناراحتی، آزردگی، خشم یا اندوه شنونده شود، ممکن است شیوه ی بیان کلمات یا جملات خود را تغییر دهد. کودکان غیر اجتماعی معمولاً توجهی به این نکته ندارند و قادر نیستند کلام خود را تغییر دهند.
در مورد آن چه قصد دارند بگویند، کمی فکر می کنند و آن گاه به زبان می آورند. برای مثال، وقتی کودکان و نوجوانان در حال صحبت درباره ی تیم ورزشی مورد علاقه شان هستند و از این گفت و گوی خود لذت می برند، بدیهی است که اگر یک نفر به آن ها بگوید « هفته دیگر امتحان ریاضی داریم، آیا شما تمرین کرده اید؟ » خوش شان نخواهد آمد و او را طرد خواهند کرد. زمانی که فرد کلام دیگران را قطع می کند ( وسط حرف دیگران می پرد ) و بدون در نظر گرفتن شرایط فعلی جمع، سخنی می گوید، مورد بی مهری سایرین قرار خواهد گرفت.
7. شیوه حل مسأله: بخش دیگری از مهارت اجتماعی افراد مربوط به تشخیص درست اختلاف ها و مسائل بین افراد است. گاهی ممکن است فردی با گفته های شما موافق نباشد و از شنیدن سخنان شما خشمگین شود و شروع به پرخاشگری و تندی با شما کند، در این گونه موارد چگونگی پاسخ دهی شما به حالات عاطفی شنونده، تأثیر زیادی بر روند گفت و گو دارد. کودکان و نوجوانانی که توانایی درک اختلافات ضمن گفت و گو را ندارند، معمولاً دچار ضعف ارتباطی هستند. آن ها خیلی زود عصبانی می شوند و ممکن است از صحبت کردن با شنونده تا مدت ها صرف نظر کنند.
این گونه موارد ( چگونگی پاسخ دهی شما به حالات عاطفی شنونده ) تأثیر زیادی بر روند گفت و گو دارد. کودکان و نوجوانانی که توانایی درک اختلاف ضمن گفت و گو را ندارند، معمولاً دچار ضعف ارتباطی هستند. آن ها خیلی زود عصبانی می شوند و ممکن است از صحبت کردن با شنونده تا مدت ها صرف نظر کنند. این گونه کودکان می خواهند همیشه برنده باشند و اصولاً برایشان مهم نیست که چه بهایی برای این برنده شدن باید بپردازند ( از دست دادن دوست ). این گروه مدام در اجتماع لطمه می خورند و برای خودشان دشمن می تراشند.
اختلاف داشتن با دیگران اجتناب ناپذیر است و اغلب برای شفاف سازی موضوع باید به گفت و گو بپردازند. برای یک مکالمه و گفت و گوی دو طرفه و حفظ روابط دوستی نیاز به برنده شدن یک طرفه نیست، بلکه باید هر دو طرف از مکالمه برنده بیرون بیایند.
8. عذرخواهی کردن: هر فردی ممکن است گاهی دچار سوء تفاهم و اشتباه در روابط اجتماعی خود با دیگران شود. فردی که از مهارت های اجتماعی بالایی برخوردار است، با اعتماد به نفس کافی پا پیش می گذارد و بابت اشتباهش عذرخواهی می کند. با این شیوه پسندیده، او سریع و آسان می تواند رفتارش را تصحیح کند. کودکانی که در مهار تهای اجتماعی ضعیف هستند، هنگام بیان عذرخواهی دچار دردسر می شوند و دست و پای خود را گم می کنند. آن ها می ترسند که دیگران آنان را احمق بدانند در حالی که مردم معمولاً برای کسی که بابت اشتباه خود عذرخواهی می کند، احترام و ارزش بیش تری قائل هستند.

آماده سازی مهارت های اجتماعی

1. تعریف: مهارتی را که می آموزید توصیف کنید. در این زمینه که چرا این مهارت ویژه مهم است و چگونه کاربرد آن به ایجاد رابطه کمک می کند بحث کنید. مهارت را می توان با استفاده از یک فیلم کوتاه یا یک کارتون، یک نمایش عروسکی و یا تذکر دادن به کودک و راهنمایی او به فعالیت هایی که درگروه هم سالان در جریان است، شرح داد. معلم می تواند بگوید: « نگاه کن چطور آن دو دختر در ساختن پازل به هم کمک می کنند. به من بگو آن ها به یک دیگر چه می گویند. »
2. مهارت را الگو کنید: مهارت را به چند جزء شاد تقسیم کنید و خودتان آن را به روشنی شرح دهید یا یک دانش آموز را انتخاب کنید تا این کار را انجام دهد.
3. تقلید و تمرین: کودک یک مهارت را در محیطی که در آن جا آموزش دیده است امتحان می کند. برای این که این امر موفقیت آمیز باشد باید او را تحریک کرد تا آن مهارت را اجرا نماید و با دقت توجه کند و آن چه را که معلم شرح می دهد به خاطر بسپارد.
4. بازخورد: این مرحله باید اطلاع دهنده باشد: « شما هنوز آن را کاملاً یاد نگرفته اید. باید هنگام صحبت به او نگاه کنید. دوباره سعی کن »، « این بهتر است. شما نگاه کردید و لبخند زدید. خوب است ». بازخورد از راه ضبط ویدیویی می تواند در بعضی مواقع سودمند باشد.
5. فرصتی فراهم کنید تا مهارت را به کار بندد: معلم می تواند با توجه به مهارتی که آموزش می دهد کارهای گروهی کوچک یا فعالیت های کاری دو به دو ترتیب دهد تا مهارت ها در کلاس و یا دیگر مکان های طبیعی اجازه کاربرد پیدا کند و تعمیم یابند.
6. تقویت متناوب: نمونه هایی را که در آن کودک مهارت ها را بدون اجبار، در مواقع دیگر روز یا در هفته های بعد به کار می گیرد زیرنظر بگیرید. به او پاداش دهید و رفتار او را تقویت کنید. به پایداری پس از اکتساب توجه کنید. احتمال زیادی وجود دارد که این رفتارها به محض تثبیت شدن، که به وسیله ی پیامدهایشان مثلاً یک تعامل رضایت بخش تر با هم سالان پایدار شوند.

روش های کمک به رشد مهارت های اجتماعی کودکان:

به هنگام تلاش برای بهبود مهارت های اجتماعی نامحبوب نباید تنها بر رفتارهایی مانند شروع دعوا، که ظاهراً آن ها را در میان سایر کودکان نامحبوب می کند، متمرکز شد، بلکه به طور کلی باید بر رشد مهارت های اجتماعی تأکید شود، زیرا علاوه بر این رفتارهای آشکار، ممکن است آن ها فاقد سایر مهارت های اجتماعی باشند و طریقه ی واکنش نشان دادن در موقعیت های اجتماعی را ندانند.
مشکل اول، شناختن کمبودهای مهارت های کودک است؛ مهارت هایی که کم تر به چشم می خورند.
برای این کار باید کودک را هنگام تعامل با هم سالان و بزرگ سالان به دقت مشاهده کرد، به طوری که بتوان تشخیص داد کودک در حال حاضر واجد و فاقد کدام مهارت هاست. مشاهده گر باید موقعیت مورد مشاهده را در نظر بگیرد ( آیا کودک برای تداوم گفتگو، پیوستن به یک گروه یا انجام یک بازی تلاش می کند ) و از اتفاقاتی که رخ می دهد، یادداشت برداری کند تا در صورت لزوم قادر به اقدام اصلاحی باشد. پس می توان این مشاهدات را در یکی از شش مقوله ی ذکر شده در فهرست پذیرش- طرد طبقه بندی کرد ( لذت بخش بودن، شوخ طبعی، کاردانی، مهارت، مشارکت جویی، زودجوشی، یاری رسانی ) به این صورت، هم می توان نقاط قوت و ضعف کودک را فهرست کرد و هم برای نقاط ضعف تدبیری اندیشید. بررسی رفتارهای کودکان در جریان بازی های سازمان یافته روشی مناسب برای پی بردن به مهارت های اجتماعی آن هاست.
آموزش مهارت های اجتماعی، روشی برای بهبود مهارت های اجتماعی دانش آموزان است. آموزش مهارت های اجتماعی بر پایه ی آن اصل قرار دارد که مشکلات کودکان در مهارت های اجتماعی غالباً به این دلیل ایجاد می شود که کودکان نمی دانند در موقعیت های اجتماعی چه کار کنند و می توان کودکان را برای غلبه بر این مشکلات آموزش داد و به همین دلیل این روش مستلزم آموزش مستقیم مهارت های اجتماعی ضروری است.
در روش آموزش مهارت های اجتماعی چهار مفهوم باید آموزش داده شوند: همکاری ( برای مثال نوبت گرفتن، تقسیم مواد و ارائه پیش نهاد در جریان بازی ها )، مشارکت ( برای شرکت کردن، شروع کردن، توجه کردن در جریان بازی )، ارتباط ( برای مثال صحبت کردن با دیگران، پرسیدن، صحبت کردن درباره ی خود، مهارت های گوش دادن، برقراری تماس چشمی و به کار بردن اسم کودکان دیگر ) و اعتباریابی ( برای مثال، توجه کردن به دیگران، گفتن چیزهای خوب به دیگران، لبخند زدن، ارائه کمک و پیش نهاد )
ممکن است هر یک از کودکان به آموزش اضافی در حوزه های خاص نیاز داشته باشند. مثلاً ممکن است برخی از کودکان به دلیل نداشتن مهارت های اساسی مورد نیاز در بازی ها و ورزش ها، از بازی ها یا فعالیت های گروهی کنار گذاشته شوند. آموزش این مهارت ها می تواند به چنین کودکانی در هماهنگ شدن با گروه های هم سال کمک کند.
به غیر از مهارت های ویژه ی اجتماعی، کارهای دیگری نیز وجود دارند که والدین و معلمان می توانند برای کمک به کودکان نامحبوب کلاس انجام دهند. اولین کار این است که معلم سعی کند کارهای ذوقی و علایق یا استعدادهای کودک نامحبوب را پیدا کند و با تشویق وی به آوردن اشیاء مربوط به کار ذوقی به کلاس یا دادن اجازه ی معرفی و صحبت کردن درباره ی کار ذوقی اش، آشکارا او را تبلیغ نماید. این اقدام موجب تثبیت موقعیت کودک به عنوان خبره ی یک کار می شود و اعتبار وی را در گروه تقویت خواهد کرد.
هم چنین دادن یک نقش مسؤولیتی در کلاس به کودک به افزایش مقبولیت او در میان هم سالان کمک می کند، اما به خصوص در میان نوجوانان باید از عنایت ویژه به فرد ( عزیزدردانه معلم شدن ) اجتناب شود.
در مورد کودکان پیش دبستانی، پذیرش آشکار کودک توسط مربی ممکن است مفید باشد، زیرا احتمالاً این رفتار توسط دانش آموزان تقلید خواهد شد.