مسئله اشتغال زن پس از ازدواج از موضوعات بحثبرانگیز در حقوق خانواده است. طبق اصل 28 قانون اساسی هر کس حق دارد شغلی را که بدان مایل است و مخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران نیست برگزیند. از سوی دیگر ماده 1117 قانون مدنی بیان میدارد: شوهر میتواند با تأیید دادگاه، زن خود را از اشتغال به شغلی که منافی مصالح خانواده یا حیثیت خود یا زن است منع کند. زن نیز میتواند از دادگاه چنین تقاضایی بنماید، دادگاه درصورتیکه منع اشتغال اختلالی در معیشت خانواده ایجاد نکند، مرد را از اشتغال به شغل مذکور منع میکند.
با جمع دو مقرره قانونی فوق میتوان اینگونه استنباط کرد که شوهر زمانی حق ممانعت از اشتغال همسرش را دارد که شغل زن یکی از موارد زیر را شامل شود:
اگر شغل زن خلاف مصالح خانواده باشد: درصورتیکه اشتغال خانم منافی مصالح خانوادگی باشد یا اشتغال او به آن کار موجب آسیب به زندگی خانوادگی شود و خانواده را دچار مشکل کند مرد میتواند مانع از کار کردن همسرش شود؛ مثلاً اگر زن تازه زایمان کرده باشد و کار کردن او موجب آسیب به فرزندش شود یا مانع از رسیدگی درست او به نیازهای اولیه بچه شده و کودک را در خطر قرار دهد.
آبروی شوهر یا زن: اگر کار کردن زن موجب آسیب به آبروی او، خانواده، یا شوهرش شود مرد میتواند مانع از کارکردن او شود؛ مثلاً اگر زن دستفروشی کند یا قصابی کند یا به کاری اشتغال پیدا کند که مناسب زنان نیست و با شخصیت و آبروی زن و شوهرش مفافات داشته باشد.
من حیث المجموع رویه دادگاههای خانواده چندان موافق صدور رأی بر منع اشتغال زوجه نیست و بیشتر معتقد هستند که داشتن شغل دلخواه جزو حقوق ذاتی افراد بوده، و بدون دلیل معتبر و کافی نمیتوان در آزادیهای فردی افراد دخالت نمود.
در دادنامه زیر خانمی در بخش آشپزخانه یک بیمارستان اشتغال داشت. کار ثابت در شیفت شب موجب خستگی مفرط و در پی آن استراحت در طول روز، و نتیجتاً سهلانگاری در امور منزل و خصوصاً تربیت و مراقبت و امور تحصیلی فرزند شده بود. علاوه بر آن محیط بیمارستانی و بیماری نیز موجب نگرانی شوهر بود. اینجانب به درخواست شوهر دادخواست منع اشتغال زوجه را تقدیم دادگاه نمودم، لیکن علیرغم توضیحات و وجود دلایل موجه باز هم دادگاه بدوی دعوی موکل را رد نمود.
جهت مشاهده برخی احکام قضایی در خصوص دعاوی خانواده کلیک کنید: