طلاق حق انحصاری مرد است اما هیچ مردی نمیتواند تا وقتی تمامی حقوق مالی همسرش را پرداخت نکرده است او را طلاق دهد. یکی از این حقوق مالی اجرت المثل کارهایی است که وی در منزل شوهر انجام داده است. هرچه تعداد سالهای زندگی مشترک بیشتر باشد، اجرت المثل نیز افزایش مییابد.
اجرت المثل یکی از حقوق ویژهای است که قانون برای زوجین در نظر گرفته است. مطابق ماده 29 قانون حمایت خانواده دادگاه هنگام صدور حکم طلاق باید اجرت المثل ایام زوجیت طرفین را مطابق تبصره ماده 336 قانون مدنی تعیین نماید. تبصره ماده 336 قانون مدنی نیز مقرر میدارد اگر زوجه کارهایی را که شرعاً به عهده وی نبوده و عرفاً برای آن کار اجرت المثل باشد، به دستور زوج و با عدم قصد تبرع انجام داده باشد و برای دادگاه نیز ثابت شود، دادگاه اجرت المثل کارهای انجام گرفته را محاسبه و به پرداخت آن حکم مینماید.
هر چند در قانون حمایت خانواده به اجرت المثل طرفین اشاره شده است، اما رویه معمول آن است که به هنگام طلاق مبلغی را به عنوان اجرت المثل برای زن در نظر میگیرند. ضمناً از آنجا که تبصره ماده 336 قانون مدنی قید و شرطی برای مطالبه اجرت المثل قرار نداده است، زن میتواند در هنگام زندگی مشترک نیز به استناد این تبصره اجرت المثل کارهای انجام گرفته را درخواست نماید.
فلسفه اجرت المثل در آن است که فرضاً زمانی که زن و شوهری صاحب فرزند میشوند، اگر بخواهند برای نگهداری از فرزند خود پرستاری را به کار گیرند این مسأله مشمول هزینه خواهد بود و باید دستمزدی به پرستار بدهند. بنابراین زن نیز برای انجام چنین امری مستحق اجرت المثل خواهد بود. پرستاری از همسر در زمان بیماری، شیر دادن به فرزند، بردن کودکان به مدرسه، واکسن زدن کودکان، رسیدگی به وضعیت تحصیلی فرزندان همین طور انجام امور عادی منزل از قبیل آشپزی، نظافت و ... نیز از دیگر مواردی است که سبب میشود به زن اجرت المثل تعلق گیرد. این موارد جزو وظایفی نیست که به عهده زن باشد. اما ممکن است همسر از او تقاضا کند انجام چنین اموری را در منزل به عهده بگیرد. در این فرض اگر زمانی زن اجرت خود را مطالبه کند، طبق نظر کارشناسی، اجرت المثل این موارد محاسبه میشود.
باید به این نکته نیز توجه داشت که در کارشناسی هیچ گاه دستمزد یک پرستار یا یک خدمتکار خانه به شکل کامل به عنوان اجرت المثل زنان محاسبه نمیشود. زیرا زن در قبال انجام کارها و حضور در خانه همسرش، از مزایایی مانند رفتن به مسافرت، دریافت هدیه و... نیز بهره برده و به همین دلیل نمیتوان او را مانند یک خدمتکار عادی که فقط حقوق گرفته و از مزایای دیگر محروم بوده است در نظر گرفت.
همچنین باید به این نکته مهم توجه داشت که قانون تنها زمانی اجرت المثل را برای زن محترم میشمارد، که او به دستور شوهر و بدون انتظار برای دریافت حق یا امتیازی این فعالیتها را انجام داده باشد. به همین دلیل در دادگاه قضات همواره این را از زن میپرسند که آیا از انجام این امور قصد دریافت دستمزد داشتید؟ آیا این کار را به میل و رضایت خود انجام دادید؟ اگر پاسخ زن به اینها مثبت باشد دیگر اجرت المثل به او تعلق نخواهد گرفت، اما اگر زن بگوید این کارها را به دستور شوهرش انجام داده و از ابتدا قصد دریافت دستمزد داشته این حق برای او ایجاد میشود.
چگونه دادخواست مطالبه اجرت المثل مطرح میشود؟
دادخواست الزام شوهر به پرداخت اجرت المثل ایام زندگی مشترک دادخواستی است که در دادگاه خانواده مطرح میشود. مانند تمامی دادخواستهای حقوقی در این مورد نیز فرد مدعی باید ادعای خود را ثابت کند. شهود در این نوع دادخواست نیز یکی از دلایل قوی اثبات دعوی هستند. علم قاضی نیز دلیلی دیگر بر اثبات این ادعاست.
تا پیش از سال 1385 اجرت المثل زمانی مطرح میشد که مردی قصد داشت همسرش را طلاق بدهد. اما با تصویب تبصره ماده 336، اجرت المثل تبدیل به دینی مانند نفقه شد که دیگر در هر زمانی قابل مطالبه است. حتی اگر زنی خود قصد طلاق داشته باشد و بتواند یکی از دلایلی که منجر به طلاق میشود را اثبات کند باز هم مستحق اجرت المثل خواهد بود. نکته دیگر این که زن میتواند اجرت المثل تمام یا بخشی از ایام زندگی مشترک را مطالبه کند.
با ارائه دادخواست و تعیین وقت، طرفین به دادگاه دعوت میشوند. با تشکیل اولین جلسه، زن مدعی میشود در طول ایام زندگی مشترک کارهای زیادی در خانه همسرش انجام داده و چون این کارها به دستور همسرش بوده حالا او اجرت المثل این فعالیتها را میخواهد.
اگر در جلسه دادگاه مرد منکر این مسأله شود، زن باید ادعای خود را ثابت کند. اگر مرد بپذیرد که چنین فعالیتهایی از سوی همسرش و به دستور او انجام شده و حالا نیز قصد پرداخت دستمزد همسرش را دارد، برای تعیین مبلغ قابل پرداخت برای این فعالیتها که به شکل ماهانه محاسبه میشود، پرونده به کارشناس ارجاع داده میشود. پس از دریافت نظر کارشناسی و ابلاغ به طرفین، اگر اعتراضی به آن نشود رأی دادگاه صادر میشود.
کارشناسی اجرت المثل
مطابق روال باید مبلغی به حساب کارشناس واریز شود و بعد از ابلاغ کارشناسی، پرونده مطالعه شده و طی یک هفته الی 10 روز کارشناس طی گفتگو با طرفین پرونده نظر نهایی خود را اعلام میکند. کارشناس با تحقیقات فراوان تلاش میکند به حقیقت دست یابد. به هرحال زنان تلاش میکنند در این باره به بیشترین پول دست پیدا کنند و مردان نیز تلاش میکنند کمترین میزان پول را بپردازند. گاهی میان حرفهای دو طرف تناقضهای زیادی وجود دارد لذا از یکنیکهایی استفاده میشود تا به یقین برسند.
مثلا به بیان یک کارشناس درخصوص یک پرونده، زنی مدعی بود که سالهاست در خانه همسرش کار میکند و همیشه منزل او تمیز و پاکیزه است. مرد که مخالف چنین ادعایی بود، برای اثبات ادعای خود روزی از کارشناس دعوت کرد به شکل سرزده به خانه آنها بروند. چند دقیقه مانده به حضور در خانه، مرد با همسرش تماس گرفت و گفت با کارشناس قوه قضاییه پشت در خانه است. زمانی که وارد خانه شدیم زن فرصت جمع و جور کردن منزل را نداشت و من با خانهای بشدت به هم ریخته و کثیف مواجه شدم. البته ممکن بود این وضعیت تنها مربوط به آن روز باشد و مثلاً زن در سالهای پیش زندگی مرتب و تمیزی داشته اما این مسأله و نکات این چنینی برخی از شگردهای رسیدن به حقیقت درخصوص این نوع پروندههاست که در کارشناسی نهایی نیز موثر واقع میشود.
ممکن است نظریه کارشناسی با اعتراض یکی از طرفین پرونده مواجه شود. در چنین موردی پرونده به هیأت سه نفره ارجاع داده میشود. اگر نظریه این هیأت نیز مورد قبول یکی از طرفین پرونده واقع نشود، پرونده قابلیت ارجاع به هیأت پنج نفره و هیأت هفت نفره را دارد. اما قاضی پرونده میتواند اگر در یکی از این مراحل احساس کند طرفین قصد طولانی کردن زمان دادرسی و تلف کردن وقت را دارند، کارشناسی را پس از نظریه هیأت 5 نفره یا هیأت 3 نفره متوقف کند و با بیان اینکه شخصاً به قناعت وجدانی رسیده، رأی صادر کند.
بد نیست بدانید این دین نیز مانند مهریه است و اگر مردی با طی مراحل قانونی محکوم به پرداخت اجرت المثل همسرش شود و آن را نپردازد، مطابق قانون زن میتواند تقاضای اعمال ماده 3 قانون محکومیتهای مالی را بنماید و همسر خود را به عنوان مدیون به زندان بیندازد و مرد نیز تا زمانی که این دین را نپردازد محبوس خواهد بود. البته برای این مورد نیز مانند تمام محکومیتهای مالی امکان طرح دادخواست اعسار و تقسیط وجود دارد.
چه زنانی اجرت المثل کمتری میگیرند؟
کارشناسی پروندههای اجرت المثل نیز مانند تمام امور حقوقی شامل فوت و فنهای خاصی است که کارشناسان با دقت به آن رسیدگی و آن را رعایت میکنند. مثلا برای زنان شاغل خارج از منزل همیشه اجرت المثل کمتری تعلق میگیرد. در قانون و شرع زن مالک دارایی و پولی است که به دست میآورد و حال اگر با توافق شوهر او در خارج از منزل کار میکند، الزامی ندارد که حتی یک ریال از درآمد خود را به همسرش بپردازد یا اینکه در منزل خرج کند.
در بحث اجرت المثل نیز وقتی زن بیرون از خانه شاغل باشد، طبیعتاً وقت کمتری برای کارهای منزل میگذارد
تحصیلات زن نیز مسأله دیگری است که در بحث اجرت المثل او موثر است. استدلال این نظریه نیز این است که دستمزد یک پرستار با تحصیلات لیسانس بسیار بیش از دستمزد پرستاری با تحصیلات دیپلم است.
پایگاه اجتماعی، شئون زن، شغل پدر، محل زندگی در زمان مجردی و تحصیلات در زمان تجرد و بعد از ازدواج هم در افزایش میزان اجرت المثل تأثیر قابلتوجهی دارد. نکته جالب اینکه زنانی که فقط خانهدار هستند در زمان کارشناسی اجرت المثل رقمهای بهتری دریافت میکنند. تعداد فرزندان نیز از موارد مؤثر در کارشناسی اجرت المثل است. اگر فرزندان مادری دختر باشند، اجرت المثل کمتری به او تعلق میگیرد چون فرض بر این است که در خانه دختر همیشه کمک حال مادر است. اگر مادری فرزند خود را از شیر خود تغذیه کرده باشد نیز مشمول دریافت اجرت المثل بیشتری است. اینکه زنی هنگام ازدواج، فرزند یا فرزندان قبلی همسرش از زن سابقش را نیز بزرگ کند، باز هم سبب افزایش میزان اجرت المثل زن میشود. ممکن است مردی بخشی از ایام زندگی خود را در مأموریت کاری خارج از کشور یا مثلاً زندان گذرانده باشد. این مسأله نیز در کاهش یا افزایش اجرت المثل موثر است. معمولاً برای ایام عقد و زمانی که زن در خانه پدرش است و با همسرش دچار مشکل میشود اجرت المثل تعلق نمیگیرد.
شروط ضمن عقد و اجرت المثل
همسران میتوانند در زمان عقد هر شرطی که خلاف مقتضای عقد نباشد را در عقدنامه بگنجانند. یکی از موارد پیشنهادی میتواند مشخص کردن تکلیف اجرت المثل باشد. آنها میتوانند شرط کنند که مثلاً زن برای انجام امور منزل به درخواست مرد ماهانه 100 هزار تومان دریافت کند. یا این که شرط کنند اساساً چنین مبلغی هیچ گاه به زن پرداخت نمیشود و زن هم حق مطالبه ندارد.
در خارج از شکل قضایی زن و مرد میتوانند برای دریافت و پرداخت این مبلغ با هم توافق داشته باشند. البته از لحاظ قضایی شرط پرداخت این مبلغ مطالبه زن است، اما مرد میتواند با رضایت همسرش مثلاً بابت اجرت المثل 30 سال زندگی مشترک بخشی از خانهاش را به نام همسرش کند. در چنین مواردی دریافت یک رسید کتبی از همسر میتواند از لحاظ حقوقی از بروز مشکلات بعدی و درخواست مجدد زوجه جلوگیری کند. اما اگر مردی با اجبار، تهدید، یا تطمیع، همسرش را وادار به امضای برگهای کند و مثلاً در قبال مبلغی مشخص او را وادار به صرفنظر کردن از اجرت المثل کند، این برگه از لحاظ حقوقی ارزشی ندارد. در روابط خانوادگی بهتر است چنین توافقات و نوشتههایی در دفتر اسناد رسمی ثبت شود و یا حداقل در حضور و امضای دو شاهد ترجیحاً مرد و اخذ اثر انگشت باشد.
نحله
نحله به معنی بخشش یا هدیه است. در هنگام متارکه اگر طلاق به درخواست زن نباشد، و نیز تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوء اخلاق و رفتار وی نباشد، و همچنین تعیین اجرت المثل ممکن نشود، با توجه به سنوات زندگی مشترک و نوع کارهایی که زوجه در منزل شوهر انجام داده است، و وسع مالی زوج، دادگاه مبلغی را از باب بخشش (نحله) برای زوجه تعیین می نماید. هرچند نام این مبلغ بخشش است، اما پس از درج در حکم دادگاه و اجرای طلاق تبدیل به دینی می شود که همانند تمامی دیون دیگر باید پرداخته شود. و حتی ممکن است شوهر بابت آن بازداشت شود.
.
.
سایر دعاوی خانوادگی قابل طرح در مراجع قضایی:
کلمات کلیدی مرتبط در موتورهای جستجو:
اجرت المثل، مطالبه اجرت المثل، مطالبه اجرت المثل ایام زوجیت، اجرت المثل چیست، کارشناسی اجرت المثل، محاسبه اجرت المثل، پرداخت اجرت المثل، اجرت المثل شامل چه چیزهایی است، اجرت المثل زوجه، اجرت المثل، مطالبه اجرت المثل، مطالبه اجرت المثل ایام زوجیت، اجرت المثل چیست، کارشناسی اجرت المثل، محاسبه اجرت المثل، پرداخت اجرت المثل، اجرت المثل شامل چه چیزهایی است، اجرت المثل زوجه، اجرت المثل، مطالبه اجرت المثل، مطالبه اجرت المثل ایام زوجیت، اجرت المثل چیست، کارشناسی اجرت المثل، محاسبه اجرت المثل، پرداخت اجرت المثل، اجرت المثل شامل چه چیزهایی است، اجرت المثل زوجه،